ميزان/ گرگها از پستانداران گوشتخوار است. اين حيوان بومي اوراسيا و آمريکاي شمالي است و بيشترين پراکندگي جغرافيايي را در بين تمام اعضاي خانواده سگسانان دارد. گرگ نياي وحشي سگ است. يعني سگها از نسل نوعي گرگ هستند که بين ۱۸ تا ۳۲ هزار سال پيش اهلي شدند. ۳۷ زيرگونه از گرگ شناسايي شده که سگ اهلي، دينگو، گرگ خاوري، گرگ قرمز و گرگ ايراني از جمله آنها هستند.
مشخصات: بزرگترين سگسان وحشي است. شباهت زيادي به سگهاي گرگي (Alsatian) دارد با اين تفاوت که گرگها موهاي بلند در قسمت پشت گونههاي صورت، گردني کلفتتر و کوتاهتر، سر پهنتر، چشمان مورب و گوشهاي کوتاهتري دارند. نوک گوشها نيز مانند گوش سگ تيز نيست و غالباً آنها را سيخ نگه ميدارند.
دم قدري افتاده و صاف است. مانند برخي از سگها آن را به صورت نيم دايره يا بالا نگه نميدارد. موهاي قسمت انتهايي دم نيز تيره رنگند. مغز گرگها در مقايسه با سگ حدود ۳۰% بزرگتر است. پوزهشان بلندتر و قدرتمندتر است و حس بويايي قويتري دارند. در ايران رنگ گرگها معمولاً خاکستري با سايهاي سياه رنگ است. ولي گرگهايي به رنگ زرد يا قرمز در بعضي از مناطق و حتي در يک دسته گرگ مشاهده شده است. توله گرگها نيز اغلب سياه رنگند، ولي با بالا رفتن سن رنگ آنها تغيير ميکند. تا مدتها پيش گرگها را اجداد سگهاي اهلي ميدانستند، ولي در حال حاضر برخي از محققان به اين نتيجه رسيدهاند که سگها از گونههاي جداگانه به نام Canis familiaris هستند.
اندازهها: طول سر و تنه ۱۲۰ تا ۱۶۰ سانتيمتر، دم ۲۳ تا ۵۰ سانتيمتر، ارتفاع ۷۰ تا ۱۰۰ سانتيمتر، وزن ۲۵ تا ۷۰ کيلوگرم.
زيستگاه: در تمام زيستگاههاي ايران اعم از جنگلي تا دشتهاي باز مناطقي بياباني زندگي ميکند.
پراکندگي: در اکثر مناطق کشور مشاهده ميشود.
پراکنش جهاني: آمريکا، اروپا و آسيا. گرگ و روباه بعد از انسان بيشترين پراکندگي طبيعي را در بين پستانداران زميني دارند.
عادات: شبگرد است، ولي گاهي در روز نيز مشاهده ميشود. معمولاً در گروههاي فاميلي زندگي ميکند. تعداد آنها به ندرت از ۱۰ گرگ تجاوز ميکند. هر گروه شامل يک جفت نر و ماده بالغ (معمولاً تمام عمر را با هم زندگي ميکنند) و بچههاي همان سال و يا سالهاي قبل است. معمولاً گرگ نر که گرگ آلفا ناميده ميشود هدايت گروه را برعهده دارد، اين گرگ برنامهريز و راهنماي حرکت است و در شرايط مختلف کنترل گروه را برعهده دارد. گرگ آلفا با ژستهاي مختلف، برتري خود را بر ديگران نشان ميدهد. بقيه افراد گروه حرکتهاي او را کاملاً تقليد (کپي) ميکنند. سرگروه ممکن است تا چند سال برتري خود را حفظ کند. کم شدن غذا، دعواهاي داخل گروه و زياد شدن جمعيت از عوامل پاشيده شدن گروه است.
گرگها حيواناتي بسيار پرطاقت و خستگي ناپذيرند. سرعت عادي آنها ۸ کيلومتر در ساعت است، ولي قادرند با سرعت ۵۵ تا ۷۰ کيلومتر و با پرشهايي حدود ۵ متر به مدت ۲۰ دقيقه بدوند و مسافتهايي حدود ۲۰۰ کيلومتر را در يک شبانهروز با سرعت کمتر طي نمايند. جابهجايي گرگها زياد است. در بهار و تابستان معمولاً اوايل غروب تحرک خود را آغاز مينمايند و صبح زود به لانه و يا استراحتگاه (مکاني که بچهها بازي ميکنند) مراجعت ميکنند، ولي در زمستان به مناطق دورتر ميروند و نيازي به مراجعت ندارند. در لابهلاي انگشتان گرگها غدد مترشحه بو وجود دارد که در برقراري ارتباط بين گله گرگها و پيدا کردن يکديگر نقش مهمي را ايفاء ميکند. گرگهاي پير که قادر به همراهي گروه نيستند به تنهايي زندگي ميکنند. حس بويايي گرگها بسيار قوي است.
آنها قادرند از فاصله ۵/۲ کيلومتري بو را تشخيص دهند. معمولاً طعمه خود را به وسيله بوي مستقيم و يا تعقيب بوي به جاي مانده در رد طعمه پيدا ميکنند. صداي گرگ شباهت زيادي به پارس سگ دارد. گاهي اوقات به خصوص در فصل جفتگيري زوزهاي بسيار طولاني و غمانگيزي سر ميدهند که در مناطق باز از فاصله ۱۶ کيلومتري براي انسان قابل شنيدن است.
لانه فقط براي توليدمثل مورد استفاده قرار ميگيرد و به وسيله يک يا چند راه خروجي که طول آنها ممکن است به ۲ تا ۴ متر برسد با سطح زمين ارتباط دارد. اين لانه ممکن است سالهاي متمادي مورد استفاده قرار گيرد.
غذا: از علفخواران بزرگ نظير قوچ وحشي، کلوبز، آهو، مرال، شوکا، و نيز از مهرهداران کوچک و پرندگان تغذيه ميکند. در موقع کميابي طعمه، از لاشه حيوانات و مواد گياهي نيز استفاده ميکنند. در منطقه حفاظت شده مراکان واقع در آذربايجان غربي، در فصل تابستان عليرغم مراقبتهاي انجام شده تعدادي گرگ به مزارع هندوانه هجوم آورده و از بهترين هندوانهها تغذيه ميکردند. در مناطقي که جانوران طعمه نابوده شدهاند به دامهاي اهلي نظير گوسفند و حتي اسب و الاغ حمله ميکنند.
گرگها طعمه خود را از طريق تعقيب کردن و معمولاً با همکاري يکديگر شکار ميکنند. قبل از حمله وضعيت تکتک حيوانات گله را بررسي ميکنند و پيرترين، ضعيفترين و مريضترين حيوان را براي شکار انتخاب ميکنند. پس از شکار چند روز در کنار طعمه خود به استراحت ميپردازند و سپس براي به دست آوردن غذا به محل جديدي ميروند. به جز مواردي خاص تاکنون مدرک مستدلي مبني بر حمله گرگ به انسان دريافت نشده است. طبق بررسيهاي انجام شده اکثر حملاتي که به گرگ نسبت داده ميشود توسط سگ انجام گرفته است.
توليدمثل: جفتگيري در اکثر مناطق در فصل زمستان انجام ميگيرد، در زمان مقاربت براي مدتي قادر به جدا شدن از يکديگر نيستند. پس از جفتگيري نر و ماده به طور مشترک شروع به تدارک محل زايمان ميکنند. پس از حدود دو ماه يک تا ۱۰ (معمولاً سه تا شش) بچه ميزايد. گرگ نر مسئوليت تهيه و آوردن غذا براي ماده و بچهها را به عهده دارد. آنها از غذاي نيمه هضم شده که گرگ نر بالا ميآورد استفاده ميکنند. بچهها در موقع تولد کور هستند و بعد از حدود ۱۲ روز چشم باز ميکنند. رنگ آنها معمولاً تيره است. بعد از سه هفته بچهها در جلوي لانه مشاهده ميشوند. وابستگي آنها به پدر و مارد که به طور مشترک از بچهها مواظبت ميکنند حدود شش ماه است. معمولاً گرگها در ۲۲ ماهگي به سن بلوغ ميرسند. طول عمر در اسارت حدود ۱۶ سال و در طبيعت حدود ۹ سال است.
وضعيت فعلي: گرگها دشمن طبيعي خاصي ندارند. در سالهاي اخير بر اثر کم شدن طعمه، تعقيب با وسايل نقليه موتوري، شکار، تلهگذاري و استفاده از طعمة مسموم، در اکثر مناطق کشور جمعيت آنها به شدت کاهش يافته و در برخي از نقاط به طور کامل نابوده شده است. با وجود اين در حال حاضر در اکثر مناطق تحت مديريت سازمان حفاظت محيط زيست که هنوز جمعيتهايي از آهو، قوچ و ميش در آنها وجود دارد تعداد به نسبت مناسبي گرگ مشاهده ميشود.
بازار