نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
دیدنی-خواندنی

باورتان نمی‌شود مردم در جنگ جهانی دوم چه می‌خوردند!

منبع
تابناک با تو
بروزرسانی
تابناک با تو/ قرار بود که جنگ ساده باشد. کشورها در مکاني باهم مي‌جنگيدند و هر کشوري که شکست مي‌خورد همه چيز را رها مي‌کرد. بيش از نيمي از افراد داخل خيابان‌ها از اينکه جنگي در جريان است بي‌خبر بودند. اما با شروع قرن نوزدهم يک جنگ تمام‌عيار آغاز شد. در نتيجه تمامي کشورها و نه‌ تنها ارتش‌ها مورد هدف قرار گرفتند. جنگ جهاني دوم يک جنگ تمام‌عيار بود، بنابراين ناوهاي دريايي به اينکه کشتي‌هاي حامل مواد غذايي را موردحمله قرار ندهند فکر نمي‌کردند، حتي اگر آن غذاها براي مردم بود. هدف نابودي دشمن، تعليق زندگي عمومي مردم و آسيب رساندن به کشور تا حد امکان بود. اين نوع جنگ‌طلبي به سرعت منجر به کمبود مواد غذايي گرديد. انگليس و آمريکا براي حل مسئله مقدار غذايي که هر فرد مي‌تواند خريداري کند را جيره‌بندي کردند. طبيعتاً برخي غذاها از ميز خانواده‌ها سال‌ها ناپديد شدند. از آنجايي‌که بسياري از مواد غذايي لوکس، ديگر وجود نداشت يا يافتن آن دشوار بود، مردم رو به استفاده از برخي موادي آوردند که ما بندرت آن را جزء غذاها محسوب مي‌کنيم. در اينجا به 10 مورد از اين مواد غذايي اشاره‌ شده است. به نظرتان ممکن است با ادامه همه گيري کرونا اين شرايط تکرار شود؟ شيريني سيب‌زميني همه ما گاها خوردن شيريني را دوست داريم، زمان جنگ نيز از اين قاعده مستثنا نبود. گرچه مشکلي وجود داشت. مردم براي درست کردن شيريني‌هايي که دوست داشتند، مانند پاي، کيک و امثال آن، نياز به کره، تخم‌مرغ و آرد داشتند. در زمان جنگ هر سه اين موارد با مواد جيره‌بندي شده ديگري جايگزين شد. آن‌ها براي درست کردن شيريني، داخل خمير خود را با سيب‌زميني پر مي‌کردند. دولت انگليس درصدد بود که مردم را تشويق به استفاده از سيب‌زميني کند زيرا پرورش آن آسان بود. مقامات تمامي دستورالعمل‌هاي غذايي را کنار گذاشته و از غذاهايي استفاده کردند که در آن از سيب‌زميني استفاده مي‌شد. حتي از سيب‌زميني‌هاي کوچک به عنوان جايگزيني براي سوسيس استفاده مي‌کردند. شيريني سيب‌زميني که بجاي شيريني پاي از آن استفاده مي‌شد معمولاً شامل مارگارين، آرد، سيب‌زميني و نمک بود. حتي براي کساني که اين مواد را در اختيار نداشتند نيز دستورالعمل‌هاي ساده‌تري براي تهيه وجود داشت. شيريني سيب‌زميني را مي‌شد فقط با آرد، نمک و سيب‌زميني و چربي درست کرد. اين شيريني را بايد خيلي سريع تهيه مي‌کردند، زيرا اگر دوباره آن را گرم مي‌کردند مواد خشک مي‌شد. چدار ملي فرانسه مهد هزاران نوع پنير شامل انواع مختلفي مانند کاممبرت و بري مي‌شود. اين مسئله فرانسه را تبديل به مقصد غيرقابل‌انکار پنير در جهان کرده است. هرچند انگليس نيز همچون رقيبي در کنار فرانسه پنيرهاي سنتي انگليسي مانند چشاير، گلوسستر و چدار توليد مي‌کند. روزگاراني پنيرهاي انگليسي به خوبي مي‌توانستند با پنيرهاي فرانسوي رقابت کنند. اما صنعت پنير سازي انگليس در قرن بيستم فروپاشيده و شهرتش از بين رفت. چه اتفاقي افتاد؟ جيره‌بندي پس از شروع جنگ دولت انگليس بايد مطمئن مي‌شد که همه سهمي مساوي از پنير خواهند داشت. بنابراين تصميم گرفت که فقط يک نوع پنير توليد شود: چدار دولتي! بسياري از کارخانه‌هاي پنير سازي کشور شروع به توليد اين پنير در زمان جنگ کردند. برخلاف بسياري از مواد جايگزين غذايي، اين يک مورد به نظر عاقلانه مي‌آمد. پنير دولتي تا سال‌ها پس از جنگ نيز توليد شد. اما وقتي دست از توليد آن کشيدند، بسياري از صنايع سنتي توليد پنير ديگر از رده خارج‌ شده بودند. قبل از جنگ جهاني اول حدود 3500 پنير ساز مستقل در بريتانيا وجود داشت اما تا سال 1945 اين تعداد به کمتر از 100 نفر رسيده بود. روش تهيه برخي پنيرهاي کلاسيک مانند ونسليدار تقريباً منقرض شدند. با اينکه صنعت پنير سازي انگليس در دهه 1990 بازگشت قابل‌ توجهي به عرصه داشت، اما تنوع آن هنوز به شکل گذشته بازنگشته است. فانتا فانتا يکي از مشهورترين نوشابه‌ها در جهان است و به خاطر طعم پرتقالي، رنگ و شکل شادي که دارد بين همه محبوب شده است. اين نوع نوشابه در سال 1955 توسط کوکاکولا در ايتاليا توليد شد و به سرعت در سراسر اروپا به محبوبيت رسيد. اما فانتاي اصل در سال 1940 ساخته‌ شده بود و داراي داستاني کمي غم‌انگيز است. در دهه 1930 کوکاکولا در آلمان شاهد رشدي افزايشي بود و از فروش 100هزار دانه در سال به 4 ميليون در پايان دهه رسيد. شعبه آلماني شرکت در حال دستيابي به بزرگ‌ترين موفقيت خود بود که متأسفانه جنگ آغاز شد. متحدان آلمان را تحريم کردند و حمل‌ و نقل کوکاکولا از آمريکا ممنوع شد، پس از مدتي نيز ذخيره‌ها به پايان رسيد. اما در اين زمان کوکاکولاي آلماني ارتباط خود را با شرکت اصلي در آمريکا قطع کرده بود و حالا بايد روي پاي خود مي‌ايستاد. در واپسين تلاش‌ها شرکت نوشيدني جديدي از فيبر سيب، آب پنير و شکر چغندر توليد کرد. اين نوشيدني که به خوشمزگي کوکاکولا نبود، اما در زمان جنگ در آلمان به‌اندازه کافي خوب و دل‌چسب به نظر مي‌رسيد. نوشيدني جديد را فانتا ناميدند که خلاصه‌ شده کلمه فانتزي يا همان تخيل بود. فروش نوشيدني واقعاً به اوج رسيده بود و در سال 1943 سه ميليون از آن به کشورهاي ديگر صادر مي‌شد. بيشتر آلماني‌ها از آن در آشپزي استفاده مي‌کردند زيرا شکر به‌ شدت جيره‌بندي شده بود. با پايان جنگ توليد اين نوشابه نيز متوقف شد که نشان مي‌دهد طعم آن تا چه حد بد بوده است. نان ملي در بريتانيا بيشتر نان‌ها در آن زمان از گندم کانادايي تهيه مي‌شد که بايد از طريق درياي آتلانتيک به انگليس آورده مي‌شد. براي حمل اين گندم بايد از کشتي‌هاي حاملي استفاده مي‌کردند که مي‌شد براي مقاصد بهتري مانند حمل مهمات از آن استفاده کرد. در سال 1942 دولت بريتانيا واردات گندم از کشورهاي ديگر را ممنوع کرد و بجاي آن نوع جديدي از نان به نام نان ملي را به مردم معرفي نمود. اين نان بيشتر با آردي تهيه مي‌شد که در مزارع انگليسي به عمل مي آمد. گندم انگليسي کمتر تصفيه‌ شده بود. بخشي از گندم مانند سبوس که معمولاً از آرد جدا مي‌شد را در آن حفظ کردند که اين کار باعث ‌شد نان مزه‌اي زمخت داشته باشد. نان ملي به قدري بد بود که مردم آن را سلاح پنهاني هيتلر مي‌ناميدند. دولت تبليغات بسياري کرد تا مردم را تشويق به تهيه اين نان کند. نان ملي که کوچک‌تر از قرص‌هاي نان قبل از جنگ بود، قهوه‌اي‌ رنگ بوده و مزه‌اي شبيه به خاک اره داشت. پوسته نان ضخيم بود و حتي چند لحظه پس از پخت نيز تازه به نظر نمي‌رسيد. با اين وجود اين نان بسيار سالم‌تر از نان با آرد سفيد بود. در حقيقت وقتي دولت پس از 8 سال مجدداً نان سفيد را معرفي کرد، برخي از مردم اعتراض کردند که نان ملي بايد به خاطر دلايل مربوط به سلامتي کماکان مانند گذشته استفاده شود. چکه کردن حين جنگ اروپا و آمريکا از کمبود روغن رنج مي‌بردند. شايد خوب به نظر برسد اما در حالتي که مردم با کمبود دريافت کالري و چربي مواجه بودند، اين مسئله يک مشکل محسوب مي‌شد. بيشتر روغن‌هاي مورد استفاده در آشپزي در جهان در شرق آسيا و آفريقا توليد مي‌شد که با وجود تصرف درياها توسط آلماني‌ها دسترسي به اين روغن‌ها دشوار بود. دولت براي ساخت پودر سلاح‌هاي خود نيز به روغن نياز داشت، بنابراين بسياري از روغن‌هاي ارزان را براي خود نگه داشت. بسياري از مردم ناراحت بودند که چرا دولت اجازه پخت‌وپز با روغن پارافين را به آن‌ها نمي‌دهد. بيشتر کره‌هاي مورد استفاده با مارگارين جايگزين شد که اکثراً آن را نمي‌پسنديدند. وجود روغن و چربي در بيشتر دستورهاي غذايي ضروري است، بنابراين مردم هرزمان که مي‌توانستند شروع به ذخيره روغن کردند. هرگونه چربي که در روند پخت از گوشت جدا مي‌شد را در يک شيشه نگهداري مي‌کردند. اين روش را چکه کردن ناميدند و سال‌ها به عنوان روغن آشپزي از آن استفاده کردند. گوشت سوسيس آمريکايي مدتي حين جنگ مورداستفاده مردم قرار گرفت اما مدتي بعد يک‌لايه ضخيم چربي در اطراف اين گوشت‌ها نظر مردم را به خود جلب کرد. آن‌ها از اين روغن مانند يک گنجينه محافظت مي‌کردند تا بتوانند در غذاهاي ديگر از آن استفاده کنند. درنتيجه گوشت کنسرو شده به‌شدت محبوب شد. مايونز بدون تخم‌مرغ مايونز محبوب‌ترين چاشني در آمريکا است که بيش از هر سس ديگري حتي سس کچاپ روي ميزها ديده مي‌شود. اين سس پشتيبان ساندويچ‌هاي پنيري و سالادهاي سبز و پايه‌اي براي بيشتر سس‌هاي هيجان آور مانند سس تارتار است. در دهه 1940 مايونز به‌اندازه امروز محبوبيت داشت. اما وقتي جيره تخم‌مرغ مردم به پايان رسيد، تعجبي نداشت که آن‌ها رو به تهيه مايونز بدون تخم‌ مرغ بياورند. اما چه چيزي را مي‌توان جايگزين طعم قوي و بافت ابريشمي مايونز کرد؟ خب سيب‌زميني بهترين چيزي بود که آن‌ها در اختيار داشتند. با اينکه سيب‌زميني طعم مايونز نداشت اما با برخي افزودني‌هاي غذايي مي‌شد آن را تحمل کرد. براي تهيه اين سس نياز به روغن و چربي بود. برخي از روغن گياهي استفاده مي‌کردند اما مارگارين ملي که جايگزين کره شده بود، تا مدت‌ها تنها گزينه آن‌ها محسوب مي‌شد. آن‌ها براي طعم دار کردن سيب‌زميني از زنجبيل و خردل استفاده مي‌کردند اما انتظار طعمي مانند مايونز را نداشتند. هويج حين جنگ هويج اهميت خاصي براي دولت انگليس داشت. در آن زمان اين‌گونه تصور مي‌شد که هويج منبع خوبي براي سلامت چشم‌ها محسوب مي‌شود. وقتي دولت انگليس شروع به مجهز کردن هواپيماهاي جنگي خود با سيستم هدف‌گيري AL نمود، براي پوشاندن مسئله اعلام کرد که خلبان‌هايش با خورد هويج توانسته‌اند به ديد بهتري در شب دست يابند. اين مسئله باعث شد که سيستم AL انگليس از ديد آلماني‌ها مخفي بماند. اما اين راز از مردم انگليس نيز مخفي ماند و باعث شد که عده زيادي به سراغ پرورش هويج بروند. دولت از اين مزيت به نفع خود استفاده کرده و از يک انيماتور ديزني خواست که کارتوني درباره هويج بسازد. از عموم مردم خواسته شد که به پرورش هويج روي آورند و از آن در غذاهاي خود استفاده کنند، مانند کيک هويج، شيريني‌ها، پودينگ هويج و مارمالاد هويج. طبيعتاً برخي از دستورالعمل‌هاي غذايي کارايي بهتري نسبت به بقيه داشت، بيشتر مردم ياد گرفتند که از نمونه‌هاي نامطبوع پرهيز کنند اما در کل استراتژي دولت جواب داده بود. از آنجايي‌که هويج داراي شيريني طبيعي بود، ديگر مردم براي شيرين کردن غذاهاي خود نيازي به استفاده از شکر نداشتند. کيک هويج در حين جنگ ماندگار شده و امروزه تبديل به يکي از دسرهاي محبوب انگليسي شده است. پودر تخم‌مرغ درزمان جنگ نگهداري مرغ دشوار بود، بنابراين بيشتر مردم انگليس در هفته به عنوان جيره فقط يک‌ دانه تخم‌مرغ دريافت مي‌کردند. از مردم خواسته شد که خودشان مرغ پرورش دهند. در صورت انجام چنين کاري جيره تخم‌مرغ آن‌ها با غذاي مرغ جايگزين مي‌شد. البته همه مکان لازم براي نگهداري و پرورش مرغ را در اختيار نداشتند. براي اين‌گونه افراد پودر تخم‌مرغ از آمريکا تهيه مي‌شد. اين پودر شامل تخم‌مرغ بدون آب بود که حمل‌ونقل آن آسان‌تر و ارزان‌تر بود. مردم اين پودر را دوست نداشتند. کمپين انرژي بخشي دولت سعي در مجاب کردن مردم در پذيرفتن اين مسئله داشت که تخم‌مرغ پودر شده نيز به خوبي تخم‌مرغ واقعي است اما مردم عادت به طعم عجيب آن نداشتند. از اين پودر در تهيه کيک، کاستارد و املت استفاده مي‌شد. اما تا سال‌ها اسنک نان تست سرخ‌ شده در تخم‌مرغ مانند يک رؤيا در ذهن بسياري از انگليسي‌ها باقي ماند. ماکاروني و پنير کرافت ماکاروني و پنير کرافت امروزه به عنوان ماده اصلي رژيم غذايي آمريکاي شمالي محسوب مي‌شود. اينکه اين ماده غذايي را دوست داشته باشيد يا نه کاملاً به عهده شماست. اما در دهه 1940 و حين جيره‌بندي اين ماده غذايي براي بسياري از آمريکايي‌ها و کانادايي‌ها غذايي حياتي محسوب مي‌شد. کرافت با وجود موفقيتي که در سال‌هاي جنگ به دست آورده بود درواقع براي کمک به مردم حين دوره افسردگي بزرگ تهيه‌شده بود، يعني زماني که مردم به ازاي پرداخت مبلغ کمي مي‌توانستند يک غذاي پرکالري تهيه کنند. اين ماده غذايي براي اولين بار در سال 1937 در قفسه مغازه‌ها قرار گرفت، گرچه تهيه‌کنندگان آن از محبوبيت پيش روي اين ماده غذايي در سال‌هاي جنگ بي‌خبر بودند. در سال‌هايي که بيشتر مواد غذايي ناياب شده بود، هميشه دو بسته از اين ماده غذايي در سبد جيره‌بندي خانواده‌ها قرار داشت. ماندگاري آن نيز بسيار بالا بود. کرافت با فروش 50 ميليون بسته‌ در سال‌هاي جنگ توانست تبديل به پرفروش‌ترين ماده غذايي در آمريکا شود. امروزه روي بسياري از بسته‌هاي کرافت در کانادا نام "غذاي ملي" به چشم مي‌خورد. اين ماده غذايي سنتي کاملاً از غذاي آمريکايي‌ها حذف‌ شده است. امروزه تهيه اين غذا در آمريکا بسيار کمتر از اروپاست. اسپم (SPAM) غذاي اصلي روزانه مردم انگليس طبق سنت هميشه شامل يک گوشت و دو نوع سبزيجات بود. مردم در زمان جنگ نيز سعي مي‌کردند تا حد امکان از اين سنت پيروي کنند اما يافتن گوشت به سرعت براي مردم غير ممکن شد. دولت انگليس که تحت فشار بود شروع به واردات ساير گوشت‌ها از کشورهاي ديگر کرد. گوشت‌هايي مانند گوشت گوساله نمک زده‌ شده مورد استقبال قرار نگرفت. از استفاده از گوشت‌هاي ديگري مانند گوشت نوعي مار آفريقايي کاملاً پرهيز شد، زيرا مردم انگليس عادت به استفاده از چنين گوشت‌هايي نداشتند. اما نوعي گوشت خوک کنسرو شده که از آمريکا با نام اسپم وارد انگليس مي‌شد مورد استقبال قرار گرفت. اسپم مانند گوشت تازه نبود اما خوشمزه بود. اين کنسرو موردتوجه ارتش آمريکا نيز قرار گرفت زيرا از ماندگاري بالايي برخوردار بود. اسپم که امروزه ديگر مانند گذشته محبوب نيست اما همچنان در فروشگاه‌هاي هردو کشور ديده مي‌شود. ميلياردها کنسرو اسپم در قرن بيستم به فروش رسيد.
#باهم_شکستش_مي‌دهيم ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره