نماد آخرین خبر

چرا در شب ضربت خوردن امام علی(ع) فرزندان آن حضرت در مسجد نبودند؟

منبع
ميزان
بروزرسانی
چرا در شب ضربت خوردن امام علی(ع) فرزندان آن حضرت در مسجد نبودند؟
ميزان/ ابن ملجم مرادي قبل‌ها يکي از ياران و دوستداران امام علي عليه‌السلام بود که وقتي پيش‌بيني آن حضرت مبني بر اقدام خود به قتل ايشان را شنيد، نتوانست باور کند.
اما مرور زمان جوهره او را نمايان کرد و نشان داد کسي که مدح‌هاي طولاني و شعر‌هاي زيبا در وصف اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌سرود، دست خود را به خون پاک و مطهر آن حضرت آلوده مي‌کند.
 حجت‌الاسلام سيد کاظم ارفع، سخنران و پژوهشگر ديني شرح مي‌دهد، در همان شب يعني شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام، حجر بن عدي در مسجد کوفه بود که متوجه نجواي اشعث بن قيس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آن‌ها قصد تعرض به جان حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را دارند. او قصد انجام چنين کاري را داشت. به همين علت با سرعت از مسجد بيرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علي عليه السلام از راه ديگري به مسجد آمده بودند و حجر زماني که نااميد از پيدا کردن و ديدار با حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به مسجد رسيد، خبر ضربت زدن امام علي عليه السلام را شنيد. امام علي عليه السلام داراي ويژگي‌هاي خاص و مسائل خارق‌العاده‌اي بودند که مي‌توان از آن‌ها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ايشان نام برد. يکي آن‌ها قضاوت‌هاي محيرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتي و اعتراف مخالفان و کساني که به امامت و برتري آن حضرت نسبت به ديگر اصحاب پيغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله اعتقاد نداشتند هم بود. به عنوان مثال طبري در پايان خلافت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره مي‌کند به قضاوت‌هاي شگفت‌آور آن حضرت که هيچ‌کس مانند ايشان قادر به چنين قضاوت‌هايي نبود. فارغ از ارائه بينه و شهود که در قضاوت‌هاي معمولي مطرح است، آن حضرت با شواهد و قرايني که فقط از علم بسيار گسترده و فراگير آن حضرت ناشي مي‌شد، مسائل را حل و حکم صادر مي‌کردند. اين قضاوت‌ها و قدرت حضرت در اين مسائل باعث شده بود که خليفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضايي در دوره خلافتش را برطرف کنند. دليل عدم حضور امام حسن و امام حسين عليهماالسلام در مسجد به چه علتي در شب ضربت خوردن حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام، امام حسن و امام حسين عليهماالسلام در مسجد کوفه حضور نداشتند تا مانع از اقدام خبيثانه ابن ملجم شوند؟ حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام خودشان مانع حضور آن دو فرزند بزرگوارشان عليهماالسلام شدند. طبق نقل‌هايي که در تاريخ داريم، امام حسن مجتبي عليه السلام قصد داشتند پدر بزرگوار خود را تا مسجد همراهي کنند، اما امام علي عليه السلام او را قسم دادند به مسجد نيايد و امام حسن عليه السلام هم امر پدر و امام خود را اطاعت کردند. چه دليلي در اين اتفاق بود؟ دليل اين کار واضح است. چون حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از توطئه قتل خود و اينکه در اين سحرگاه به شهادت مي‌رسند، آگاه بودند. به همين علت اگر امام حسن و امام حسين عليهماالسلام در آنجا حضور داشتند خطر متوجه جان ايشان بود و تداوم امامت در معرض تهديد قرار مي‌گرفت. بر همين اساس حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اجازه ندادند اين بزرگواران همراه ايشان در مسجد کوفه حضور داشته باشند. اطلاع حجر بن عدي از توطئه قتل حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مي‌دانيم که ابن ملجم به همراه چند نفر از خوارج توطئه قتل امام علي عليه السلام را داشتند. در اين ميان، آيا شخصي از شيعيان و دوستداران آن حضرت متوجه اين قصد ظالمانه نشد؟ اتفاقاً در همان شب يعني شب نوزدهم رمضان و شب ضربت خوردن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام، حجر بن عدي در مسجد کوفه بود که متوجه نجواي اشعث بن قيس و ابن ملجم شد و متوجه شد که آن‌ها قصد تعرض به جان حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را دارند. با اين وجود چرا امام علي عليه السلام را از اين حيله و توطئه آگاه نکرد؟ او قصد انجام چنين کاري را داشت. به همين علت با سرعت از مسجد بيرون آمد که حضرت را آگاه کند. اما امام علي عليه السلام از راه ديگري به مسجد آمده بودند و حجر زماني که نااميد از پيدا کردن و ديدار با حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به مسجد رسيد، خبر ضربت زدن امام علي عليه السلام را شنيد. خوب است بدانيم که حجر بن عدي در زمان به خلافت رسيدن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از ياران خاص آن حضرت شد و بسيار به ساحت مقدس حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام ايمان و ارادت داشت. او متوجه خيانت‌هاي اشراف و قبايل کوفه از جمله اشعث بن قيس کندي که از قبيله او بود، شد. براي همين سعي فراوان در دفاع از ساحت مقدس حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در مقابل اين خائنين داشت. او در عين حال در هر سه جنگ مشهور امام علي عليه السلام يعني جنگ‌هاي جمل، صفين و نهروان حضور داشت و از فرماندهان درجه اول سپاه حضرت به شمار مي‌رفت و چنان شوق و عشق به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام داشت که حضرت درباره او فرمود خدا تو را از شهادت محروم نگرداند که من گواهي مي‌دهم که تو از اهل شهادت هستي. عنواني که رسول خدا صلي‌الله عليه و آله به حضرت دادند يکي از عنوان‌هايي که به حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام داده مي‌شود، کنيه «ابو تراب» است. چرا آن حضرت را با اين عنوان خوانده‌اند؟ اين کنيه را رسول خدا صلي‌الله عليه و آله به حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام دادند. ماجرا به دوران اوايل هجرت پيغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله از مکه به مدينه مربوط است. آن زمان غزوه‌اي به نام ذوالعشيره براي آن حضرت پيش آمد که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در آن همراه پيامبر صلي‌الله عليه و آله بودند. آن‌ها در منطقه‌اي که مستقر شده بودند جنگي پيش نيامد. برخي از افراد سپاه اسلام از جمله حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام به همراه عمار ياسر براي گشت زني به اطراف رفته بودند. آن‌ها در گشت زني خود به باغي از قبيله بني مدلج رسيدند. امام علي عليه السلام همان طور که مشغول تماشاي کار کردن باغبانان بودند، در آنجا به خواب رفتند. پيغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله در جست‌وجوي حضرت اميرالمؤمنين وارد باغ شدند و وقتي حضرت را در آن حالت ديدند، ايشان را بيدار کرده و فرمودند: «ابو تراب! تو را چه مي‌شود؟» اين اولين بار بود که اين تعبير به کار برده شد. از آنجا که لباس حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام خاکي شده بود، پيامبر صلي‌الله عليه و آله ايشان را ابو تراب ناميدند. درواقع اين عبارت يک عبارت عاطفي بود که پيامبر به خاطر ديدن حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در آن وضعيت خاکي به او گفتند. ظاهراً معاويه ملعون هم با همين عبارت، قصد آزار حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام را مي‌کرد. چون پيغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله در يک حالت عاطفي اين کنيه را به حضرت علي داده بودند، آن حضرت از اين کنيه راضي و خرسند بودند. اما بعد‌ها معاويه که در برابر امام علي عليه السلام ايستاد به خاطر فکر ناقص و خبيثانه خود براي تحقير و کوچک کردن حضرت اميرالمؤمنين، آن حضرت را ابو تراب خطاب مي‌کرد، در حالي که آن حضرت مي‌فرمودند: «معاويه نمي‌فهمد من از اين کنيه‌اي که رسول‌الله به من داده بسيار راضي و خشنود هستم.» کرامات و معجزات حضرت در مورد کرامت‌هاي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام مطالبي عنوان شده است. در منابع مستند در مورد کرامت‌ها و معجزه‌هاي آن حضرت چه مطالبي نوشته شده است؟ حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام داراي ويژگي‌هاي خاص و مسائل خارق‌العاده‌اي بودند که مي‌توان از آن‌ها به عنوان معجزه حضرت و کرامات وجود مقدس ايشان نام برد. يکي آن‌ها قضاوت‌هاي محيرالعقول آن حضرت بود که موجب شگفتي و اعتراف مخالفان و کساني که به امامت و برتري آن حضرت نسبت به ديگر اصحاب پيغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله اعتقاد نداشتند هم بود. به عنوان مثال طبري در پايان خلافت حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام اشاره مي‌کند به قضاوت‌هاي شگفت‌آور آن حضرت که هيچ‌کس مانند ايشان قادر به چنين قضاوت‌هايي نبود. فارغ از ارائه بينه و شهود که در قضاوت‌هاي معمولي مطرح است، آن حضرت با شواهد و قرايني که فقط از علم بسيار گسترده و فراگير آن حضرت ناشي مي‌شد، مسائل را حل و حکم صادر مي‌کردند. اين قضاوت‌ها و قدرت حضرت در اين مسائل باعث شده بود که خليفه دوم با خواهش و تمنا از آن حضرت بخواهد معضلات سخت قضايي در دوره خلافتش را برطرف کنند. پيش‌بيني‌هاي خارق‌العاده همچنين حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام پيش‌بيني‌هاي بسيار عجيبي از حوادث آينده داشتند که در نهج البلاغه به برخي از پيش‌بيني‌هاي ايشان اشاره و در برخي از کتب تاريخي نيز منعکس شده است. به عنوان مثال پيش‌بيني آن بزرگوار از وقوع حادثه جان‌سوز کربلا هنگامي که به سمت صفين مي‌رفتند. گويا آن حضرت وقتي در کربلا فرود آمدند، محل فرود آمدن امام حسين عليه السلام و اصحاب و خاندان آن حضرت و محل به شهادت رسيدن آنان و محل به اسارت درآمدن عزيزان آن حضرت را به ديگران نشان دادند. همچنين پيش‌بيني راجع به سقوط بني‌اميه و روي کار آمدن بني‌عباس، پيش‌بيني درباره هجوم مغولان و فجايعي که به بار مي‌آورند و امثال اين موارد. اين‌ها از معجزات و کرامات حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بود. معجزه‌اي از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام. اما نمونه‌هاي ديگري هم از کرامات آن حضرت وجود دارد. مثلاً حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام هنگامي که در کوفه به عنوان خليفه حضور داشتند، روزي بر فراز منبر بودند که ناگهان در مقابل چشمان حيرت‌زده مردم اژد‌هايي از يکي از درب‌هاي مسجد وارد شد و مردم با مشاهده آن، وحشت‌زده فرار کردند. آن اژد‌ها آمد جلوي حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام و ايشان همان طور که بالاي منبر بودند، به او توجه داشتند. اژد‌ها بر دم خود ايستاد و سرش را نزديک حضرت آورد و حضرت با او سخن مي‌گفتند و بعد از مدتي اژد‌ها از همان‌جايي که آمده بود بازگشت. مردم که شگفت‌زده شده بودند، آمدند و از حضرت پرسيدند اين مسئله چه بود و اين اژد‌ها چه ماجرايي داشت؟ حضرت فرمودند اين اژد‌ها از بزرگان جنيان بود. سؤالي داشت که پاسخش را دريافت کرد و رفت. به سبب اين واقعه شگفت، مردم کوفه آن درب مسجد را «باب الثعبان» ناميدند. ثعبان به معناي اژدهاست و درب مسجد به اين اسم معروف شده بود. اما در زمان حاکميت بني‌اميه براي اينکه معجزه حضرت به فراموشي سپرده شود، فيلي را در مقابل آن درب قرار دادند و به عنوان اينکه مردم از دري وارد مي‌شدند که اين فيل مقابلش بود، آن درب باب الفيل نام گرفت، که تا امروز هم چنين اسمي دارد. هديه‌اي آسماني در مورد شمشير حضرت اميرالمؤمنين امام علي عليه السلام هم مطالبي عنوان شده است. آيا صحت دارد که اين شمشير از آسمان‌ها و از سوي خداي متعال به آن حضرت هديه شده است؟ در خصوص ذوالفقار امام علي عليه السلام دو نقل قول وجود دارد: در نقل قولي گفته شده که اين شمشير يک شمشير استثنايي بوده و متعلق به يکي از سران مشرکين به نام اميه بن خلف بوده که در جنگ بدر کشته شد و در تقسيم غنائم، اين شمشير سهم پيغمبر اکرم صلي‌الله عليه و آله شد. آن حضرت هم در جنگ احد هنگامي که حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در اثر کثرت شمشير زدن در برابر دشمنان سلاحش شکست، ذوالفقار را به ايشان دادند. نقل قول ديگر اين است که مي‌گويد وقتي شمشير حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام شکست، جبرئيل عليه السلام ذوالفقار را از آسمان آورد و به رسول خدا صلي‌الله عليه و آله داده و ايشان، آن شمشير را به حضرت اميرالمؤمنين سپردند. همان موقع از آسمان ندايي شنيده شد که مي‌گفت: «لا فتي الا علي لا سيف الا ذوالفقار». به نظر مي‌رسد که نقل دوم صحيح‌تر باشد و اين شمشير آسماني باشد و ذوالفقار جزو ميراث خاص امامت است که از امام پيشين به امام بعدي به ارث مي‌رسد. ذوالفقار در حال حاضر در اختيار حضرت صاحب‌الزمان ارواحنا له الفدا قرار دارد. در روايات عنوان شده که وقتي آ حضرت ظهور مي‌کنند، ذوالفقار هم در دست ايشان است.
#باهم_شکستش_مي‌دهيم ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد