بازده/ هوش هيجاني، که گاهي اوقات به عنوان EQ ياد ميشود، به توانايي فرد در تشخيص، درک و مديريت احساسات اشاره دارد. اين يک توانايي مهم هنگام ارتباط بين فردي است و نه تنها در روانشناسي بلکه در دنياي کسب و کار نيز يک موضوع داغ محسوب ميشود. اين اصطلاح در دهه ۱۹۹۰ توسط روانشناسان ابداع شد، اما استفاده از آن به سرعت در ساير حوزهها از جمله کسب و کار، آموزش و فرهنگ عامه گسترش يافت. در ادامه اين نوشتار با ما همراه باشيد تا ۵ روش افزايش و تقويت هوش هيجاني در محيط کار را بدانيد.
هوش هيجاني چيست؟
روانشناسان پيتر سالووي و جان دي ماير، دو پژوهشگر برجسته در باب اين موضوع، هوش هيجاني را توانايي تشخيص و درک احساسات در خود و ديگران تعريف ميکنند. اين توانايي همچنين شامل استفاده از اين درک عاطفي براي تصميمگيري، حل مشکلات و ارتباط با ديگران ميشود.
به گفته سالووي و ماير، چهار سطح مختلف از هوش هيجاني وجود دارد:
– آگاهي از احساسات
– استدلال با استفاده از احساسات
– درک احساسات
– مديريت احساسات
در گذشته، عواطف و هوش غالباً در تقابل با يکديگر تلقي ميشدند. با اين حال، در دهههاي اخير، محققاني که روانشناسي هيجان را بررسي ميکنند، به طور فزايندهاي به شناخت و تأثير آن علاقمند شدهاند.
اين حوزه به بررسي چگونگي تاثير و تعامل عواطف و فرآيندهاي شناختي بر روشهاي تفکر مردم ميپردازد. در نظر بگيريد که چگونه احساسات و خلق و خوي مانند شادي، عصبانيت، ترس و غم و اندوه بر نحوه رفتار و تصميمگيري آدمها تأثير ميگذارد.
چرا EQ در محيط کار اهميت دارد
به اين ترتيب، چرا هوش هيجاني چنين مهارت ارزشمندي در محيط کار محسوب ميشود؟ طبق يک نظرسنجي در مورد مديران استخدام، تقريباً 75 درصد از پاسخدهندگان اظهار داشتهاند که ميزان هوش هيجاني يک کارمند را مهمتر از ضريب هوشي او ميدانند.
هوش هيجاني به طور گستردهاي به عنوان يک مهارت ارزشمند شناخته ميشود که به بهبود ارتباطات، مديريت، حل مسئله و روابط در محيط کار کمک ميکند. اين نوع هوش در عين حال مهارتي ست که محققان معتقدند با آموزش و تمرين قابل بهبود است.
تقويت هوش هيجاني در محيط کار
هرچند مهارتهاي عاطفي ممکن است به طور طبيعي در برخي از افراد وجود داشته باشند، اما کارهايي وجود دارد که هر کس ميتواند براي بهبود توانايي درک عواطف و استدلال با استفاده از احساسات انجام دهد. اين امر ميتواند به ويژه در محيط کار مفيد باشد، يعني جايي که روابط و تصميمات تجاري اغلب به درک بين فردي، کار گروهي و ارتباطات متکي هستند.
* عواملي مانند تربيت و شخصيت معمولا نقش زيادي در رشد هوش هيجاني ايفا ميکنند، اما اين مهارت با تلاش و تمرين هم قابل بهبود است.
يک مطالعه در سال 2011 نشان داد شرکتکنندگاني که در مهارتهاي عاطفي کليدي آموزش ديدهاند، نه تنها پيشرفت مداومي را در هوش هيجاني نشان دادند، بلکه سلامت جسمي و روحي، روابط اجتماعي بهتر و سطح کورتيزول پايينتر (هورمون استرس) را نيز تجربه کردند.
بنابراين اگر شما هم علاقمند به بهبود مهارت هوش هيجاني خود براي بهرهمندي از عملکردتان در محل کار هستيد، چند راهکار براي تقويت هوش هيجاني در محيط کار وجود دارد که ميتوانيد انجام دهيد.
۵ دسته هوش هيجاني
– خودآگاهي
– نظارت بر خود
– مهارتهاي اجتماعي
– همدلي
– انگيزه
۱. خودآگاهتر شويد
يکي از اولين قدمها در استفاده از مهارت هاي هوش هيجاني در محيط کار، تمرين شناختن احساسات خود است. خودآگاهي شامل آگاهي از جوانب مختلف خودتان از جمله احساسات و عواطفتان است. اين يکي از مؤلفههاي اساسي هوش هيجاني محسوب ميشود.
براي تشخيص احساسات خود و درک اينکه چه چيزي باعث بروز اين احساسات ميشود، ابتدا بايد خودآگاه باشيد.
به تاثيري که احساستان روي شما ميگذارد، توجه کنيد
اين احساسات چگونه واکنش شما را تحت تاثير قرار ميدهند؟ آيا چيزهايي که احساس ميکنيد در تصميماتي که ميگيريد يا نحوه تعامل با ديگران تأثير دارد؟ با اختصاص وقت بيشتر براي تأمل روي اين سؤالات، ممکن است متوجه شويد که کم کم نسبت به احساسات خود و نقشي که در زندگي روزمره شما بازي ميکنند بسيار آگاهتر ميشويد.
نقاط قوت و ضعف احساسيتان را در نظر بگيريد
چقدر خوب با ديگران ارتباط برقرار ميکنيد؟ آيا خودتان در غالب مواقع بيحوصلگي، عصبانيت يا ناراحتي را تجربه ميکنيد؟ چند روشي که براي مقابله با اين احساسات به کار ميبريد، چيست؟ شناخت نقاط ضعفتان به شما اين امکان را ميدهد تا به دنبال راههايي براي مقابله با چنين کاستيهايي باشيد.
به ياد داشته باشيد که احساسات ميآيند و ميروند
يک همکار ممکن است شما را تحريک کند يا رئيستان ممکن است کاري به شما بدهد که نااميدتان کند. قبل از واکنش، به ياد داشته باشيد که اين موارد موقتي هستند، بنابراين اتخاذ عجولانه تصميمات بر اساس احساسات شديدي که در لحظه داشتهايد، ميتواند براي اهداف و موفقيتهاي طولاني مدت شما مضر باشد.
۲. براي تقويت هوش هيجاني خودساماني را تمرين کنيد
گولمن خودساماني را به عنوان بخش اساسي هوش هيجاني معرفي کرد. آگاهي از احساسات خود اولين قدم مهم است، اما بايد بتوانيد چيزهايي را که احساس ميکنيد مديريت کنيد.
افرادي که به خوبي احساساتشان را نظم و سرو سامان ميدهند، قادر هستند با شرايط متغير سازگار شوند. آنها چيزها را به هم نميريزند، بلکه منتظر راههاي مناسب براي بيان احساسات خود هستند نه اينکه فقط در لحظه واکنش نشان دهند.
آنها همچنين در مورد چگونگي تأثير احساساتشان بر ديگران فکر ميکنند. راههايي براي شروع بهبود مهارتهاي خودساماني در محل کار:
– روشهايي را براي رهايي از استرس در محل کار پيدا کنيد. سرگرمي در خارج از محل کار نقطه بسيار خوبي براي شروع است. ورزش بدني نيز روشي سالم براي رهايي از استرس است.
– خونسرديتان را حفظ کنيد. اين واقعيت را بپذيريد که شما نميتوانيد همه چيز را کنترل کنيد، اما به دنبال راههاي مفيدي باشيد که بتوانيد نسبت به امور واکنشي نشان دهيد که دامن به آتش نميزند.
– قبل از تصميمگيري فکر کنيد. احساسات ميتوانند شما را در گرماي يک لحظه غافلگير کنند، اما اگر کمي به خودتان فرصت دهيد تا همه احتمالات را در نظر بگيريد، ميتوانيد انتخابي درستتر و منطقيتر داشته باشيد.
۳. مهارتهاي اجتماعي خود را بهبود ببخشيد
تحقيقات در مورد روانشناسي احساسات نيز حاکي از آن است که افرادي که داراي EQ بالايي هستند، مهارتهاي اجتماعي خوبي هم دارند. از آنجايي که آنها در تشخيص احساسات افراد ديگر ماهر هستند، ميتوانند در شرايط متفاوت واکنش درستي از خود نشان دهند. مهارتهاي اجتماعي نيز در محيط کار بسيار ارزشمند هستند زيرا منجر به ارتباط بهتر و بهبود فرهنگ کلي شرکت ميشوند.
کارمندان و رهبران داراي مهارتهاي عالي اجتماعي قادر به ايجاد گزارش با همکاران و انتقال ايدههاي خود هستند. افرادي که مهارتهاي اجتماعي خوبي دارند نه تنها بازيکنان خوبي در تيم هستند بلکه در صورت لزوم ميتوانند به ايفاي نقش رهبري نيز بپردازند.
به آنچه ديگران براي گفتن دارند، گوش بدهيد
اين بدان معنا نيست که فقط منفعلانه به حرفهاي آدمهاي ديگر گوش بدهيد. گوش دادن فعال به معناي نشان دادن توجه، پرسيدن سوالات و ارائه بازخورد است. چه در نقش مديريتي باشيد و چه به عنوان عضوي از تيم، حضور داشته باشيد، گوش دادن فعال ميتواند نشان دهد که شما علاقمند به پروژههاي کاري هستيد و مايليد با ديگران براي رسيدن به اهداف گروهي همکاري کنيد.
براي تقويت هوش هيجاني به ارتباطات غير کلامي نيز توجه کنيد
سيگنالهايي که آدمها از طريق زبان بدن خود ارسال ميکنند ميتوانند چيزهاي زيادي راجع به تفکراتشان منتقل کنند.
مهارتهاي اثرگذاري و ترغيب را در خودتان تقويت کنيد
توانايي تأثيرگذاري در محيط کار و متقاعد کردن اعضاي تيم و سرپرستان براي گوش دادن به ايدههاي شما ميتواند در پيشرفتتان در محيط کار اثرگذاري شگرفي داشته باشد.
از داستانسازي در محيط کار خودداري کنيد
تمام تلاش خود را بکنيد تا از سياستهاي کوچکي که گاهي محيط دفتر را به شدت تحت تاثير قرار ميدهند، دور بمانيد، اما آگاه باشيد که هميشه درگيريها قابل جلوگيري نيستند. روي آنچه که ديگران براي گفتن دارند متمرکز شويد و به دنبال راههايي براي حل مشکلات و به حداقل رساندن تنشها باشيد.
۴. همدلي را در خودتان افزايش دهيد
افرادي که هوش هيجاني بالايي دارند در راه رفتن با کفش ديگران و درک اينکه چه احساسي دارند، بسيار خوب عمل ميکنند. همدلي چيزي بيش از آن است که فقط احساس ديگران را بشناسيد، و در واقع واکنشي را که نسبت به آنها نشان ميدهيد، نيز شامل ميشود.
همدلي در محل کار به شما امکان ميدهد که روابط بين همکاران و سرپرستان را درک کنيد. همچنين ياد ميگيريد کسي را که داراي قدرت است و چگونگي تاثير او را بر رفتارها، احساسات و تعاملات ناشي از روابط، تشخيص دهيد.
براي تقويت هوش هيجاني اتفاقات را از ديدگاه شخص ديگر ببينيد
اين کار در بعضي مواقع ميتواند چالش برانگيز باشد، به خصوص اگر احساس ميکنيد شخص ديگري اشتباه کرده است. اما به جاي اينکه اجازه بدهيم اختلافات تبديل به درگيريهاي اساسي شود، وقت خود را صرف نگاه کردن به وضعيت از منظر آن شخص ديگر کنيد. اين کار ميتواند اولين قدم بزرگ براي يافتن حد وسط بين دو نقطه مقابل هم باشد.
به نحوه واکنشي که نسبت به ديگران نشان ميدهيد، توجه کنيد
آيا به آنها اجازه ميدهيد تا ايدههاي خود را به اشتراک بگذارند؟ آيا ورودي آنها را تأييد ميکنيد، حتي اگر مخالف باشيد؟ به ديگران اجازه بدهيد بدانند که تلاشهايشان داراي شايستگي است؛ اين امر اغلب به همه کمک ميکند که از خود تمايل بيشتري براي سازش نشان بدهند.
۵. روي انگيزهتان کار کنيد
يکي ديگر از مؤلفههاي مهم هوش هيجاني چيزي است که به عنوان انگيزه ذاتي شناخته ميشود.
افرادي که EQ بالايي دارند انگيزهي زيادي دارند که به خاطر خودشان به اهداف خود برسند. آنها به جاي اينکه به دنبال پاداشهاي بيروني باشند، ميخواهند کارهايي انجام دهند که آنها را ارضاء ميکند و به آنچه انجام ميدهند علاقه دارند.
پول، موقعيت و مورد تاييد قرار گرفتن فوقالعاده است، اما افرادي که در محيط کار بسيار موفق هستند، معمولاً از چيزي بيش از اينها انگيزه ميگيرند. آنها نسبت به آنچه انجام ميدهند شور و اشتياق دارند، نسبت به کارشان متعهد هستند، دوست دارند چالشهاي جديدي را پشت سر بگذارند، و اشتياق آنها ممکن است مسري به نظر برسد. آنها در مواجهه با موانع تسليم نميشوند و ميتوانند ديگران را به کار سخت و پايدار براي رسيدن به اهداف القا کنند.
روي آن جنبه از کارتان که دوست داريد تمرکز کنيد
مهم نيست که در مورد شغلتان چه احساسي داريد، به هر حال احتمالاً چيزهايي در مورد آن وجود دارد که دوست داريد و چيزهايي در آن را دوست نداريد. براي ايجاد انگيزه درون خودتان، سعي کنيد روي جنبههايي از شغلتان که واقعا برايتان جذاب هستند، تمرکز کنيد.
شايد شما عاشق احساس موفقيت در هنگام اتمام يک پروژه بزرگ باشيد. يا شايد عاشق کمک به مشتريانتان در پيشرفت جهت رسيدن به اهدافشان باشيد. مهم نيست که آنچه دوست داريد دقيقا چيست، فقط آن بخشها را شناسايي کنيد و از آنها الهام بگيريد.
سعي کنيد همواره يک نگرش مثبت را حفظ کنيد
توجه کنيد که افراد خوشبين، چطور در محيط کار به ديگران الهام و انگيزه ميدهند. اتخاذ اين نوع نگرش ميتواند به شما کمک کند احساس مثبتتري نسبت به کار خود داشته باشيد.
کلام پاياني
هوش هيجاني نه تنها روي آرامش و تندرستيتان تاثير ميگذارد، بلکه در موفقيت شما در محيط کار نيز نقش مهمي دارد. خوشبختانه، چيزهايي در روانشناسي احساسات وجود دارد که ميتوانيد استفاده کنيد و به شما اين امکان را ميدهد که EQ خود را بهبود ببخشيد و صلاحيتهاي عاطفي خود را بيشتر ارتقاء دهيد تا عملکرد و موفقيت شغليتان نيز بهبود بيابد.
بازار