روزنامه شهروند/ زندگي علمي- تخيليمان درحالي ادامه دارد که من الان دو روز است لب طرح ترافيک ماندهام و نميدانم بايد چه شکري بخورم. يک قدم جلو بگذارم شهرداري گفته جريمه ميشوم، يک قدم عقب بگذارم، به گفته ستاد کرونا احتمال دارد کرونا بگيرم. اين درحالي است که بزنم به تخته نه هوا آلوده شده، نه ترافيک تهران داغونتر از قبل. به نظر ميرسد شهرداري فقط دلش براي فروش طرح ترافيک لک زده. براي همين هر روز ميگويد از فردا جرأت داريد پاتون رو بذاريد توي طرح. از آن طرف هم ستاد کرونا هرشب اعلام ميکند که اين اظهارات مسئولان شهرداري همهاش صوتي است و با خيال راحت برويد وسط چهارراه مولوي. به نظر ميرسد خود کرونا هم کرکهايش از اين حجم از همدلي و هماهنگي بين مسئولان حالت بابيليسي پيدا کرده. الان ديگر قضيه براي شهرداري و ستاد حالت حيثيتي پيدا کرده و دوطرف در پي اين هستند که به طرف مقابل نشان دهند رئيس چه کسي است. حتي احتمال دارد بيانيههايي را هم در روزهاي آينده به سمت سروصورت هم پرتاب کنند. (البته به سمت دست و پا هم بيانيهها را پرتاب ميکنند.)
اتفاق مهم ديگر اين چند روز تشکيل مجلس جديد بود. پيشنهاد ما اين است که نمايندههاي قبلي براي مدتي کنار نمايندگان جديد بمانند تا آنها به خوبي راه و چاه را ياد بگيرند. مثلا وقت ناهار اشتباهي وارد راهرو منتهي به کميسيون اقتصادي نشوند. يا وقتي ميخواهند استراحت کنند، اشتباهي سر از صحن علني درنياورند. همچنين ميتوانند به آنها ياد بدهند که مهم ورود به فهرستها و حضور در مجلس بود. الان که وارد شدند، ميتوانند به احزابي که با کمک آنها وارد مجلس شدند، بگويند من لياقت شما را ندارم. سپس مثل کاميون دور بگيرند و از منتهااليه شمالغربي به سمت فيخالدون جنوبشرقي مجلس حرکت کنند.در خبري ديگر داشتيم که قيمت خانه در تهران طي چندسال گذشته از متري سهميليون و ٨٠٠هزار تومان به متري ١٧ميليون تومان رسيده. يعني شما بايد پول پنج- شش متر چندسال پيش را امسال بدهي تا فقط يکمتر بگيري. اين کمشدن متراژ از آن کمشدنهايي است که با هيچ دوا و درماني هم معالجه نميشود. تنها چارهاش اين است که در مورد زندگي فشردهتر فرهنگسازي کنيم. مثلا گزارشگر تلويزيون را بين مردم غيور کشورمان بفرستيم تا مردم درحالي که اشک شوق ميريزند، بهش بگويند هيچ لذتي در دنيا بالاتر از اين نيست که آنقدر فضا تنگ باشد که شست پاي پدر در چشم و زير بغل برادر توي دماغمان باشد.در اتفاقي ديگر لايحه حذف چهار صفر از پول ملي رد شد و ما کماکان به جاي اينکه هزار تومان هزار تومان نداشته باشيم، ميليون تومان ميليون تومان نداريم. من هم بهشخصه خيلي خوشحالم که اين اتفاق نيفتاد، چون ما مردمي هستيم که خيلي در مقابل تغييرات مقاومت ميکنيم؛ مثلا من مطمئنم که اصغر آقا بقال تا ميخواست با اين لايحه کنار بيايد، تمام دو- سههزار تومان حقوق جديد و ماهيانه من را به جاي پول آب معدني برميداشت.
شهاب نبوي
بازار