طنز/ ترمولک بودن جرم نیست، بیماریست!

راه راه/ استاد خوب: به استادي که تعداد جلسات کمتر تشکيل ميدهد و جزوه فوقالعاده کمتري تدريس ميکند./ در جواب دانشجويان پسر، جانم ميگويد./ چند جلسه را به مرور خاطراتش از کشورهاي خارجي اختصاص ميدهد.
ليسانس: تکه کاغذي که بايد آن را لوله کني و لب کوزه بگذاري و آب بنوشي./ ديگه الان همه دارن./ پسرخاله همهمان با اين مدرک، بيکار است.
فوق ليسانس: مدرک فرار از سربازي (پسران)، قصد ادامه تحصيل براي فرار از شوهر کردن (دختران)، مدرکي براي کلاس گذاشتن (اسپورت)/ مناسب براي شوخي «فوقش ليسانس»
ترمولک: دانشجويان تازه فارغ التحصيل از مدرسه را گويند که با والدين خود براي ثبت نام آمده./ آنها هميشه سر کلاس با خودکار ۵ رنگ اکليلي، جزوه مينويسند./ گاهي ديده شده که مادرشان دم در کلاس برايشان لقمه ميآورد. (ر.ک: ترمک)
درس خواندن: زمان انديشيدن پيرامون جهان هستي و پر شدن حافظه گوشي از عکسهاي سلفي گرفته شده./ جبران کردن کسري خواب./ آشنايي با رشته تحصيلي در آخر ترم.
دفتر مدير گروه: دفتري پر از خالي که داخل آن هميشه سيستم قطع است. اگر هم وصل است، ويرايش فقط زمان حذف اضطراري امکانپذير است./ آبدارخانه دوم دانشگاه.
امتحان ميان ترم: امتحاني کم ارزش که مباحث آن به پايانِ ترم حواله ميشود.
امتحان پايان ترم: ان شاءالله از ترم بعد.