داستانک/ پاسخ معلم به سوال منطق چیست؟

تبيان/ دو شاگرد پانزده ساله ي دبيرستان نزد معلم خود آمده و پرسيدند:
- استاد اصولا منطق چيست؟
معلم کمي فکر کرد و جواب داد: گوش کنيد تا مثالي برايتان بزنم،
دو مرد پيش من ميآيند. يکي تميز و ديگري کثيف است. من به آنها پيشنهاد ميکنم حمام کنند. شما فکر ميکنيد، کدام يک اين کار را انجام ميدهند؟
هردو شاگرد همزمان جواب دادند: خوب مسلما کثيفه!
معلم گفت: نه، تميزه. چون او به حمام کردن عادت کرده و کثيفه قدر آن را نميداند. پس چه کسي حمام ميکند؟
حالا پسرها ميگويند: تميزه!
معلم جواب داد: نه، کثيفه، چون او به حمام احتياج دارد.
و معلم باز پرسيد: خوب، پس کداميک از مهمانان من حمام ميکنند؟
يک بار ديگر شاگردها گفتند: کثيفه!
معلم دوباره گفت: نه، البته که هر دو! تميزه به حمام عادت و کثيفه به حمام احتياج دارد.
معلم پرسيد: خوب بالاخره کي حمام ميگيرد؟
بچهها با سر درگمي جواب دادند: هر دو!
معلم بار ديگر توضيح ميدهد: نه، هيچ کدام! چون کثيفه به حمام عادت ندارد و تميزه هم نيازي به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند: بله درسته، ولي ما چطور ميتوانيم تشخيص دهيم؟
هر بار شما يک چيزي را ميگوييد و هر دفعه هم درست است.
معلم در پاسخ گفت: خوب، پس متوجه شديد. اين يعني همان: منطق!
که از ديدگاه هر کسي متفاوت است.