نماد آخرین خبر

طنز/ آموزش ساخت ماشین زمان

منبع
روزنامه شهروند
بروزرسانی
طنز/ آموزش ساخت ماشین زمان

روزنامه شهروند/  در هفته‌اي که گذشت شهرونگ با پارتنر تحقيقاتي خودش_دانشگاه مريلند و با همکاري صميمانه محققان ‏کروناياب موفق به ساخت ماشين زمان شد. اين ماشين در مراحل تست اوليه است و اگر مسئولان حمايت ‏کنند و به ما وام‌هاي سنگين بدهند و بعدها هم سراغ بازپرداختش نيايند موفق خواهيم شد اين محصول ‏کاربردي را به توليد انبوه برسانيم. اين محصول نمونه خارجي ندارد و پيش‌بيني مي‌شود با عرضه آن به ‏بازار بتوانيم جلوي بسياري از اتفاقات ناخوشايند را بگيريم.‏


طبيعتا ما در اين پست نحوه ساخت ماشين زمان را ننوشتيم وآن تيتر صرفا يک کلک تبليغاتي بود براي ‏اينکه شما را به اينجا بکشانيم و اکنون خيلي احساس زرنگ بودن مي‌کنيم. اگر خيلي کنجکاويد در کانال ‏ما جوين شويد آنجا انواع آموزش موجود است. ‏ما براي تست اوليه، اين محصول را در اختيار نويسنده اين متن قرار داديم تا با آن برود در زمان ‏دوردورکند. او ابتدا به آينده و ‌سال ٢٠٥٠ سفر کرد. ولي ديد خيلي گرم است زود برگشت. سپس تصميم ‏گرفت به يک هفته قبل، قبل از اعلام خبر گشايش اقتصادي بازگردد و سهام خود را بفروشد. ‏او بي‌خيال پروژه‌هاي اقتصادي شد و رفت دنبال علاقه‌اش فيلم و سينما. به همين منظور به‌سال ٢٠١٧ ‏رفت و آن دو احمق يعني ديويد بنياف و دي. بي. وايس، نويسندگان سريال گيم آو ترونز را ربود و به ‏آينده آورد تا ديگر نتوانند به سريال مورد علاقه‌اش گند بزنند. قطعا آيندگان قدردان اين قضيه خواهند ‏بود.‏


‏ او سپس به سال‌هاي کودکي و دهه ٧٠ بازگشت و چند هفته‌اي را در آنجا سپري کرد تا دوباره آن ‏حس ناب انتظار يک هفته‌اي براي ديدن يک سريال را تجربه کند. او همراه با کودکي خودش مشغول ‏تماشاي سريال «در پناه تو» شد و آخر سريال را برايش اسپويل کرد تا عمرش را پاي اين چيزها هدر ‏ندهد و برود درس بخواند. اين اقدام او تأثيرات مخربي روي کودکي‌اش داشت که تا بزرگسالي ادامه يافت. ‏او سپس يادش افتاد يک تسويه حساب شخصي با فردي غريبه در نمايشگاه کتاب‌سال ٨٩ دارد. بنابراين ‏به آن زمان بازگشت و اين بار به جاي آنکه سکوت کند، خودش را جمع کند و از دست مرد بگريزد، مرد ‏را به قطعات نامساوي تقسيم کرد جوري که ديگر نتواند تکه‌هايش را به هم وصل کند و همين‌طور تا ‏آخرعمر ناجور و ناهماهنگ تابلو بماند.‏


او به شانزده سالگي‌اش هم رفت تا خودش را مجاب کند مهندسي آخر عاقبت ندارد و برود دنبال علاقه‌اش ‏ولي متوجه شد در آن زمان داشته علاقه‌اش رادنبال مي‌کرده خير سرش. در ادامه تصميم گرفت سري به ‏ارسطو بزند. نزد او رفت و فيلم عده‌اي که در يک ميهماني توصيه‌هاي کرونايي را مسخره مي‌کردند به او ‏نشان داد. ارسطو هم جمله معروفش «انسان حيوان ناطق» را به «انسان حيوان بي‌شعور» تغيير داد. و گفت ‏تأکيد کنيم بلانسبت شما، منظورمان همه نيست.‏
او درنهايت نزد والدينش رفت و آنها را قانع کرد همين چند تا بچه‌اي که دارند بس‌شان است و نيازي ‏نيست در دهه ٦٠ هم بچه‌دار شوند. آنها قانع شدند و او هرگز به دنيا نيامد. براي همين هم ما از قولش ‏اين ستون را نوشتيم.‏

 


سعيده حسني

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره