لست سکند/ از گنبد سرخ رنگ گرفته تا برج ناقوس آن، سانتا ماريا دل فيور(Santa Maria del Fiore) يک گوهر معماري است. اين کليسا که به نام کليساي جامع فلورانس نيز شناخته مي‌شود، يکي از مهم‌ترين و پربازديدترين مکان‌ها در ايتاليا و چهارمين کليساي بزرگ اروپا است.

در نگاه اول، کليساي جامع فلورانس ممکن است يک شاهکار بزرگ معماري به نظر برسد اما در واقع از چند مولفه‌ي مختلف ساخته شده‌است.  ساخت آن در سال 1296 به سبک گوتيک آغاز شد، اما تکميل اين پروژه چندين قرن طول کشيد و در آن هم رنسانس قرن پانزدهم و هم عناصر احياي گوتيکي قرن نوزدهم با هم ترکيب شده‌اند.

کليساي جامع فلورانس، مانند ديگر بناهاي تاريخي آن زمان، با عبور از دستان بسياري و در واقع با هم‌کاري چندين چهره برجسته ايتاليايي، از جمله گيوتو (Giotto) و برونسچي (Brunelleschi) تبديل به اين شاهکار شده است. اين بنا در نتيجه تلاش‌هاي آن‌ها، نماد منطقه توسکاني و بخش مهمي از ميراث جهاني يونسکو شده است. هر ساله هزاران گردشگر از اين منطقه بازديد مي‌کنند.

ما معماري جذاب کليساي جامع فلورانس را با در نظر گرفتن سه عنصر کليدي آن بررسي مي‌کنيم.

​​​​​​​​چشم‌انداز گيوتو براي برج ناقوس

قبل از اين که کليساي جامع فلورانس ساخته شود، يک کليساي قديمي قرن چهارم به نام سانتا رپاراتا (Santa Reparata) در آنجا قرار داشت. اما پس از صدها سال، ساختمان آن از هم پاشيد و شوراي شهر فلورانس به دنبال يک طرح معماري بود که جمعيت رو به رشد شهر را در خود جاي دهد. نهايتا در سال 1294 آرنولفو دي کامبيو (Arnolfo di Cambio- حدودا 1232 الي 1302) معمار و مجسمه‌ساز، طرح سانتا ماريا دل فيور را ارائه کرد. طرح بلند پروازانه آن يک گنبد هشت‌ضلعي بزرگ و شبستان عريضي بود که ساخت و ساز آن 142 سال زمان مي‌برد.

در طول اين مدت، دي کامبيو درگذشت و پروژه از چندين دست ديگر، از جمله نقاش رنسانس – پروتو گيوتو (1267- 1337) گذشت. اين هنرمند 67 ساله در سال 1334 به عنوان استاد اثر انتخاب و معرفي شد. وي تلاش‌هاي خود را بر روي برج ناقوس متمرکز کرد.


​​​برج ناقوس گيوتو، برج ناقوس با شکوهي است که بر کليساي جامع فلورانس مشرف است. اين برج يک ساختمان مستقل مي‌باشد که در نزديکي بازيليک سانتا ماريا دل فيور(Basilica of Santa Maria del Fiore) و تعميدگاه سنت جان (Baptistry of St. John) قرار دارد.

هنگامي که گيوتو اين پروژه را برعهده گرفت، مصمم بود که به سبک رنگارنگ که دي کامبيو در بقيه کليساي جامع بکار برده (علاوه بر سبک زيبايي‌شناسي نقاشي‌هاي خودش)، وفادار بماند. مهم‌ترين بخش ترسيم هندسي مرمرهاي رنگي بود. گيوتو از شهرهاي اطراف مواد اوليه از جمله مرمر سفيد از کارارا (Carrara)، مرمر سبز از پراتو(Prato) و مرمر قرمز از سينا (Siena) تهيه مي‌کرد.

متاسفانه، ساخت برج ناقوس پس از طبقه اول متوقف شد، زيرا گيوتو در سال 1337 درگذشت. چند سال بعد، سمت استاد اثر به معمار و مجسمه‌ساز، آندره پيسانو (Andrea Pisano، 1290الي  1348) سپرده شد. پيسانو شهرت خود را مديون طراحي درب‌هاي جنوبي تعميدگاه بود. پيسانو بر ساخت پانل‌هاي لوزي‌شکل (تابلوهاي الماس مانند) که نمايش‌هاي تمثيلي را به تصوير مي‌کشند و هشت طاقچه بلند در هر طرف برج ناقوس نظارت کرد. اينها بعدا جايگاه مجسمه‌ها شدند.

برج ناقوس با مرگ پيسانو در سال 1348 و با شيوع طاعون سياه دوباره به تاخير افتاد. معمار توسکاني (Tuscan) به نام فرانچسکو تالنتي (Francesco Talenti-1300 الي 1369) جانشين وي شد.  فرانچسکو کسي بود که نهايتا در سال 1359 چشم‌انداز گيوتو را تکميل کرد. برج ناقوس تکميل‌شده، 86 متر ارتفاع (‏نزديک به 279 فوت) و 412 پله داشت.

گنبد ديدني برونسچي

حتي زماني که فلورانس راه رنسانس ايتاليا را در آغاز قرن 15 ميلادي رهبري مي‌کرد، سانتا ماريا دل فيور هنوز گنبد نداشت. اگر چه دي کامبيو در سال 1296 يک طراح و مدلي براي ساختار آجري گنبد ارائه داده بود، اما ابعاد بزرگ آن و عدم وجود پشت‌بند مناسب چالشي براي جانشينان او ايجاد کرده بود. چالش‌ها به اين دليل بودن که تا دهه 1300، معماران رنسانس ايتاليايي استفاده از پشت‌بند را رد مي‌کردند، زيرا اين موضوع نمايانگر سبک منسوخ شده گوتيک قرون وسطايي بود که به نظر ناخوشايند مي‌رسيد.

طراحاني که در کليساي جامع فلورانس کار مي‌کردند به دنبال يافتن ايده‌ي مناسب  بودند که در اين اثر تاريخي کلاسيک بتوانند وزن گنبد را به طور مناسب توزيع کنند. مهندس و معمار فلورانسي فيليپو برونسچي (1377-1446) به مطالعات معماري معابد رومي و گنبد‌هايشان پرداخت تا بتواند از آن‌ها الهام بگيرد.

راه‌حل او اين بود که مجموعه‌اي از چهار زنجير سنگي و آهني و يک پنجم ساخته شده از چوب را در داخل گنبد قرار دهد تا آن را کنار هم نگه دارد. سپس، آجرها را در الگوي چپ و راستي قرار دهد تا وزن آنها به دقت به ساختار داخلي گنبد هشت ضلعي منتقل شود. با اين حال، اين طرح ابتکاري بدون اختراح دستگاه‌هاي بالابر براي بلند کردن 37.000 تن  مواد بر روي کليسا امکان‌پذير نبود. اگرچه نقشه‌هاي اين ماشين‌ها از بين رفته، اما معاصران رنسانس مانند جورجيو واساري (Giorgio Vasari) و لئوناردو داوينچي (Leonardo da Vinci) به تاثير ماندگار آن‌ها اشاره کرده‌اند.  

بعد از گذشت 16 سال از ساخت و ساز، برونسچي گنبد کليسا را در سال 1436 به پايان رساند اما همچنان به دنبال افزودن فانوسي به بالاي آن بود. اين جزييات معماري توسط دوست و هم‌کار معمار او، ميشلو دي بارتولومئو ميشکولزي (Michelozzo di Bartolomeo Michelozzi- 1396-1472) تکميل شد. چند سال بعد، گنبد برونسچي آخرين آرايش خود را توسط زرگري به نام آندره دل وروکيو (Andrea del Verrocchio- 1435-1488) دريافت کرد. وي يک توپ و صليب طلايي مسي به بالاي فانوس در سال 1469 اضافه کرد.

اين گنبد بزرگترين گنبد آجري است که تا کنون ساخته شده است.

نماي کليساي جامع فلورانس

اگر چه کليساي جامع فلورانس در طول رنسانس کم و بيش تکميل شده، اما نماي آن تا قرن نوزدهم به دليل اختلافات هنوز برهنه بود. در سال 1871، اين شهر ميزبان رقابتي براي تعيين طراح براي کليسا بود که معمار اميليو دي فابريس (Emilio de Fabris- 1808-1883) برنده شد. نقشه او همان طرح مرمر سفيد، سبز و قرمز بود که با ساير بخش‌هاي کليساي جامع هم‌خواني داشت. البته اين طرح حاوي جزئيات دقيق‌تر مانند پنجره‌هاي گل رز ظريف بود که دوباره به سبک احياي گوتيک برمي‌گشت زيرا اين سبک معماري دوباره در اين زمان محبوب شده بود.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar