طنز/ بچههای بیتربیت مسئولان

روزنامه شهروند/ واقعا آقازاده بودن در اين مملکت به هيچ دردي نميخورد. هر روز اخبار ناگواري از زندگي دردناک فرزندان مسئولان کشور به گوش ميرسد که شنيدنش قلب هر انساني را به درد ميآورد. نمونهاش همين چيزي که اين چند وقت گفته شد و فهميديم فرزنداني که هر کدام براي خودشان دکترا دارند، با ماهي دوميليون و چهارصد دارند زندگيشان را ميگذرانند. ما تا الان زود قضاوت ميکرديم که چرا برخي از مسئولان ما سي، چهل شغل دارند، اما الان کاملا به آنها حق ميدهيم. بايد هم خرج خودشان را بدهند، هم بچههايشان را. البته چند سوال اين وسط ميماند که بد نيست مسئولان ذيربط جوابش را بدهند.
اول اينکه اين چه طرز بچه تربيت کردن است که طرف اين همه رفته درس خوانده و شهريهاش را هم پرداخت کردهايد، اما بلد نيست دوزار پول دربياورد! اگر ناراحت نميشوند بگوييد ما در اسنپ آشنا داريم، يک پرايد قراضه زير پايش بندازد، روزي چهارتا سرويس برود، شيرين ماهي سه کاسب است.
نکته بعدي اينکه چرا به بچههايتان ياد نداديد يک رشته درست حسابي بخوانند که برايش کار باشد؟! به هر حال آن طفل معصوم در هجدهسالگي نميداند رشته تحصيلي مناسب چيست؛ شما بايد راهنمايياش ميکرديد که حداقل برود يک حسابدارياي، چيزي بخواند که حقوقش معقول باشد. والا صحيح نيست بچه طفل معصوم برود ١٠ سال آزگار درس بخواند، صندلي دانشگاهي را اشغال کند، پژوهش کند، پاياننامه بدهد، دکتري بگيرد بعد حقوقش بشود ماهي دو و چهارصد!
مسأله ديگر اينکه ما در وزارت کار آشنا داريم. اگر اين عزيزان مسئول خواستند بگويند ما برويم از طرفشان شکايت کنيم! از بچه بيچاره دارند بيگاري ميکشند، اگر فرزند اين مسئولان خودش حداقل يک فرزند داشته باشد، بايد بدون هيچ سابقه کاري، ماهي دو ميليون و پانصد و هجده هزار تومان حقوق بگيرد. دارند حق دکتر مملکت را به همين راحتي ميخورند، يک ليوان آب هم روش! برويد شکايت کنيد و حقتان را پس بگيريد. مسئولان عزيز ما تا کي بايد چوب فروتنيشان را بخورند، حالا خودشان هيچي، بچههايشان چه گناهي کردهاند؟
نکته آخر هم اينکه خط فقر در تهران هفت، هشت، ده ميليون تومان است. خدا وکيلي يک بقالي ميرويم و دست خالي برميگرديم بايد صد و پنجاه تومن پياده شويم. مرامي اگر رژيم غذايي خاصي دارند که با دو و چهارصد ميتوانند يک ماه زندگي کنند به ما هم بگوييد.
شهاب پاکنگر