ماجرای شهیدی با دو مزار
جام جم/ امروز دوم محرم است؛ دومين روز از ماه خون و قيام و شهادت؛ ماه مقاومت؛ ماهي که بستر و رويشگاه بسياري از حرکتهاي جهادي در طول تاريخِ ۱۴۰۰ سال گذشته عليه ظلم و ستم در سراسر جهان شدهاست. اين روز يعني دوم محرم اتفاقا ما را وصل ميکند به يکي از همين حرکتهاي جهادي عليه شيطنتهاي دشمنان اسلام و اهل بيت؛ حرکتي که رد پايش را ميتوان در يکي از روستاهاي مناطق شمالي کشورمان هم يافت.
امروز، روز شهادت مصطفي محمود مازح، جوان لبنانيالاصلي است که گوش به فرمان امام زمانش، خميني داد تا طبق فتواي ايشان، سلمان رشدي، نويسنده کتاب آيات شيطاني را به سزاي گستاخياش عليه پيامبر اسلام برساند، اما در ميانه، راه شهادت رزقش شد و پس از هشت ماه، پيکرش به وطن بازگشت و در لبنان به خاک سپرده شد.
آنچه، اما ما را به شهيد مازح وصل ميکند؛ سنگ مزار نماديني است که در روستاي کياپي استان مازندران برايش بنا شده و البته پويشي که چندين سال پس از شهادت او براي ادامه مسير جهادگونهاش به راه افتاد و همچنان به قوت خود باقي است؛ پويشي که کياپي را به روستاي جهاني مقاومت معروف و مشهور کرد.
مصطفي مازح در ۱۴ مرداد سال ۱۳۶۸ مصادف با دومين روز از ماه محرم، در هتلي در لندن به شهادت رسيد. حدود ۱۰ سال بعد، روحاني وارستهاي به نام حجتالاسلام حسين زارعي در روستاي کياپي از توابع شهرستان ساري دست به اقدامي زد که هم نام «شهيد مصطفي مازح» را براي مردم ايران، به نامي آشنا بدل ساخت و هم اين بُعد اعتقادي فتواي امامخميني و تأکيد رهبر معظم انقلاب را برجسته کرد مبني بر اينکه ماداميکه سلمان رشدي زندهاست، حکم هم قابليت اجرا دارد.
حجتالاسلام زارعي ضمن تأسيس نخستين شبکه و به تعبير امروز «کمپين مردمي» براي پيگيري اجراي فتواي امام درخصوص سلمان رشدي و تعيين جايزه براي هرکسي که فتواي امام را اجرا کند، سنگ قبري نمادين و يادماني براي نخستين شهيد راه اجراي اين فتوا در مزار شهداي کياپي سفارش داد و بنا کرد.
اکنون مصطفي مازح شهيدي با دو مزار است يک مزار در روستاي پدرياش در جنوب لبنان و دوم مزاري در ايران، در روستاي کياپي در حومه شهر ساري مرکز مازندران.
جالب اينکه پدر و مادر شهيد مصطفي محمود مازح در سال ۸۹ مهمان ويژه يادواره ۲۲۲ شهيد منطقه مياندورود شهرستان ساري بودند و بر سر مزار نمادين دلبندشان حاضر شدند.
به روستاي مقاومت خوش آمديد
از ساري به سمت نکا حرکت ميکنيم، در يک هواي گرم و مرطوب مردادي. حدود ۱۵ کيلومتر از ساري فاصله ميگيريم و به حوزه شهرستان کوچک مياندورود وارد ميشويم. در روستاي بادله، مسيرمان را به سمت جنوب کج ميکنيم. مارپيچ جاده ما را به رشتهکوه البرز هدايت ميکند. از اولين بلنديهاي بادگير که گذشته و از لابهلاي درختان جنگلي که عبور کرديم، در مسير جاده و از بالاي يکي از اين بلنديها، روستايي نسبتا بزرگ در دره نمايان ميشود که گويا در پوششي از لحافي سبزرنگ خوابيدهاست، هرچند نماي ورودي روستا به ما اين کد را ميدهد که اهالي روستا بيدارند.
بر طاقنماي ورودي روستا افزون بر عکس امام و رهبري و هفت شهيد روستا، تصوير شهيد مصطفي مازح هم نقش بستهاست؛ گويي او نيز فرزندي از همين روستاست. روي طاقنما نوشته شده: به روستاي شهيدپرور و ولايتمدار کياپي (دهکده جهاني مقاومت) خوش آمديد. اين درحالي است که در گوشهگوشه روستا تصاوير شهدا، امام شهدا و سردار شهيد قاسم سليماني نيز ديده ميشود.
اينجا يک شهيد مقاومت آرميدهاست
وارد روستا شده و براي قرائت فاتحه و اداي احترام به مزار شهدا، شهيد مازح، درگذشتگان روستا و مرحوم زارعي به مزار شهدا ميرويم؛ مزاري که اِلِماني منحصربهفرد دارد و با ذکر مبارک «ا... جل جلاله» در نمايي کاشيکاري شده در ميانه طرحهاي اسليمي ميدرخشد.
پس از ذکر فاتحه به کانون فرهنگي شهيد مازح واقع در مسجد جامع امام عليالنقي (ع) ميرويم؛ فضاي اين کانون، کاملا متفاوت است و ترجمه جمله فارسي «اينجا دهکده مقاومت است» به دو زبان عربي و انگليسي در نمايي کاشيکاريشده به شکل محراب، توجهمان را به خود جلب ميکند. افزون بر آن پرچم جنبشهاي مقاومت جهاني از جمله حزبا... لبنان و تصاوير شهداي روستا در سمت چپ حياط مسجد ديده ميشود و در ضلع سمت راست اين مسجد نيز يادمان و سنگ قبر شهيد مصطفي محمود مازح قرار دارد با شرح کاملي از زندگينامه و اقدام وي در ترور ناموفق سلمان رشدي. در بخشي ديگر از اين فضا نيز متن فتواي امامخميني (ره) و تأييد و تأکيد رهبر معظم انقلاب مدظلهالعالي درج شدهاست.
امروز که ما به کياپي آمدهايم، حجتالاسلام حسين زارعي چهره در خاک کشيده، اما اجراي وصيت اين روحاني بهعهده کانون فرهنگي است که يکي از فرزندانش مديريت آن را برعهده دارد.
مزرعهام وقف اسلام
حجتالاسلام محمداسماعيل زارعيکياپي، رئيس سازمان قضايي نيروهاي مسلح استان گلستان، فرزند مرحوم حجتالاسلام شيخحسين زارعيکياپي است؛ همان روحانياي که در اقدامي انقلابي بعد از فرمان امامخميني مبني بر مهدورالدم بودن سلمان رشدي، بخشي از زمين کشاورزي را که از آن ارتزاق ميکرد براي جايزه کسي که حکم اعدام سلمان رشدي را اجرا کند، وقف کردهاست.
فرزند مرحوم زارعي با بيان اينکه همراهي خانواده مهمترين نيرويي بود که پدر را در اجراي خواستهاش ثابتقدم کرد، در اينباره به جامجم ميگويد: سال ۷۷ يعني حدود ۱۰ سال پس از فتواي امام، پدر موضوع را در جمع خانواده بيان کرد و با استقبال مواجه شد و مادر هم در کنار اقدام پدر، ملکي که از پدرش به وي ارث رسيدهبود را به اين امر اختصاص داد.
وي با بيان اينکه آنچه مرحوم پدر آن روز بخشيدهبود همه دارايي او بود، ميگويد: زمين براي کشاورز مانند طلاست و شايد اينگونه عنوان شود که حجتالاسلام حسين زارعي نيازي به اين زمين نداشت و آن را بخشيد! نه، اينگونه نبود، شيخزارعي کشاورزي زحمتکش بود و به اين زمين هم نياز داشت، اما آنچه که او را وادار به بخشش کردهبود، حرمت و اعتقادي بود که به دين اسلام و شخص نبي بزرگوار (ص) داشت.
جايزهاي که به قوت خود باقي است
زارعي با اشاره به اينکه بايد اقدام انقلابي شهيد مازح و مرحوم شيخزارعي بهعنوان يک اقدام فداکارانه براي پاسداشت ارزشها در کتب درسي ثبت و درج شود، تاکيد ميکند: من بر اجراي وصيت پدر مُصرم و تمام اموالي که شيخ زارعي براي اجراکننده حکم اعدام سلمان رشدي هديه کردهبود، موجود است و بهفردي که در اين اقدام موفق شود، اهدا ميشود.
يک روحاني با دستاني پينهبسته
در روستا قدم ميزنيم و با چند نفر از اهالي درخصوص مرحوم شيخ حسين زارعي و همچنين اين اقدام وي گفتگو ميکنيم. اولين فردي که در مسير به وي ميرسيم چوپاني به نام نصرا... بيپناه است که تا نام شيخ حسين را ميشنود با اشتياق ميگويد: اين روحاني يک روحاني مردمي با دستاني پينهبسته بود و با اهالي روستا رابطهاي گرم و صميمي داشت و تا روز آخر زندگي خود دست از تلاش و کسب و کار کشاورزي برنداشت.
مردم روستا از جان و مال خود ميگذرند
حاجي علياکبر عليزاده، يکي ديگر از اهالي روستا و کشاورز است و از ارادتمندان شيخ حسين زارعي. از او درباره حرکت نمادين و جهادي شيخ زارعي در روستاي کياپي ميپرسيم. اشک از چشمانش جاري ميشود و ميگويد: شيخ حسين روحاني کشاورز و سادهزيستي بود که از اتفاقات عالم آگاهي دقيق داشت و در حقيقت عالم بزرگ و مرجع تقليد روستاي ما بود. آن روز که هيچکس از اين مسائل آگاهي چنداني نداشت، شيخ حسين زمين و سرمايه خود را براي اين کار گذاشت و من باور دارم اگر امروز کسي دوباره چنين خبطي کند در همين روستاي کياپي همه مردم جان و مال خود را ميگذارند تا از حريم دين دفاع کنند.