چه کسی تنگه احد را برای اسلام حفظ کرد؟

تسنيم/ تنگه اُحد را براي اسلام حفظ کرد. زخمي شد و ماهها بستري، اما دوباره بازگشت. در «مجنون» سوگند خورد که تا پاي جان بايستد و خاکريزها را که پس گرفت با خاطري آسوده پرواز کرد.
دارالمجاهدين همدان زادگاه مردان بزرگي است که گرچه در روزهاي تيره حکومت طاغوت چشم گشودند، اما در مکتب امام (ره) پرورش يافتند.مرداني با استقامتي مثالزدني و استواري الوند که روزگاري همسايه من و تو بودند و با ايثار عزيزترين داراييشان سايه شوم جنگ را از سر ما برداشتند.
اسطورههايي فراموش نشدني که حالا نامشان بر در و ديوار شهر به چشم ميخورد؛ هرچند دل مشغوليهاي روزمره ما را از يادآوري جانفشانيهايشان محروم کرده است.
مرداني، چون «حاج رضا» که عشق به دفاع از اسلام و انقلاب و وطن در وجودش شعله ميکشيد و همه دغدغهاش اين بود که مبادا حرف امام (ره) زمين بماند.
متولد اسفند ۱۳۳۵ بود در همدان. از کودکي شيفته اهل بيت (ع) و روضه بود که مادر برايش نذر کرده بود و عاشق و شيداي حضرت سيدالشهدا (ع) بود.مادرش ميگويد: «بي وضو به او شير ندادم و با خودم به روضه ميبردم. دوست داشتم نمک گير در خانه سيدالشهدا (ع) شود».
در کنار تحصيل به ورزش علاقه وافري داشت و در چند مسابقه موفق به کسب مدال در رشته دوو ميداني شد. دوران جوانياش با روزهاي باشکوه پيروزي انقلاب اسلامي همراه بود؛ مدتي در تهران به کار نصب شوفاژ مشغول شد، اما سال ۵۸ به همدان بازگشت و در کار پخش روغن با بنياد مستضعفان همکاري کرد.
«رضا شکري پور» که حالا از فعالان فرهنگي همدان محسوب ميشد با همراهي شهيد «احسان تقي پور» پايگاه مقاومت بسيج ناحيه ۱۴ محله «چمن چوپانها» را در همدان راهاندازي کرد.
در مرداد ۱۳۶۰ به خدمت سپاه در آمد و در ۱۳۶۱ ازدواج کرد؛ پيوندي که ميوه آن تنها دخترش به نام «محدثه» بود. دختري که به باب الحوائج سه ساله کربلا اقتدا کرده و وقتي تنها ۳ سال از عمرش گذشته بود؛ سايه گرم پدر را از دست داد.
شهيد شکري موحد در دوره آموزشي، چنان مهارتي از خود نشان داد که به عنوان "فرمانده گردان" و سپس "فرمانده پادگان آموزشي" منصوب شد.
چندباري براي پاکسازي کردستان از ضد انقلاب با تيپ شهدا همراه شد و مدتي هم فرمانده پادگان آموزشي قدس همدان بود، اما علاقه به حضور در يگان رزمي، او را به تيپ انصارالحسين (ع) کشاند.
حاج رضا در عمليات والفجر ۵ با سمت فرماندهي گردان ۱۵۱ مسلم ابن عقيل (ع) با همراهي ساير رزمندگان، چون شهيد «رضا محرمي»، چنان شجاعتي از خود نشان داد که مايه افتخار همگان شده و به عنوان "معاون ستاد تيپ" منصوب شد.
او در محورهاي عملياتي "ميمک" و "سومار" حضوري به يادماندني داشت و فرمانده گردان ۱۵۴ حضرت علي اکبر (ع) شد.
شهيد شکري پور در عمليات والفجر ۸ کار بزرگي انجام داد و در شرايط سخت با مديريت نيروها توانست از پيشروي دشمن در جاده "ام القصر" جلوگيري کرده و نگذارد که "فاو" سقوط کند. کاري که محسن رضايي، فرمانده وقت سپاه پاسداران از آن تقدير کرد و گفت: «گردان ۱۵۴ گردنه احد را براي اسلام حفظ کرد».
رضا که دوست عزيزش، «حسن ترک» را در اين عمليات از دست داده بود؛ خود به شدت مجروح شده و با اصرار زياد، او را به پشت جبهه منتقل کردند.
مدتها در آبادان و تهران بستري بود تا اينکه ۲۸ اسفند ۱۳۶۴ به همدان منتقل شد و پس از بهبودي نسبي در خرداد ۶۵ به يگان رزمياش در خرمشهر رفت.
آن روزها گردان ۱۵۴ حضرت علي اکبر (ع) مشغول پدافند بود و، چون دوره ۴۵ روزه نيروهاي بسيجي به پايان رسيده و بيشترشان تسويه کرده بودند؛ تنها نيروهاي کادر آنجا بودند.
در اين شرايط بود که نيروهاي بعثي از جزيره مجنون جنوبي تکي انجام داده و دو خاکريز ايران را تصرف کردند. سردار شکري پور که نميتوانست اين شرايط را تحمل کند با تعداد کمي از نيروها به جزيره مجنون رفت و با اينکه فرمانده تيپ اصرار داشت به دليل مجروحيت، مانع او شود؛ قبول نکرد و گفت: «ما در جزيره هزاران شهيد دادهايم و سزاوار نيست آنجا را از دست دهيم».
در شب عمليات از قسمت دست و پا مورد اصابت ترکش قرار گرفت، اما مقاومت کرد تا دو خاکريز مورد نظر را از دشمن پس بگيرد. صبح فردا، پس از اين ايستادگي موفقيتآميز در حال دفاع از مواضع پس گرفته شده از قسمت سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و آسماني شد.
«ققنوس در آتش»؛ خاطرات خانواده است و دوستان و همرزمان از اين دلاور مرد. خاطراتي کوتاه به قلم» حسن سجادي پور» که هرچند همه "حاج رضا" را روايت نميکند، اما برشي است از روحيه و منش زندگي او.
او که محبوب قلب رزمندگان بود در وصيتنامه خود آورده است: «.. اي امت شهيد پرور بدانيد که خداوند، انسانها را هميشه مورد امتحان قرار ميدهد، زيرا دنيا محل آزمايش است؛ منتهي در سطح علم، آگاهي، صبر و مقاومت انسان و، اما امتحان ما در اين مرحله از زمان، جنگ است؛ جنگي که امام عزيزمان ميفرمايد جنگ بين تمامي کفر با تمامي اسلام است. پس وصيت من به شما اين است که جبههها را پشتيباني کنيد و اماممان را تنها نگذاريد و پشتيبان او باشيد و از اهداف مقدس او غافل نشويد که ما اکنون در حال امتحانيم و اين متاع دو روزه دنيا را بر آخرت که قرآن ميفرمايد نفروشيد».