ماجرای خواندنی و عجیب لباس مخصوص و سنتی ژاپنی ها!

لست سکند/ ژاپن از ديرباز به دليل صنعت مد، با داشتن تعدادي از گرايشها و خردهفرهنگها اعم از پانک گرانج ساده، لباسهاي سايزبزرگ و سبکهاي لوليتا معروف بوده است. کيمونو عليرغم ساير پوشاک و اکسسوريها (لوازم جانبي) که هميشه در حال تحول ميباشند، در طول زمان در اين کشور تغييري نکرده و همچنان پابرجاست. از روزهاي اوليه دوره هِيآن (Heian) تا به امروز، تأثير کيمونو هنوز هم قابلمشاهده است.
تحولي در طول زمان
کيمونو همانطور که در حال حاضر ميشناسيم يک لباس سنتي و به شکل تي (T) است که در انواع رنگها و طرحها ارائه ميشود و داراي يک اوبي (کمربند پارچهاي لباسهاي محلي ژاپني) ميباشد که به دور کمر لباس بسته ميشود. کلمه کيمونو ميتواند به چند روش مختلف ترجمه شود، اما بهطورکلي همه آنها به معناي "چيز پوشيدني" يا "پوشيدن چيزي" هستند، کي به معني "پوشيدن" و مونو به معناي "چيز" است.
کيمونو هميشه با اين نام شناخته نميشد. در دوره هيان (794 تا 1185 ميلادي)، آن را رداء (لباس بلند و گشاد) ميناميدند، که توسط مردم عادي بهعنوان يک لباس معمول پوشيده ميشد و توسط اشراف بهعنوان لباسزير پوشيده ميشد. با فرارسيدن دوره ادو (Edo : 1603 تا 1867)، کيمونوها با حلقهآستين کوچک kosode و کيمونوها با حلقهآستين بزرگ osode ناميده ميشدند. درحاليکه هر دو رايج بودند، سرانجام kosode به مدل محبوبتري تبديل شد که توسط افراد مختلفي از هر سن، جنسيت و طبقه اقتصادي - اجتماعي استفاده ميشد.
تغيير نام به کيمونو در دوره ميجي (Meiji : 1868 تا 1912) زماني رخ داد که ژاپن بيشتر به تجارت غربي روي آورد و اين امر بر تمام بخشهاي فرهنگ ژاپن، از هنر گرفته تا غذا و لباس تأثير گذاشت. هرچه افراد بيشتري لباس مدرن را انتخاب ميکردند، کيمونو بهتدريج از استفاده روزمره محو ميشد. کيمونو اگرچه بهاندازه گذشته پوشيده نميشود، اما امروزه نيز به شکل اصلي خود ديده ميشود، که عمدتاً براي موارد خاص اختصاص دارد.
نمايش پيشينه شخصي و نمادگرايي
کيمونو هميشه متناسب با تمام اشکال و اندازههاي بدن طراحي شده است. اين لباس شامل برشهاي مستقيم پارچه است که به هم دوخته ميشوند. هر پارچه اضافي را ميتوان بهعنوان اوبي استفاده کرد که به فرد اجازه ميدهد کيمونو را متناسب با سليقه خود تنظيم کند. عليرغم اينکه سايز از اهميت کمي برخوردار است، اما هر قسمت ديگر از کيمونو - طراحي، رنگ، مواد و ساير اکسسوري مرتبط با آن - شخصيت، پيشينه و اولويتهاي شخصي فرد را بازگو ميکند. انتخابهاي سبک ميتواند بهراحتي وضعيت اجتماعي فرد را نشان دهد. براي مثال، تنها يک فرد ثروتمند در آن زمان ميتوانست از يک کيمونو ساختهشده از ابريشم بهعنوان يک کالاي روزانه استفاده کند تا آن را براي رويدادهاي مهم حفظ کند.
مدل کيمونو بسيار مهمتر از انتخابهاي فردي است. تعداد طرحها و مدلهاي بهظاهر بيپاياني وجود دارد که ميتواند مورداستفاده قرار گيرد - از چيزهاي ساده مانند گل گرفته تا کل مناظر - اما هرکدام معناي خاص خود را دارند. يکي از موتيف هاي رايج آن مرغ ماهيخوار، حيوان مورد احترام در ژاپن است که در افسانهها آمده طول عمري هزاران ساله دارد و نماد طول عمر و بخت و اقبال خوب است. ديگري غاز اهلي است که يک انتخاب محبوب براي کيمونوهايي است که در عروسي استفاده ميشوند، زيرا اين حيوان نشانه عشق، وفاداري و خوشبختي در ازدواج است. الگوهايي مانند نوک موج نمادي از آرامش و تمايل به زندگي مسالمتآميز هستند، درحاليکه الگوي برگ شاهدانه روي کيمونو که اغلب در افراد جوان ديده ميشود، به معناي رشد و سلامتي در دوران بلوغ است، زيرا خود شاهدانه قوي است و به سرعت رشد ميکند.
طبق تحقيقاتي که موزه ويکتوريا و آلبرت براي نمايشگاه "کيمونو: از کيوتو تا سکوي مد" انجام دادهاند، رنگهايي که براي ساخت کيمونو انتخاب شده ارتباط عميقي با طبيعت دارند. تصور ميشود که رنگهاي مورد استفاده به روحيات گياهاني که از آنجا ميآيند مربوط هستند و هر چيزي که گياه براي آن استفاده ميشده بهنوعي به پارچه ترجمه ميشود. رنگ آبي به طور معمول از گياه نيل حاصل ميشود، ريشه آن براي درمان بيماري آنفولانزا، عفونت، سرماخوردگي، گزش و مانند آن استفاده ميشود، بنابراين پارچه کيمونوي آبي بهعنوان نوعي دفعکننده در نظر گرفته ميشود.
کيمونوي امروز
اگرچه مدهاي ژاپن تحت تأثير بقيه جهان است، اما کيمونو نيز در عوض تأثيرگذار است. طراحان مشهوري مانند ايو سن لوران، کريستوبال بالنسياگا و الکساندر مک کوئين همگي از آن الهام گرفتهاند و شواهد آن را ميتوان در تعدادي از طرحهاي آنها مشاهده کرد. طراحان جديدتر، چه از ژاپن و چه از ساير نقاط جهان، بخشهايي از کيمونو - مانند سايز و اندازه آستين - را در نظر گرفته و آن را در مفاهيم خاص خود استفاده ميکنند.
تأثير اين لباس فقط به طراحان مد محدود نميشود. هنرمندان فرانسوي مانند دگا و مانه زنان جامعه را با کيمونو نقاشي ميکنند. هنرمندان اريک مارکوو و تام نوريس در سال 2013 نمايشگاه شيشه بافته شده را برپا کردند و چندين مجسمه از کيمونوي ساختهشده از شيشههاي رنگارنگ را در آنجا به نمايش گذاردند. هنرمند برجسته جين موريس و نويسنده ويرجينيا وولف براي مقابله با لباس تنگ و خفقانآور که در آن زمان محبوب بود، کيمونو ميپوشيدند.
در همين راستا، از پوشيدني همهکاره کيمونو بهويژه در زماني که هنجارهاي جنسيتي جامعه به چالش کشيده ميشدند و براي بهتر شدن تغيير ميکردند، استقبال شد. مدتهاست که غرب از نظر جريان جنسيتي از آسيا عقب است، جايي که در برخي فرهنگها هويت فراتر از مفهوم هنجار شده زن و مرد است.
کاربرد کيمونو مختص دنياي غرب نيست. در چند سال گذشته در ژاپن روشي پديدار شده است که عروسها کيمونوي آستينبلند و قديمي خود را تغيير ميدهند و آنها را به لباس عروس تبديل ميکنند و نتايج آن حيرتانگيز است. اين را ميتوان به عوامل مختلفي نسبت داد، که کمترين آنها مدرن شدن زمان است، اما مردم بهجاي رها کردن زندگي سنتي، اين امر را با جنبههاي امروزي عروسي خود ترکيب ميکنند و عناصر هر دو را براي اتحاد منحصربهفرد دو مفهوم در نظر ميگيرند.
باورنکردنيترين واقعيت اين است که اين تغيير دائمي نيست. عروسها ميتوانند در عرض چند دقيقه لباس خود را به لباس کيمونو کامل برگردانند. تمامکارهايي که براي تغيير کيمونو به لباس عروس بايد انجام شود جمعکردن آستينها و بستن آنها به شکل پاپيون در پشت است. شرکتهايي مانند Watabe Wedding، يک شرکت برنامهريزي عروسي مستقر در کيوتو با مجموعهاي از لباسهاي عروسي که از کيمونوهاي واقعي موجود براي اجاره ساختهشدهاند، وارد عمل شده است.