حقایق باورنکردنی درباره عجایب هفتگانه جهان

آنا/ عجايب هفتگانه کهن جهان، شاهدي بر نبوغ و سخت کوشي انسان هاست و هر کدام از عجايب هفتگانه داراي داستاني و ويژگي منحصر به فرد خودش است و ياد آور قدرت و علم انسانهاي باستان است.
۱. هرم بزرگ جيزه، مصر
علت شناخته شدن اين اثر به عنوان يکي از عجايب هفتگانه جهان نحوه ساخت و محل قرار گيري آن ميباشد.
تنها اعجوبهاي از عجايب هفتگانه جهان که تابهامروز پابرجا بوده است اهرام مصر هستند. اين سازه عجيب حدود ۲۵۰۰ سال پيش از ميلاد مسيح به دستور خوفو دومين فرعون از سلسه چهارم فرعونها ساخته شده است.
هدف از ساخت اين هرم آرامگاهي براي خوفو بوده است چرا که مصريان باستان به زندگي بعد از مرگ معتقد بودند و، چون تمام گنجينه فرعونيان را با خودشان در آرامگاه آنها قرار ميدادند، درون اين هرمها پيچ در پيچ و داراي راهروهاي باريک و اتاقکهاي مخفي براي جلوگيري از سرقت اشياي مقبره ساخته شده بودند.
خئوپس (خوفو) بزرگترينِ آنهاست و بعد از آن خَفرع (خِفرِن) و مَنقُرع (ميسرينوس) دو هرم کوچکتر هستند.
زيربناي هرمِ خئوپس حدود ۵ هکتار و در ساختمان بناي آن بيشاز ۲ ميليون بلوک سنگي بهکار رفته است که وزن هر بلوک بين ۲ تا ۳۰ تُن ميباشد. خئوپس بهمدت ۴۰۰۰ سال بلندترين سازهي جهان بود و تا قرن نوزده انسان مدرن نتوانسته بود بنايي بلندتر از آن را بسازد. براي ساخت اين بناي با شکوه حدود ۱۰۰ هزار نفر به مدت ۲۰ سال مشغول به کار بوده اند، در داخل اين هرم سه اتاق مجزا وجود دارد که بزرگترين آنها در پايينترين طبقه اين مجموعه واقع شده است.
جالب است که براي ساخت اين اهرام متقارن و شکيل از هيچ گونه ابزار نوين يا تجهيزات نقشه برداري استفاده نشده است و دانشمندان بر اين باورند که از کندههاي درخت به عنوان غلتک براي جا به جايي سنگها استفاده ميکردند.
حقايق عجيب هرم بزرگ جيزه
۱-برخي از مورخان معتقد اند که اين مجموعه توسط موجودات فرازميني ساخته شده است چرا که ساخت اين هرم به دست بشر امکان ناپذير بوده و اينکه تا شعاع ۳۰۰ کيلومتري از اين هرم هيچ کوه و يا منبعي از جنس سنگهاي به کار رفته در ساخت هرم وجود ندارد.
۲- اين هرم از نظر مختصاتي در مرکز کرهي زمين واقع شده است.
۳-معماري اين هرم به گونهاي است که داخل آن هميشه هواي تازه و خنک در جريان است.
۴-اگر در شب به بالاي اهرام ثلاثه مصر بنگريد ستارههايي را خواهيد ديد که الگو قرار گيري آنها مطابق با موقعيت مکاني هر يک از اين اهرام است.
۲. باغهاي معلق بابل
علت قرار گرفتن اين باغها در ميان عجايب هفتگانه جهان، معماري منحصر به فرد و نحوهي آبياري گياهانش است.
دومين اثر معماري موجود در ليست عجايب هفتگانه جهان، باغهاي معلق بابل است که متاسفانه محل دقيق آنها مشخص نشده و حتي برخي بر سر اينکه آيا واقعا اين باغها وجود خارجي داشته اند يا نه اختلاف نظر دارند.
نبوچادنزار دوم که ما آن را بهعنوان بختالنصر دوم ميشناسيم، با آميتيس دختر پادشاه ماد ازدواج کرد. آميتيس که تا قبل از ازدواج در محيطي خوشآبوهوا درميان باغها و کوهستانهاي زيبا زندگي کرده بود، بهدليل آبوهواي خشک بابل بيمار شد. پادشاه براي بهبود حال همسرش دستور داد که جايي نزديک نهر فرات (عراق امروزي) باغهاي زيبايي را بنا کنند.
اين باغها مجموعهاي غني از گياهان متعدد در ارتفاع ۲۳ متري از سطح زمين و روي يک محوطهي آجري بزرگ قرار داشتند و طبق نوشتههاي نويسندگانِ بعد از دوران باستان، اين باغهاي دلانگيز روي ستونهاي بلندي استوار بوده است؛ بهطوريکه مردم ميتوانستند زير آنها گردش کنند و در صورت وجود، شاهکاري در زمينه علم مهندسي باستان محسوب ميشوند.
طبق نظريه دانشمندان براي آبياري اين باغها بايد آب را از نهر فرات به اين محل انتقال داده باشند يعني سيستم آبياري آنها از پمپ، چرخ و مخزنهاي آب تشکيل شده است.
حقايق جالب در رابطه با باغهاي معلق بابل
۱-با توجه به گفتهها و روايات موجود اين باغها حدود ۳۰ متر ارتفاع داشته اند.
۲-در صورت وجود اين مجموعه روزانه بيش از ۸ هزار گالن آب براي آبياري تمامي گياهان موجود در آن مصرف ميشده است.
۳- درمورد از بين رفتن اين باغها برخي به اين معتقد اند که بر اثر جنگ از بين رفته اند و عدهاي نيز زلزله را عامل اصلي نابودي اين باغها ميدانند.
۳. مجسمهي زئوس در المپيا
علت معرفي اين مجسمه به عنوان يکي از عجايب هفتگانه جهان را ميتوان شيوه ساخت و جنس منحصر به فرد آن دانست.
در اواسط قرن پنجم قبل از ميلاد، تنديس زئوس توسط فيدياس (پيکرتراش آتني) ساخته شده و در داخل معبد زئوس قرار گرفت. اين تنديس شگفتانگيز با بالاتنهاي عريان، بر تخت چوبي زيبايي نشسته بود و بيش از ۱۳متر ارتفاع داشته و بدنهي آن از عاج فيل و موها و ريش مجسمه از طلا بود.
در زير دستههاي تخت، دو موجود خيالي طراحي شده بود که سر و بالاتنهاي زنانه و بدني بهشکل شير و دو بال نيز داشتند.
در افسانهها آمده است که فيدياس از مجسمه از زئوس ميخواهد که با نشانهاي آن را تأييد کند و ميگويند همان لحظه نور آذرخشي سراسر پرستشگاه را روشن ميکند.
بيشاز هشت قرن مجسمهي زئوس زينت المپيا بود؛ تا اينکه کشيشها در قرن چهارم پسازميلاد مسيح، امپراتور روم را به بستن پرستشگاه متقاعد کردند و همان موقع، مجسمه به پرستشگاه قسطنطنيه منتقل شد، ولي در سال ۴۶۲ پسازميلاد در يک آتشسوزي براي هميشه نابود شد.
حقايق جالب تنديس زئوس
۱- در دست راست اين مجسمه نمادي از پيروزي و در دست چپ آن نيز عصايي سلطنتي به همراه يک عقاب طلايي وجود داشت.
۲-تنديس زئوس به علت جنس خاص و منحصر به فردي که داشت همواره به رسيدگي نياز داشت.
۳- بر روي سکههاي قديمي بجا مانده از دوران يونان باستان، نقش تنديس زئوس وجود دارد.
۴. معبد آرتميس در افسوس
علت قرار گيري اين معبد باستاني در ميان عجايب هفتگانه جهان قدمت بسيار زياد و همچنين جلال و شکوه اين مجموعه در زمان گذشته است.
معيد آرتميس يا معبد ديانا يکي ديگر از عجايب دنيا است که خرسيفرون معمار و پسرش متاگنس، حدود ۵۰۰ سال قبلازميلاد مسيح طراحي کردند. برخي از هنرمندان بسيار مشهور دوران باستان، روي نقشونگارهاي اين معبد مرمرين زيبا کار کرده بودند.
بر اساس شواهد موجود اين معبد با شکوه در طول ساليان طولاني بارها دچار تخريب شده و مجدداً بازسازي گرديده است.
اين معبد درشبي که اسکندر متولد شد يعني در ۲۱ جولاي سال ۳۵۶ قبلاز ميلاد آتش گرفت و سوخت و حدود ۶ سال بعد (۳۵۰ سال قبلازميلاد)، کار ساخت معبد ديگري آغاز شد.
اين معبد را استراگوتس در سال ۲۶۲ پسازميلاد تخريب کرد و به اين ترتيب يکي ديگر از عجايب هفتگانه دنيا از بين رفت. در سال ۱۸۶۰ ميلادي، باستانشناسان بقاياي ستونهاي آرتميس را در اعماق رودخانهي کايستر کشف کردند.
حقايق جالب معبد آرتميس
۱-به عقيده باستان شناسان يکي از باشکوهترين اثر در ميان عجايب هفتگانه جهان معبد آرتميس است.
۲- بعضي از بقاياي بجا مانده از اين معبد در موزه بريتانيا واقع در شهر لندن است.
۳- در گذشتههاي دور يکي مهمترين مرکز معنوي و تجاري منطقه بوده است.
۵. آرامگاه هاليکارناسوس
آرامگاه هاليکارناسوس به سبب معماري بسيار با شکوه و نحوه ساخت آن به عنوان يکي از عجايب هفتگانه جهان شناخته شده است.
آرامگاه هاليکارناسوس در واقع مقبره باستاني يکي از فرمانداران هخامنشي است. هنگاميکه ماسولوس پادشاه کاريا در سال ۳۵۳ قبلازميلاد دار فاني را وداع گفت، همسرش بانو آرتميسيا دستور داد بهترين و ماهرترين معمارهاي جهان باستان براي ساخت مقبرهاي با شکوه براي اين فرماندار گرد هم جمع شوند.
اين آرامگاه بنايي عظيم از سنگ مرمر سفيد و با ارتفاع ۴۱ متر و داراي طراحي پيچيدهاي بوده است و از سه طبقهي مستطيلي تشکيل ميشد.
طراحان اين آرامگاه قصد داشتهاند تا سبکهاي معماري ليسيايي، يوناني و مصري را در اين سازه ترکيب کنند. طبقهي زيرين اين آرامگاه بهشکل مستطيل بود و روي آن در طبقهي مياني ۳۶ ستون وجود داشت و سقف آن نيز هرميشکل بود. يک مجسمهي ۶ متري از سنگ مرمر همراه با يک ارابهي چهار اسبه روي سقف ساخته بودند که به طور همزمان چهار مجسمه ساز روي آن کار کرده بودند.
اين بناي عظيم در قرن سيزدهم بهدليل زلزله فروريخت و بقاياي آن را بعدها در استحکامات يک قلعه بهکار بردند. در سال ۱۸۴۶ ميلادي، قطعات يکي از کتيبههاي کناري آرامگاه را از آن جدا کردند و به موزه بريتانيا در لندن بردند.
حقايق جالب در رابطه با آرامگاه هاليکارناسوس
۱-دور تا دور آرامگاه هاليکارناسوس مملوء از مجسمههاي بسيار زيبايي از انسان و حيوانهاي مختلف بوده است.
۲-اين آرامگاه درواقع آخرين سازه سالم در ميان عجايب هفت گانه جهان است، ولي در اثر زلزلههاي متعدد در قرنهاي ۱۴ و ۱۵ ميلادي تا حد زيادي تخريب شد.
۳- تاثير گذاري اين بنا به حدي بود که کلمه مقبره (mausoleum) از نام اين آرامگاه گرفته شد.
۶. غول رودس
غول رودس يکي از آثار کلاسيک موجود در ميان عجايب هفتگانه جهان است که در ورودي بندرگاه رودس قرار داشت و نمادي از اتحاد مردم اين منطقه به شمار ميآمد. اين مجسمه عظيمالجثهي از هليوس (خداي خورشيد) بود که چارز در قرن سوم قبلازميلاد آن را ساخت.
جنس اين مجسمه از مس، آهن و سنگ مرمر بوده است و ساخت اين مجسمهي عظيم بيشاز ۱۲ سال طول کشيد. اين مجسمه۳۰ متر و نيم ارتفاع داشت و در سال ۲۸۰ قبلازميلاد تکميل شد و بهمدت ۶۵ سال روي پاي خود ايستاده بود تا اين که بر اثر زلزله نابود شد و هرگز بازسازي نشد.
حکومت مقدونيه در اوايل قرن چهارم قبلازميلاد، شهر رودس را محاصره کرد. براساسِ افسانهها، روديان ابزار و تجهيزات به جا مانده از مقدونيها را براي هزينه بازسازي مجسمه فروختند.
صدها سال بعد و با حمله اعراب به رودس، بقاياي مجسمه را بهعنوان فلز قراضه به يک تاجر فروختند. بههميندليل، باستانشناسان دربارهي شکل مجسمه و محل دقيق استقرار آن چيز زيادي نميدانند.
بيشتر باستان شناسان بر اين عقيده اند که اين مجسمه شبيه خداي خورشيد بوده است که در يک دستش مشعل و در دست ديگرش نيزه يا کمان داشته است. در مورد محل قرارگيري آن نيز برخي ميگويند هر يک از پاهاي مجسمه در يکسوي بندر قرار داشته و از هم باز بوده است، اما دانشمندان امروزي بر اين باور اند که هر دو پاي مجسمه بايد در يک طرف بندر بوده باشد، چون درغير اينصورت نميتوانست وزن مجسمه را تحمل کند.
۷. فانوس دريايي اسکندريه
فانوس اسکندريه در واقع اولين فانوس دريايي دنيا بود که در شهر اسکندريه واقع در کشور مصر قرار داشت.
اين فانوس دريايي را سوستراتوس (معمار يوناني) در سال ۲۹۰ پيش از ميلاد آغاز و پس از ۱۲ سال يعني در سال ۲۷۸ پيش از ميلاد مسيح به پايان رساند. فانوس اسکندريه که بيش از ۱۲۰ متر ارتفاع داشت و در دورهي سلطنت بطلميوس دوم، کشتيهاي رود نيل را براي عبورومرور از بندر شلوغ شهر هدايت ميکرد.
فانوس دريايي اسکندريه، بهتدريج و براثرِ زلزلههاي متعدد از سال ۹۵۶ تا ۱۳۲۳ ميلادي بهکلي فروريخت و فقط بخشي از بقاياي آن دراعماقِ رود نيل کشف شده است. باستان شناسان از روي سکههاي ضرب شده قديمي پي به نقش فانوس دريايي بردند. اين فانوس دريايي داراي سه سطح بوده که سطح پايين آن به شکل مربع، سطح مياني به شکل هشت ضلعي و سطح بالايي آن به شکل استوانه بود. در نوک اين برج يک مجسمه ۱۶ فوتي قرار داشت که احتمالا مربوط به بطلميوس دوم يا اسکندر بوده است.
حقايق جالب فانوس دريايي
براي ساخت اين سازه مبلغ بسياري صرف شده است که اين نرخ معادل ۳ ميليون دلار آمريکا ميباشد.
اين فانوس به طور کامل از بين رفت، ولي تکه سنگهايي از آن در درياي مديترانه کشف شد.