صوت/ حواریون آخر الزمانی چه کسانی هستند؟

باشگاه خبرنگاران/ قرآن کريم مشتمل بر معاني دقيق، تعاليم و حکمتهايي والا درباره حقيقت خلقت و اسرار هستي است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از اين رو پيامبر اکرم (ص) و پس از ايشان مفسران به تبيين و شرح جزئيات آيات قرآن کريم ميپرداختند. ما نيز با هدف آشنايي بيشتر با آيات الهي، هر روز به چند آيه از کلام الله با استناد به تفاسير معتبر مفسران قرآن کريم ميپردازيم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّينَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ ۖ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ ۖ فَآمَنَتْ طَائِفَةٌ مِنْ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَکَفَرَتْ طَائِفَةٌ ۖ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَاهِرِينَ
اي کساني که ايمان آوردهايد!ياوران خدا باشيد همانگونه که عيسي بن مريم به حواريون گفت: «چه کساني در راه خدا ياوران من هستند؟!» حواريون گفتند: «ما ياوران خدائيم» در اين هنگام گروهي از بني اسرائيل ايمان آوردند و گروهي کافر شدند؛ ما کساني را که ايمان آورده بودند در برابر دشمنانشان تأييد کرديم و سرانجام بر آنان پيروز شدند.
تفسير آيه ۱۴ سوره صف
«حواريون» به ياران خاص حضرت عيسي گفته ميشود که دوازده نفر بودند و نامشان در انجيلهاي کنوني ذکر شده است. ريشهي اين کلمه از «حور» به معناي شستن و سفيد کردن است و به خاطر پوشيدن لباسهاي سفيد و داشتن قلبهاي پاک و يا اين که هم خود باطني پاک داشتند و هم ديگران را دعوت به پاکي ميکردند، اين واژه دربارهي آنان بکار رفته است.
امام صادق (ع) فرمودند:شيعيان ما حواريّون ما هستند، حواريّون عيسي (ع) او را در برابر دشمنان و يهود ياري نکردند، ولي شيعيان، ما را ياري ميکنند و در راه ما شهيد يا شکنجه و تبعيد ميشوند. خداوند در برابر اين همه سختي که به خاطر ما ميکشند، پاداش نيکو به آنان عطا کند. «ينصروننا و يقاتلون دوننا و يحرقون و يعذبون و يشردون في البلاد جزءاهم الله عنا خيرا».
نقل موارد مشابه در پذيرفتن دعوت و انجام عمل اثر دارد. همان گونه که عيسي (ع) ياوراني داشت «کَما قالَ عِيسَي» و همان گونه که بر ديگران روزه واجب شد. «کَما کُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِنْ قَبْلِکُمْ»
پيامهاي آيه ۱۴ سوره صف
۱- مؤمن بايد گام به گام رشد کند، در آيات قبل دعوت به تجارت با خدا بود، در اين آيه رسماً به انصار اللّه بودن دعوت ميکند، «کُونُوا أَنْصارَ اللّهِ» (يعني براي هميشه بر نصرت قانون و اولياي الهي پايدار باشيد).
۲- خداوند نيازي به نصرتِ ما ندارد، زيرا همهي نصرتها و پيروزيها از اوست. «نَصْرٌ مِنَ اللّهِ»، ولي انصار خدا بودن، براي ما افتخار است. «کُونُوا أَنْصارَ اللّهِ»
۳- انبياي الهي مردم را براي خدا ميخواهند، نه براي خود و يا گروه و حزب خود. «مَنْ أَنْصارِي إِلَي اللّهِ»
۴- پيامبران براي غلبه بر دشمن، مسيرهاي عادّي و طبيعي را طي ميکردند و از اسباب ظاهري و نيروهاي مردمي استفاده ميکردند. «مَنْ أَنْصارِي إِلَي اللّهِ»
۵-رهبر بايد ارزيابي دقيقي از ياران خود داشته باشد. «مَنْ أَنْصارِي إِلَي اللّهِ»
۶- اقرار گرفتن از ياران، نوعي تجديد بيعت و اعلام وفاداري است. «مَنْ أَنْصارِي ... قالَ الْحَوارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ»
۷- دعوت رهبران ديني را پاسخ دهيم. «مَنْ أَنْصارِي ... نَحْنُ أَنْصارُ اللّهِ»
۸-انسان مختار است که دعوت انبيا را بپذيرد و سعادتمند شود و يا آن را رد کند و بدبخت شود. «فَآمَنَتْ طائِفَهٌ .. وَ کَفَرَتْ طائِفَهٌ»
۹- معمولاً همه مردم به يک پيامبر ايمان نياورده اند، بلکه بعضي کفر ميورزيدند و بعضي ايمان ميآوردند، ما نيز نبايد انتظار ايمان آوردن همه مردم را داشته باشيم. «فَآمَنَتْ طائِفَهٌ ... وَ کَفَرَتْ طائِفَهٌ»
۱۰- داشتن ايمان، رمز دريافت تأييدات الهي است. «فَآمَنَتْ ... فَأَيَّدْنَا»
۱۱- حضرت عيسي عليه السلام، هم خودش مورد تأييد خداوند بود، «وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» و هم ياران خاص آن حضرت. «فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلي عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظاهِرِينَ»
۱۲- خداوند همان گونه که پيامبرش را تأييد و ياري ميکند، «وَ أَيَّدْناهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ» پيروانش را نيز ياري ميکند. «فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ آمَنُوا»