طنز/ ترفندهای بازارگردی!
خراسان/ اين روزها قيمتها طوري شده که وقتي براي خريد بيرون ميرويم، احتمال بازگشت موفقيتآميز و غرورآفرينمان به خانه، کمتر از احتمال بازگشت گلادياتورها از نبردهاي قرون وسطاست! براي همين چند روش پيشنهاد ميدهيم تا در اين مواقع استفاده کنيد که جلوي اهل و عيال کم نياوريد:
سيستم سوتزني: بسيار ساده است، وقتي از فروشنده قيمت جنسي را ميپرسيد و او هم مبلغ را ميگويد، طوري وانمود کنيد که انگار نه شما سوال کردهايد و نه او پاسخ داده. سوت بزنيد و خيلي طبيعي دست خانواده را بگيريد و صحنه را ترک کنيد!
روش اوه چه مفته: مثلا وقتي فرزندتان چيزي ميخواهد و شما برچسب قيمتش را ميبينيد خيلي ريلکس که فروشنده بشنود بگوييد: «اوه چقدر مفته» و بعد با يک حالت «ما از اون خانوادههاش نيستيم که از اين جنسهاي ارزون بخريم» فرار را بر قرار ترجيح دهيد!
تکنيک بريم يه دوري بزنيم: يکي از قديميترين روشهاي خريد نکردن است و تقريبا همه خريداران و فروشندگان با آن آشنا هستند. به اين صورت که بعد از ديدن قيمتها، ميگوييد: «چه خوب، پس با اجازه ما بريم يه دوري بزنيم و برگرديم» ولي براي اين که اين روش طبيعيتربه نظر برسد اين جملهها را هم اضافه کنيد: «پس لطفا اينو بذارين کنار تا ما برگرديم، راستي تا ساعت چند هستين؟ خدا کنه کارمون زود تموم بشه که بهتون برسيم» و بعد خيلي آهسته از در خارج شويد و پشت سرتان را هم نگاه نکنيد!
تاکتيک پليس خوب و بد: يک ترفند قديمي و کارآمد است که کمتر به آن توجه شده است. به اين صورت که يکي از اعضاي خانواده نقش آدم خوبه و يکي ديگر نقش آدم بده را بازي ميکند. آدم خوبه اصرار ميکند: «واي اين کاپشنه پنج ميليون تومن مفته ها!» و آدم بده ماجرا ميگويد: «چه خبره؟ نه اصلا ! بريم» و در نهايت بازيگر نقش خوب با تاسف رو به فروشنده سري تکان ميدهد و مثلا تسليم آدم بده ميشود و دوتايي با بقيه اعضاي خانواده در ميروند!
داداش علي