قاتلان سریالی مخوفی که علیرغم جنایتهای هولناکشان قسر در رفتند

روزياتو/ معمولاً اغلب قاتلان سريالي پيدا شده و پس از دستگيري به پشت ميلههاي زندان افتاده يا اعدام ميشوند و به همين دليل نبايد زياد نگران پرسه زدن آنها در خيابانها بود. حتي گاهي اوقات بزرگترين و باهوشترين سايکوپاتها نيز آنقدر باهوش نيستند که قسر در بروند و در نهايت دستگير شده و مجبور ميشوند در پشت ميلهها به کارهايشان بينديشند.
براي مثال قاتل سريالي جفري دامر آدمخوار به طور تصادفي به يکي از قربانيانش اجازه ميدهد که از در پشتي فرار کرده و با دستهاي بسته به خيابان رفته و در نهايت از اداره پليس سر دربياورد و دليل اين اتفاق چيزي جز بي دقتي و سهل انگاري او نبود.
اما چيزي که شايد ندانيد اين است که تمام قاتلان سريالي دستگير نميشوند يا دستکم براي هميشه زنداني نميشوند. برخي از اين ذهنهاي شرور به خاطر توانايي بالايشان در مخفي شدن هيچگاه دستگير نميشوند و برخي ديگر نيز بعد از مدت کوتاهي زنداني شدن آزاد ميشوند. در ادامه اين مطلب قصد داريم شما را با ۸ قاتل سريال مخوفي آشنا کنيم که عليرغم جنايتهاي هولناک قسر در رفتند.
۸- درنده کريگزليست
تعداد قربانيان: بيش از ۱۷ نفر
سالهاي فعاليت: ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۳ (تقريباً)
در ميان خانههاي رنگي و تپههاي ساحلي زيباي ساحل جنوبي لانگ آيلند يک گذشته ترسناک نيز وجود دارد. در طي نزديک به ۲۰ سال، جنازه بيش از ۱۷ زن جوان و يک مرد در کنار ساحل زيبا و فضاي سبز پرحجم اطراف جاده اوشن پارک وي پيدا شد. عامل اين قتلها زنان جواني را هدف قرار ميداد و در اغلب موارد زناني که از طريق وبسايت کريگزليست تبليغ ميکردند. قاتل در قالب مشتري اين زنان را به دام انداخته و سپس آنها را خفه ميکرد. يکي از ترسناکترين قتلهاي اين قاتل سريالي در جولاي ۲۰۰۹ رخ داد. يک زن ۲۴ ساله به نام مليسا بارتلمي در حالي که آخرين بار در آپارتمانش در برانکس ديده شده بود ناپديد شد و چيزي که به دنبال آن رخ داد براي هميشه خانواده او را در وحشت فرو برد.
در ماههاي پس از ناپديد شدن مليسا، کسي که گمان ميرود همان قاتل سريالي باشد که خواهر کوچکتر او آماندا را با ارسال پيام و تماسهاي تلفني از طريق شماره تلفن مليسا دچار رعب و وحشت کرده بود. او به خانواده مليسا گفت که دخترشان بيبند و بار بوده و براي ماهها خواهر ۱۵ ساله او را آزار ميداد تا اينکه در آگوست ۲۰۰۹ و پس از افشاي اين ماجرا توسط يک شبکه خبري به اين ارعابها پايان داد. سپس در دسامبر ۲۰۱۰ بقاياي اسکلت مليسا و چهار زن ديگر در قبرهاي کم عمقي پيدا شد. اين قاتل سريالي که با نام قاتل سريالي لانگ آيلند و قاتل گيلگو بيچ نيز شناخته ميشد هنوز دستگير نشده است.
۷- پدرو لوپز
تعداد قربانيان: بيش از ۳۰۰ نفر
سالهاي فعاليت: ۱۹۶۹ تا ۲۰۰۲
در سراسر کلمبيا، پرو و اکوادور و در طول بيش از ۳۰ سال، پدرو لوپز بيش از ۳۰۰ دختر نوجوان را ربوده، مورد تجاوز قرار داده و به قتل رساند. لوپز در کودکي با خشونت، بي خانماني و تجاوز جنسي روبرو شد که اين پيشينه دردناک بر او تاثير بسيار بدي گذاشت به طوري که وي براي اولين بار در سن ۲۱ سالگي به جرم سرقت خودرو دستگير شد. اولين قربانيان پدرو لوپز که بعدها لقب هيولاي آند را دريافت کرد در واقع کودک نبودند. او اولين قتل هايش را زماني انجام داد که در زندان بود و در آنجا دو مرد که ظاهراً او را مورد تجاوز قرار داده بودند با چاقو به قتل رساند. بعد از آزادي، لوپز توجهش را به سمت دختران نوجوان تغيير داده و با کشاندن آنها به نقاط دوردست به آنها تجاوز کرده و پس از کشتنشان جنازه آنها را با روزنامه يا شاخه درختان ميپوشاند. در دوران اوج قتلهاي لوپز در دهه ۱۹۷۰ رخ داد گفته ميشود لوپز هفتهاي سه کودک را به قتل ميرساند.
شايد از خود بپرسيد چگونه ممکن است يک قاتل سريالي اين همه انسان را به قتل برساند و قسر در برود. خب پدرو لوپز در نهايت در سال ۱۹۸۰ و پس از اقدام براي به دام انداختن يک دختر ۹ ساله و جدا کردنش از مادرش دستگير شد. در طي هفتههاي بعد از دستگيري، او پليس را به ۵۳ قبر متعلق به قربانيانش که همگي دختران ۹ تا ۱۲ ساله بودند هدايت کرد و يک سيل بزرگ نيز يک گور دسته جمعي بزرگ در مناطق دوردست را نيز بيرون انداخت. او حتي با جمجمه يکي از کودکان قرباني خود در برابر دوربين ايستاد و عکس گرفت.
بعد از ۱۴ سال زندان، لوپز در کمال ناباوري در سال ۱۹۹۸ به خاطر «خوش رفتاري در زندان» و در سن تنها ۴۵ سالگي با وثيقه ۵۰ يورويي آزاد شده و به کلمبيا ديپورت شد. اين قاتل سريالي خوفناک اکنون آزاد است و عليرغم اينکه پس از ارتباط يک قتل جديد با او در سال ۲۰۰۲ پليس کلمبيا دستور دستگيري اش را داده، اما لوپز همچنان دستگير نشده و يک جايي آن بيرون است.
۶- فرشتگان مرگ لينز
تعداد قربانيان: ۴۹ مورد اعتراف به قتل (احتمالاً مسئول ۲۰۰ قتل)
سالهاي فعاليت: ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۹
در سال ۲۰۱۶، وين به عنوان بهترين شهر جهان از لحاظ کيفيت زندگي انتخاب شد، چيزي که نميشد در دهه ۸۰ در مورد اين شهر گفت، وقتي که چهار زن هولناکترين و بيرحمانهترين جنايتي که تاريخ اتريش به خود ديده بود را مرتکب شدند. ماريا، گروبر، آيرين ليدولف، استفايا ماير و والترود واگنر چهار زن اتريشي بودند که به عنوان دستياران پرستاري در بيمارستان لينز در وين کار ميکردند.
اين بيمارستان پايان راه بسياري از بيماران بود، بيماراني که به خاطر کهولت سن يا لاعلاج بودن بيماري انتظار مرگ را ميکشيدند. اما اين موضوع نميتواند بهانهاي براي قتل بيرحمانه بيش از ۲۰۰ نفر در درون ديوارهاي بيمارستان باشد. اين گروه از سال ۱۹۸۳ با تزريق مقاديري بالا از مورفين، انسولين و داروهاي آرامبخش شروع به کشتن بيماران کردند، اما در ادامه براي جلوگيري از دستگيري دست به روشهاي جديد زدند. آنها قربانيانشان را روي زمين نگه داشته و با گرفتن بيني شان، به زور آب وارد ريه هايشان ميکردند.
به دليل اينکه افراد سالمند به طور طبيعي در معرض چنين نوعي از مرگ قرار دارند کسي به مرگ آنها شک نميکرد. اين گروه چهار نفره خود را «فرشتگان» ميناميدند و تنها دليلشان براي قتل بيماران پير اين بود که «حالشان از آنها به هم ميخورد» و به همين دليل آنها تصميم گرفتند «بليط رفتن به نزد خداوند» را در اختيارشان قرار داده و آنها را بکشند تا «کس ديگري را آزار ندهند».
در فوريه ۱۹۸۹، يکي از پزشکان بيمارستان صحبتها و گزافه گوييهاي اين چهار پرستار در مورد تازهترين قتلشان را شنيد و آوريل همان سال بود که پليس آنها را دستگير کرد. همگي اين قاتلان سريالي به حبس ابد محکوم شدند، اما در آوريل ۲۰۰۸ آزاد شدند.
۵- کارلا هومولکا
تعداد قربانيان: ۳ نفر
سالهاي فعاليت: ۱۹۹۰ تا ۱۹۹۲
قاتلان سريالي در پنهان کردن شخصيت واقعي خود بسيار موفق عمل ميکنند. کارلا هومولکا تنها چند ماه پس از آشنايي با شوهر اولش پل برناردو با او ازدواج کرد و از نگاه دنياي بيرون اين دو زوجي بسيار شاد و عاشق بودند. خانواده هومولکا نيز برناردو را خيلي سريع پذيرفته و وقت زيادي را با هم ميگذراندند. برناردو علاقه بيمار گونهاي به خواهر کارلا، تامي، داشت و همواره او را از پشت پرده نگاه کرد. اما در کمال ناباوري، کارلا از اين ماجرا مطلع بود و با برداشتن پشت پنجره اتاق خواهرش به برناردو کمک کرد راحتتر به اتاق خواهرش برود. اين شرايط زماني بغرنجتر شد که هومولکا براي کادوي کريسمس سال ۱۹۹۰، خواهر ۱۵ ساله اش را در اختيار شوهرش قرار داد. او با دزديدن يک ماده بيهوش کننده قوي از مرکز دامپزشکي که در آن کار ميکرد، مقداري از اين ماده را در طول جشن در نوشيدني خواهرش ريخت و در ادامه با پارچهاي آغشته به هالوتان جلوي دهان خواهرش سعي داشت از بيهوش بودن او اطمينان حاصل پيدا کند.
سپس هومولکا و شوهرش به آزار جنسي دختر نوجوان پرداخته و از آن فيلم گرفتند. تامي در نهايت در اثر اوردوز داروي بيهوشي درگذشت، اما علت مرگ او مشخص نشد. زيرا کالبدشکافي نتوانست رد داروي بيهوشي را در بدن او پيدا کند. اما اين ابتداي کار اين زن و شوهر شيطان صفت بود، زيرا آنها دو دختر نوجوان ديگر را نيز ربوده و پس از آزار جنسي به قتل رساندند. در نهايت اين دو قاتل سريالي به خاطر مطابقت ان دياي با ترشحاتي که در بدن يکي از قربانيان يافت شد دستگير شدند. در دادگاه، برناردو به حبس ابد محکوم گرديد، اما هومولکا تنها ۱۲ سال در زندان به سر برده و در سال ۲۰۰۵ آزاد شد.
۴- شارلن گالگو
تعداد قربانيان: ۱۰ نفر
سالهاي فعاليت: ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۰
وقتي ميگويند شما همدست قتل بوده ايد، اين بدان معناست که شما و شريک قتل هايتان از هم جداشدني نيستيد. جدانشدني واژهاي است که در مورد شارلن و جرالد گالگو به خوبي صدق پيدا ميکند که تنها پس از چند هفته آشنايي به خانه مشترک رفتند. هر دوي آنها گذشته تاريک و پر از رنج و شکنجهاي داشتند و بدين ترتيب توانستند به يکي از ترسناکترين تيمهاي کشتار در تاريخ ايالات متحده تبديل شوند. آنها دو ماه را صرف برنامه ريزي براي ربودن قربانيانشان کرده و در نهايت در سال ۱۹۷۸ دو قرباني اول خود را که دو دختر نوجوان بودند ربوده و بعد از تجاوز به قتل رساندند.
بالاخره تلاش شارلن و جرالد در جولاي ۱۹۸۰ براي ربودن يک زوج تازه ازدواج کرده در يک مهماني به دستگيري شان انجاميد. يکي از مهمانان تمام ماجرا را ديده و شماره پلاک خودرو آنها را يادداشت کرده بود که در نهايت به دستگيري آنها در ماه نوامبر انجاميد. جرالد در دو ايالت نوادا و کاليفرنيا به دادگاه کشانده شد و در هر دو مورد به اعدام محکوم گرديد و در ادامه در زندان درگذشت. شارلن، اما تنها به ۱۹ سال زندان محکوم شده و در جولاي ۱۹۹۷ آزاد شد.
۳- ديويد مک گريوي
تعداد قربانيان: ۳ نفر
سالهاي فعاليت: ۱۹۷۳
معمولاً افراد در سالهاي جواني شان دست به خشونت، رفتارهاي مجرمانه و کشتار ميزنند. از اين رو وقتي ديويد مک گريوي در سال ۱۹۷۱ از محل خدمت خود در نيروي دريايي خداحافظي کرد زندگي براي او به يکباره به پايان رسيد. او در سن ۲۰ سالگي نزد خانواده اش بازگشت و آنها که خيلي زود از سوء مصرف مواد مخدر و ناتواني پسرشان در پيدا کردن شغل درمانده شده بودند او را از خانه بيرون کردند. او در ادامه توسط زوجي به نامهاي کلايو و السي رالف پذيرفته شده و به خانه آنها و سه فرزندشان وارد شد. به خاطر سبک زندگي شلوغشان، رالفها بيشتر اوقات روز را در خارج از خانه کار ميکردند و ديويد را کنار سه فرزندشان ميگذاشتند تا از آنها نگهداري کند. همه ميگفتند که خانواده رالف ديويد را دوست داشته و او نيز براي فرزندان خانواده رالف که به شدت او را دوست داشتند نقش پدر را بازي ميکرد. اما چه شد که ديويد در نهايت قساوت آنها را به قتل رساند؟
در شب سيزدهم آوريل ۱۹۷۳، کلايو از خانه بيرون رفت تا السي را از محل کارش در کافه خانوادگي شان به خانه بازگرداند. کودکان در خواب بودند و مک گريوي نيز به تازگي از ميگساري به خانه بازگشته بود، اما رالف او را با فرزندانش تنها گذاشت. وقتي رالف برگشت مک گريوي رفته و پليس در خانه آنها حضور يافته بود. رالف به اداره پليس برده شده و به آنها گفته شد که فرزندانشان به قتل رسيده اند.
ظاهراً سامانتاي نه ماهه گريه کرده و بطري شيرش را خواسته بود، اما مک گريوي او را خفه کرده و سپس به سراغ دو کودک ديگر رفته بود. او گلوي دان دو ساله را بريده و پسر چهار ساله خانواده که پل نام داشت را نيز با سيم خفه کرده بود. او در ادامه بدن آنها را مثله کرده و به حصار همسايگان آويخته بود. ديويد مک گريوي به مدت ۴۵ سال تحت حفاظت در زندان بوده و توسط ديگر زندانيان به خاطر جنايت هولناکي که مرتکب شده بود مورد آزار قرار گرفت، اما در دسامبر ۲۰۱۸ با درخواست آزادي مشروطش موافقت شد.
۲- ديوانه رنگين کماني
تعداد قربانيان: ۱۳ نفر
سالهاي فعاليت: ۲۰۰۷ تا ۲۰۰۸
از چهارم جولاي ۲۰۰۷ بيش از ۱۳ مرد در پارک پاتريوس کشته شدند. به سر تمام قربانيان شليک شده و بدن نيمه عريان آنها در شرايط يکساني پيدا شد: جنازه قربانيان در حالي که گلولههايي در سر آنها خالي شده بود در زير بوتهها رها شده بود.
يک روزنامه محلي مدعي شد که قاتل سريالي از طريق اينترنت با قربانيان خود قرار ملاقات گذاشته و براي اين کار از سرويس شبکه اجتماعي Orkut استفاده ميکند که در آن منطقه بسيار پرطرفدار بود. در ۱۰ دسامبر ۲۰۰۸، يک گروهبان بازنشسته پليس به نام ژايرو فرانسيکسو فرانکو دستگير شده و يک شاهد او را به عنوان قاتل يکي از آن مردان در ۱۹ آگوست شناسايي کرد. ديگر شاهدان گفته بودند که اين افسر سابق پليس معمولاً شبها براي ديدن مردان به پارک محل قتلها ميرفته است. با اين وجود بعد از رأي دادگاه مبني بر بي گناهي فرانکو وي در سال ۲۰۱۱ آزاد شد.
۱- نيکولاي ژوماگاليف
تعداد قربانيان: بيش از ۹ نفر
سالهاي فعاليت: ۱۹۷۹ تا ۱۹۹۱
اکثر افراد وقتي دندانشان را از دست ميدهند براي ترميم لبخند خراب شده شان به سراغ دندانهاي مصنوعي ميروند، اما نيکولاي ژوماگاليف از اين دسته نبود، زيرا بعد از دست دادن يکي از دندانش هايش به سراغ يک فلز سفيد عجيب و غريب رفت که در انجام قتل هايش به او کمک ميکرد. نيکولاي که با لقب «فلز دندان» نيز شناخته ميشود براحتي با زنان رابطه برقرار ميکرد. در سال ۱۹۷۷ او پس از يک سري شغلهاي با پرستيژ که با سفرهاي خارج از کشور همراه بود به شهر زادگاهش اوزون آگاچ در قزاقستان بازگشت. اما آن بي بند و باريها بي اثر نبوده و باعث شد نيکولاي به سفليس و تريکومونيا مبتلا شود.
اين موضوع باعث شد که اين قاتل سريالي نفرتي عميق از زنان پيدا کند، زيرا آنها را مقصر بيماري خود ميدانست و بدين ترتيب بود که بيماري اش او را به سمت جنايتهاي هولناکش کشاند. بعد از دو سال برنامه ريزي، نيکولاي در ژانويه ۱۹۷۹ اولين قرباني اش را شکار کرد. او در کنار يک جاده کوهستاني يک زن کشاورز را با تهديد چاقو ربود و به درون درختان کشاند. او در ادامه خون قرباني را نوشيده، او را تکه تکه کرده و در کوله پشتي اش انداخت. در ادامه نيکولاي جنازه را پخته و خورد و بعدها اعتراف کرد که يک ماه تمام طول کشيد تا جنازه اين زن را به طور کامل بخورد. بعد از اولين جنايت، نيکولاي به خاطر علاقه اش به گوشت انسان دست به کشتارهاي بيشتري زد. وي قبل از دستگيري به خاطر تيراندازي به يکي از همکارانش در حالت مستي، شش زن ديگر را نيز قصابي کرده و خورد.
نيکولايِ دندان فلزي بعد از مدتي به قيد ضمانت آزاد شده و اين بدان معنا بود که هيچکس هنوز به جنايتهاي هولناک او پي نبرده است. نيکولاي تا پيش از دستگيري در سال ۱۹۸۱ سه زن ديگر را نيز به قتل رساند و يکي از آنها را در مهماني شامي که در خانه اش برگزار شده بود کشت در حالي که ديگر مهمانان در اتاق مجاور بودند. نيکولاي در نهايت دستگير شد، اما به دليل ابتلا به شيزوفرني به بيمارستان رواني منتقل شد، اما در سال ۱۹۸۹ و در مسير انتقال به يک بيمارستان ديگر فرار کرد. اين قاتل سريالي ترسناک در سال ۱۹۹۱ بار ديگر دستگير شد، اما در سال ۲۰۱۵ بار ديگر فرار کرده و هنوز کسي از محل حضور او خبر ندارد.