شگفتانه غارهای بان مسیتی در سرزمین همیشه بهار چابهار

لست سکند/ چابهار در موقعيت خاص جغرافيايي، ميان کوير و دريا، آب و هواي معتدلي را داراست و ازهمين رو به سرزمين هميشه بهار معروف شده است. همچنين در کنار آبهاي آزاد امکان ارتباط با ديگر کشورها، بر اهميت اقتصادي و سياسي اين شهر ميافزايد. در اين بهشت هميشه بهار، آثار طبيعي شگرفي از کوير و دريا و کوه ميبينيم. غارها هم يکي از اين زيباييها هستند.
بسياري از طبيعت گردان و طبيعت دوستان، علاقه ويژه اي به غارگردي دارند. اما جدا از غارهاي طبيعي و اعجاب انگير، گروهي از غارها هستند که بيشتر مأمن افرادي خاص يا مرکزي براي انجام آداب و مناسک ويژه بودهاند که از لحاظ تاريخي و فرهنگي اهميت پيدا کردهاند.
يکي از غارهاي رازآميزي که در جنوب استان سيستان و بلوچستان ميبينيم، غارهاي بان مسيتي است. غارهايي که در نزديکي روستاي تيس ديده ميشوند و از همين رو به غارهاي تيس هم مشهورند.
غارهاي بان مسيتي متشکل از يک غار طبيعي و دو غار دستکند است که در 8کيلومتري شمال غربي بندر چابهار، بر دامنه کوه شهبازبند و در ارتفاع 25متري از زمين واقع شدهاند.
بازديد از اين غارها در شب هم امکانپذير است که جلوه شبانه آنها را مرموزتر و زيباتر ميکند و علاقمندان خاص خود را ميطلبد.
معناي بان مسيتي
بلوچ ها به مرد خداپرست «بان» و به معبد و پرستشگاه «مسيتي» ميگويند. در برابر اين غارهاي سهگانه، سکويي ديده ميشود که کارشناسان را در تحليل و تشخيص کارآيي غارها هدايت ميکند. آنگونه که از شواهد برميآيد غارهاي بان مسيتي محلي براي پرستش و ذبح کردن قربانيان و البته گوررستان مردگان بوده است. سکوهايي که در برابر اين سه غار وجود دارد نيز براي انجام آداب و مناسک مربوطه بهکار ميرفت.
ريشه مردمان اين محل
خطوطي که بر روي ديوارهاي گنبد به رنگ قرمز و بنفش ديده ميشود شبيه به خطوط هندي و گجراتي است که ممکن است گواه صاحبان و نيايشگران پيشين اين غارها باشد.
ظاهر غارهاي بان مسيتي
غارهاي بان مسيتي از سه غار تشکيل شده است. غار اول، غاري طبيعي و بهصورت نيم دايره است که نيايشگران پيشين، ديواره آن را تراشيده و بر وسعت آن افزودهاند. درون اين غار مقبرهاي مکعبي و سنگي ديده ميشود که ديوارهها و بدنهاش با گچ سفيد پوشانده شده و گنبدي گچي بر فراز آن ساخته شده است. در ورودي مقبره در امتداد ورودي غار بوده و رو به دره تيس طراحي شده است.
غار دوم بان مسيتي دستساز بوده و در هفت قدمي غار اول و سمت راست آن بنا شده است. ارتفاع دهان اين غار 80 سانتيمتر بوده که براي ورود و خروج به آن، بايد سر را خم کرد. امروز انتهاي اين غار را مسدود شده ميبينيم اما احتمالاً در گذشته به چاههاي زيرزميني و يا به محل دفن مردگان متصل بوده است.
در گذشته داخل اين غارها، مناسک و مراسم تدفين مردگان اجرا ميشد و سپس آنها را درون گودالهاي متصل به چاههاي دريايي روانه ميکردند تا به آبهاي دريا برسد و در آنجا خوراک ماهيها و پرندگان دريايي بشود. شايد فکر کنيد اين روش، توهين به متوفي بوده، اما در زمان خود، آييني مقدس و احترام به مردگان بهشمار ميرفت. درحقيقت چون مردمان آن دوران رزق و روزي خود را از دريا به دست ميآوردند، خود را مديون دريا دانسته و پس از مرگ بدن خود را در اختيار مادر خود يعني دريا قرار ميدادند.
روستاي تيس
روستاي تيس، روستايي تاريخي با قدمتي بيش از 2500 سال، متعلق به دوره هخامنشيان است. اسکندر هم در لشکرکشيهاي خود به ايران، از اين روستا با نام «تيز» ياد ميکند که احتمالاً «تيس» تغيير يافته همين نام باشد.
امروز ميتوانيم ويرانههايي از بندر باستاني را در اين روستا ببينم که در گذشتههاي دور بهعنوان بندر مهم بازرگاني براي راهيابي به درياي عمان و برقراري تجارت با کشورهاي همسايه مورد بهرهبرداري قرار ميگرفت.
اگر تا روستاي تيس آمدهايد بازديد از قلعه پرتغاليهاي تيس، گورستان باستاني تيس، گورستان جنها، قلعه پيروز و مسجد جامع تيس را از دست ندهيد.