راهکار درمان سوءظن به اطرافیان

تسنيم/ سوءظن فرد شکّاک را نابود خواهد کرد و سبب ميشود که انسان، به مرور زمان از تمام افراد وحشت داشته، همه را خائن تصوّر کند.
انسان موجودي اجتماعي و ناچار است در طول روز با بسياري از افراد در محيط خارج و داخل خانواده تعامل داشته باشد؛ تعاملاتي که ممکن است برخي سودمند و برخي از نظر مادّي و يا معنوي مخرّب باشند؛ از اينرو آنچه از لحاظ عقلي و شرعي بر انسان لازم محسوب ميشود، اين است که افراد در امور روزانه خود دقت لازم را داشته، با بالا بردن سطح بينش و آگاهي خود، درصد خطاهاي ممکن را کاهش دهند.
در سبک زندگي اسلامي بسيار سفارش شده تا مؤمن، نسبت به موضوعاتي که قصد ورود به آنها را دارد، تعقّل کند و با مطالعه و مشورت گرفتن از اهل خبره، زواياي مختلف مسئله را مورد بررسي قرار دهد تا اصطلاحاً با چشمي بسته اقدام به کاري نکند؛ در غير اين صورت ممکن است شخص، نه تنها براي خود بلکه براي اطرافيانش نيز مشکلاتي را به وجود آورد؛ از اينرو ميبينيم که پيامبر اکرم صلياللهعليهوآله در حديثي چنين تأکيد ميفرمايد «اَللهُ يُحِبُّ عَبْداً إذا عَمِلَ عَمَلاً أحْکَمَهُ؛ خداوند بندهاي را دوست دارد که کار خود را به درستي و دقت انجام ميدهد» (الامالي صدوق، ص385) متأسفانه عدم توجّه برخي افراد به اين نکات، سبب ايجاد ضررهاي مادي و معنوي شده است و شاهد از بين رفتن سرمايه دنيوي و اخروي خودند.
بعد از تذکر مطلب فوق، به اين نکته نيز بايد اشاره کرد که زيرک بودن در تعاملات و پرهيز از اعتمادهاي بيجا را نبايد با وسواس فکري اشتباه گرفت و به نوعي همه را دروغگو يا خيانتکار دانست. برخي افراد از آنجا که در طول زندگي ممکن است با اشخاص شرور زيادي مواجه شوند و يا در مورد آنان، مطالبي را شنيده باشند، حتي به نزديکترين اطرافيان خود که حقيقتاً پاک و صادقاند، نيز مشکوک ميشوند و برخورد ناصحيحي را نسبت به آنان انجام ميدهند؛ اين عمل يقيناً حرام است و خداوند متعال اين مطلب را به اين شکل نهي ميفرمايد «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ[حجرات/ 12] اى کسانى که ايمان آوردهايد؛ از بسيارى از گمانها بپرهيزيد، چرا که بعضى از گمانها گناه است.»
چند مثال:
در رابطه با سوءظنّ به اين مثالها دقّت بفرماييد:
1. فردي که در محيط کار، به شريک چندين سالهاش بدون هيچ دليلي شک کرده، برخورد ناصحيحي نسبت به او انجام ميدهد و در نتيجه، شخص مقابل نيز از اين برخورد ناراحت شده، اقدام قانوني جهت برهم زدن شراکتش با اين فرد و در تنگنا قرار دادن او به کار ميبندد.
2. مادري که در اولين واکنش، پسرش که به دانشجوي هم کلاسياش علاقهمند شده را با ادبياتي شبيه به اين جمله سرکوب ميکند: «معلوم نيست آن دختر بيحيا چه کاري انجام داده که توانسته تو را فريب دهد.»
3. فردي که به همسرش بدبين بوده و هر نوع برخوردي را که از او ميبيند، به بدترين نوع ممکن معنا کرده، در نتيجه واکنشهاي تندي را نسبت به او انجام ميدهد.
اين موارد تنها نمونههايي از آثار سوءظنّ است و نبايد فراموش کرد که اين نگاه در مرتبه اول، خود فرد شکّاک را نابود خواهد کرد و سبب ميشود که انسان، به مرور زمان از تمام افراد وحشت داشته، همه را خائن تصوّر کند؛ چنانکه اميرالمؤمنين در روايتي ميفرمايد «مَن لَم يُحسِن ظَنَّهُ استَوحَشَ مِن کُلِّ أَحَدٍ؛ آن کس که گمان خود را نيکو نکند و بدبين باشد، از هر کسى وحشت ميکند» (تصنيف غرر الحکم و درر الکلم، ص254 ، ح5333) و در مرتبه بعد ممکن است بر جسم و روح سايرين نيز تأثير منفي گذاشته، مشکلات جبرانناپذيري را به وجود آورد.
مبارزه با سوءظنّ
حال که زشتي اين گمان مشخص شد، بايد به دنبال راهکار آن بر آمد؛ شايد بهترين کاري که در هنگام هجوم سوءظنّ، نسبت به ديگران ميتوان انجام داد اين است که شخص، در کنار توجّه به آثار زيانبار آن و استغفار، در مقام عمل، هيچ ترتيب اثري را به اين بدگمانيها ندهد؛ بلکه سعي کند با فرد مقابل، در حالتي آميخته با آرامش و اعتماد، صحبت کرده، حقيقت مطلب را مستقيم يا غير مستقيم، از خود او جويا شود؛ مطمئن باشيم با اين کار بسياري از مشکلات کاهش خواهد يافت.
يادداشت: طاهر قليزاده محمدي، کارشناس امور مذهبي و مشاور خانواده