در مشهورترین ییلاق مشهد، چه اسرار و گنجینههای تاریخی نهفته است؟
خراسان/ نه فقط براي مشهديها، بلکه براي تمام کساني که از سراسر ايران براي زيارت و سياحت به مشهد ميآيند، طرقبه نامي آشناست؛ مکاني براي تفرج و رفع خستگي؛ شهري که در آغوش پرمحبت بينالود جا گرفته است و با روستاهاي اطرافش، جلوهاي بهشتي دارد. باغهاي مصفا و چشمههاي جاري طرقبه، آنقدر زيباست که براي بيننده مجالي باقي نميگذارد که درباره تاريخ کهن اين منطقه فکر کند؛ اما چه بدانيم و چه ندانيم، تاريخ طرقبه به اندازه باغهايش زيباست و البته عمري دارد به درازاي درختان گردوي تناور و شايد چندهزارسالهاش. در اين گزارش – البته با کسب اجازه از بزرگان تاريخ و فرهنگ خراسان، با همه اتفاق و اختلاف نظرهايشان - ميخواهم برايتان از تاريخ طرقبه بگويم؛ تاريخي که زير سايه «اکوتوريسم» اين منطقه ناديده گرفته ميشود؛ تاريخي که ميتواند منشأ تقويت گردشگري در اين شهر پرظرفيت استان خراسان رضوي باشد.
طرقبه در آثار جغرافياي قديم
از قديم گفتهاند که «آب، آباداني ميآورد»؛ همين جمله کافي است تا بفهميم طرقبه تاريخي دارد به اندازه قدمت چشمهسارهايي که همچنان در طبيعت اطراف آن قدرتنمايي ميکنند و صحنههاي بديع ميسازند. کوهپايههاي بينالود، از ديرباز زيستگاه انسان بودهاست. سنگنگاره «کمرمقبولا» در شمال طرقبه، تاريخ بيش از سههزار سال زيست انساني را به اين منطقه منتسب ميکند؛ يعني تاريخ طرقبه را بايد به هزاره اول پيش از ميلاد برد. اين شهر از ديرباز، بخشي از ولايت توس بودهاست و هنگامي که توس از رونق افتاد و مشهد مرکزيت پيداکرد، به زيرمجموعه اين شهر مقدس پيوست. همراهي طرقبه و توس، تاريخي ديرينه دارد؛ «مقدسي»، جغرافيدان مسلمان قرن چهارم و صاحب کتاب ارجمند «احسنالتقاسيم»، «تروغبذ» را يکي از بخشهاي ولايت «طوس طابران» ميداند.
«تروغبذ»، نام کهن طرقبه است که درباره معناي آن نظرات متعددي وجود دارد. برخي آن را ترکيبي از دو واژه «تروغ» و «بذ» ميدانند و آن را در برابر «تروغ» يا طُرُق امروزي که در ناحيه شرقي مشهد قرار دارد، ميگذارند و «بذ» را به معناي «بهتر» ميگيرند؛ يعني «جايي بهتر از طرق». مقدسي مردمان طرقبه را در کنار ديگر مردمان توس، در زمره «بهترين مردم در دو جهان» معرفي ميکند؛ چراکه در اين دنيا، از نعمات فراواني برخوردار هستند و در ميان خراسانيان نيز، نخستين مردماني بودند که به شرف پذيرش اسلام نائل شدند. مهدي سيدي، در کتاب «تاريخ شهر مشهد»، اين ادعا را مربوط به پذيرش اسلام توسط حاکم توس که در آن زمان لقب «کنارنگ» داشت، ميداند. در منابع ديگر، طرقبه را «تروغوذ»، «بردع» و «برعو» هم ذکر کردهاند که احتمالاً به دليل ضبط واژه به زبانهاي غيرفارسي يا تغيير متن هنگام استنساخ است. «ابنحوقل»، جغرافيدان مسلمان و ايرانينژاد قرن چهارم، نام طرقبه را «تروغبذ» ضبط و در کتاب خود، ذيل نقشه تهيهشده از مناطق اطراف توس، به آن اشاره کردهاست.
ردپاهاي تعقيبنشده پيش از اسلام
طرقبه و اطراف آن، نشانههايي از تاريخ کهن ايران دارند. روستاي «کنگ» در دو فرسخي طرقبه، معماري و شمايلي مانند ماسوله دارد و براي آن بيش از 1500 سال تاريخ قائل شدهاند. در کوههاي قسمت جنوبي طرقبه و در حوالي روستاي ازغد، گورستاني مربوط به دوره پيش از اسلام و احتمالاً دوره ساساني وجود دارد که در ميان قديميهاي منطقه به «گورستان گبرها» مشهور است و حتي برخي معتقدند که اين منطقه، به واسطه نزديکي به آتشکده «آذربرزين مهر» که ظاهراً در آن سوي کوه و در منطقه «ريوند» نيشابور قرار داشت، محل اقامت موبدان زرتشتي بود. اهميت اين مسئله را ميتوان در کشف دفينهها و يافتن اشياي عتيقهاي مشاهده کرد که گاه و بيگاه و بيشتر توسط سارقان اشياي تاريخي، در منطقه کشف ميشود و به سرقت ميرود؛ در واقع وسعت کاوشهاي غيرمجاز در منطقه طرقبه، از کمرمقبولا در شمال تا ازغد و کلاته آهن در جنوب آن، امتداد دارد و نشان ميدهد که اگرچه گردشگران و مشهديها از تاريخ پربار اين شهر و اطراف آن بيخبرند، اما دزدان عتيقه به هيچوجه اين فرصت غنيمت را از دست نميدهند! با توجه به اينکه طرقبه در قرون اوليه پس از ورود اسلام، به عنوان يک قصبه و شايد شهر رسميت داشت و بخشي از ولايت توس را شامل ميشد، به احتمال زياد، طي قرنهاي قبل نيز، مکاني شناختهشده بود و بايد بتوان براي منطقه مسکوني فعلي آن، تاريخي دوهزار ساله در نظر گرفت؛ هرچند که شايد نشانههاي موجود، قدمت بيشتري را آشکار کنند.
مکاني براي تهجد و تفرّج
فضا و سکوت خاص اين ييلاق تاريخي، در کنار فراهمبودن امکانات زندگي آسوده، باعث ميشد که بسياري از اهل علم، آن را مکاني براي آرامش و تفکر خود بدانند؛ چنانکه در قرون جديد نيز، بسياري از زاهدان و عارفان ساکن مشهد، در طرقبه گوشه انزوا ميگزيدند و مردم اين شهر نيز، به تهجد و عبادت شهره بودند. طرقبه در منابع متأخر نيز، به وصف زيبايي و آب و هواي خوب، متصف است. ناصرالدينشاه هنگام سفر به مشهد، شبي را در طرقبه خوابيد و در سفرنامه خود، اين ييلاق تاريخي را مکاني مفرح و عالي براي تجديد قوا معرفي کرد. او در سفرنامهاش به معدن طلايي که در منطقه مايان، در جنوب طرقبه قرار دارد هم اشاره کردهاست؛ معدني که البته مقدار طلاي آن چنگي به دل نميزد. وجود اين معدن ميتواند دليل ديگري براي قدمت اين منطقه باشد؛ دليلي که بايد در اطراف آن، تفحص و جستوجوي بيشتري کرد.