محبوبترین غذاهای خیابانی در ایران

لست سکند/غذاهاي خياباني معمولا به خوراکيهايي ارزان و خوشخوارکي اطلاق ميشود که قيمت بالايي نداشته و عموم مردم از آن استفاده ميکنند. بعضي معتقدند منشا نخستين غذاهاي خياباني به 2000 سال پيش باز ميگردد، زماني که روميان باستان در دکانهاي خياباني به نام ترموپليا غذاهاي گرم سرو ميکردند که آثار آن به تازگي در پمپئو کشف شده است. البته در زمانهاي قديم غذاهاي خياباني عمدتا متعلق به قشرهاي فقيري بود که امکانات پخت و پز مواد غذايي را نداشتند و براي تهيه غذاي گرم به اين دکانها مراجعه ميکردند.
اما امروزه شرايط کاملا متفاوتي را در غذاهاي خياباني شاهد هستيم. چرا که اکنون طرفداران آنها تمامي اقشار طبقاتي جامعه را در بر ميگيرد، حتي توريستهاي بين الملليهم تمايل دارند در سفرهاي خارجي خود گذري به غذافروشيهاي خياباني بياندازند و اين غذاهاي محبوب و ارزان را امتحان کنند. از اين رو تصميم گرفتيم تا نگاهي به محبوبترين غذاهاي خياباني ايران بيندازيم؛ غذاهايي که شايد لقب خياباني به آنها داده شده باشد اما جزو خوشمزه ترين و محبوب ترين غذاهاي ايراني بشمار ميروند.
فلافل
اين غذاي خاورميانهاي آنچنان در کشورمان قدمت و محبوبيت دارد که به راحتي در هر شهر و استاني ميتوان دکه يا مغازههاي فلافلي را پيدا کرد. در اين بين فلافل در جنوب ايران به عنوان يک غذاي محلي شناخته ميشود و دستور پخت آن امضاي مخصوص خودشان را دارد
. مخصوصا فلافلهاي تند و معطر اهوازي که آوازه بسياري در کشورمان به دست آورده است. بيشک بسياري از شماها در رابطه با فلافل نام لشکرآباد را شنيدهايد. محلهاي که هر توريستي بايد طعم غذاهاي آن را بچشد.
همچنين بد نيست بدانيد مشاجرههاي بسياري براي از آن خود کردن اصالت فلافل در کشورهاي خاورميانهاي وجود داشته است. از فلسطين و يمن گرفته تا لبنان و مصر همگي ،فلافل را به عنوان غذاي بومي خود معرفي کردهاند که البته به استناد از منابع مختلف، مصر را ميتوان منشا اين غذا خوارميانهاي دانست.
لبو و باقالي داغ
يکي از صحنههاي آشنا براي ما ايرانيها، دود لبوهاي داغيست که در تاريکي و سرماي زمستان از گاريها به آسمان بلند ميشوند. گاريهاي کهنهاي که در بازار و خيابانهاي شلوغ بساط شدهاند و در يک سيني آن لبوهاي سرخي که به سيخ کشيده شدهاند خودنمايي ميکند و در سيني کناريهم باقاليهاي معطر به گلپر و آويشن. چه قصد خريد داشته باشيد چه نه، چه عابر باشيد چه سواره، ترکيب رنگ و عطر اين دو در هر شرايطي حواستان را براي لحظاتيهم که شده به خود مشغول ميکند.
سنبوسه
سنبوسه يا به طور عاميانه سمبوسه از خوراکهاي بسيار ديرينهاي است که نخستين بار از خاور ميانه به کشورهاي آسيايي جنوبي، غربي و آفريقايي ورود پيدا کرد. جالب است بدانيد ريشه واژه سمبوسه که امروزه مشتقات آن در ساير کشورهاي خارجي نيز استفاده ميشود فارسي بوده (سنبوسَگ) و شواهدي از آنهم در اشعار اسحاق موصلي و کتاب تاريخ بيهقي وجود دارد. البته اين طعام خراساني با آنچه امروزه به عنوان سمبوسه در گوشه خيابانهاي شهر به فروش ميرود متفاوت است. در واقع سمبوسه امروزي ايران مشتقاتي از سمبوسههاي هندي است که در کشورمان رواج پيدا کرده است.
يرآلما يومورتا
همان طور که از نامش پيداست اين غذاي خياباني منشا ترکي داشته و از ترکيب دو کلمه يرآلما به معناي سيبزميني و يومورتا به معناي تخم مرغ گرفته شده است. اين غذاي سالم و مقوي ترکيبي از کره با تخممرغ و سيب زميني له است که به همراه ترشي و سبزيجاتي چون خيارشور، جعفري، نعنا خشک و گوجه فرنگي به صورت ساندويچ آماده ميشود. يرآلما يومورتا در شهرهاي آذري زبان ايران بسيار پرطرفدار است،به ويژه در شهرهاي تبريز و اروميه که يرآلما يومورتا، حکم فلافل براي جنوبيها را دارد.
سوسيس بندري
سوسيس ريشه ايراني ندارد اما سوسيس بندري از ابداعات ايرانيها است. نخستين بار در اوايل سده سيزدهم فردي شوروي تبار به نام ليشنيسگي توليد سوسيس را در بندرانزلي آغاز کرد، طولي نکشيد که محبوبيت آن در سراسر ايران باب شد. در اين ميان ابتکار آبادانيها و تبديل سوسيس به غذايي که بيشتر با ذائقه جنوبي هماهنگ باشد سوسيس بندري را متولد کرد. سوسيس بندري غذاي تند و تيزي است که امروزه علاوه بر آبادان و استانهاي جنوبي در سراسر ايران بسيار محبوب است.
کباب لقمه
کباب را ميتوان محبوبترين غذاي ايراني ناميد که اصالت آن به کشورهاي خوارميانهاي بازميگردد. کبابها غذايي ارزان به حساب نميروند و بالعکس، از مجللترين خوراکهاي ايراني است. اما هم اکنون کباب لقمه در فرهنگ غذاهاي خياباني ايران جا افتاده است و اين موضوع در شهرهاي مختلفي به ويژه تهران و رشت مشهود است. کباب لقمهاي که در ايران به عنوان غذايي خياباني شناخته ميشود تلفيقي از کبابِ اصيل ايراني و کباب لقمه لبناني است. خيابان پيروزي و چهار راه استانبول در تهران و ميدان شهرداري در رشت از جملهجاهايي است که ميتوانيد گاري و مغازههاي کباب لقمه فروشي را مشاهده کنيد. البته در بحث جا دارد تا اشارهاي به کباب لقمه مخصوص اصفهانيها هم داشته باشيم که با نام کباب مُشتي يا کباب زردک شناخته ميشود.
دل و جگر
دل، جگر و قلوه گوسفندي از آن دست خوراکيهاييست که همانند کله پاچه يا کلا دوست نداريد يا اينکه عاشقش هستيد. اگر از دوست داران اين غذاي با قدمت هستيد بدون شک با شنيدن نامش به ياد جگرکيهايي ميافتيد که در تاريکي شب کنار خيابانهاي کوچک و بزرگ بساط ميکنند و با دود کبابش معرکه راه مياندازند. البته با وجود استقبال کمتر مردم از جگرکيها، امروزه اين فست فود سنتي جايگزين ساندويچ و غذاهاي آماده ديگر شده است.
بلال کبابي
بو داده، آبپز يا کبابي. ذرت آن دست خوراکيهايي است که هر طوري طبخ شود لذت بخش است. اما احتمالا شما هم با ما موافق هستيد که براي ما ايرانيها بلالهاي کبابي نوستالژيکترين هستند. قيمتشان کماست، سريع آماده ميشوند به عنوان يک اسنک ميتوانند سير کننده باشند. همچنين بلالها از معدود خوراکيهايياند که مراحل آماده شدنشانهم جذاب است، از پوست کندن گرفته تا در آب نمک غلطاندن، آدم دوست دارد در همان حالت ايستاده به اين مراحل که دقايقي طول ميکشد، خيره شود. با اينکه بيشتر در فصلهاي پاييز و زمستان بلال فروشها بساط خود را در پارک وخيابانها ميچينند، پيدا کردنشان در فصلهاي بهار و تابستانهم کار دشواري نيست. همچنين در سراسر ايران نيز ميتوان بلال فروشيهاي خياباني را پيدا کرد.
آش
آشها يکي از ديرينهترين غذاهاي ايراني محسوب ميشوند که تقريبا تمامي استانهاي ايران دست کم يک نوع بومي و محلياش را در کارنامه خود دارند. به طور دقيقتر بيش از 400 نوع آش در ايران وجود دارد که هر کدام ويژگيخاص خود را دارند. هرچند همانند کباب، آش را نميتوان يک غذاي کاملا خياباني محسوب کرد. چرا که تهيه اکثر آشهاي ايراني در زمان کوتاه ممکن نيست و اين خلاف ماهيت غذاهاي خياباني در سراسر جهان است. با اين وجود پيدا کردن آش فروشيهاي کوچکي که در فصل سرد زمستان کام شهروندان را گرم ميکنند کم نيستند.