تابش نور فاطمه (س) به فرشتگان در محراب نماز
![تابش نور فاطمه (س) به فرشتگان در محراب نماز](https://app.akharinkhabar.ir/images/2021/02/01/51c0c157-b112-4eca-994a-3b584015d9b3.jpeg)
تسنيم/ امروزه داشتن الگو در زندگي، امري غريب نيست. به حکم خرد و سفارش دانشمندان، هر شخصي در تلاش براي يافتن الگو در عرصههاي گوناگون زندگياش براي دستيابي به کاميابي بيشتر است. به اعتقاد شيعيان و بر اساس روايات اهلبيت عليهمالسلام و به گواه تاريخ، حضرت زهرا سلامالله عليها الگويي کامل براي همه انسانها است. ائمه عليهمالسلام همواره بر معيار بودن سبک زندگي مادرشان تأکيد داشتهاند. امام باقر عليهالسلام آن بانوي بزرگوار را نه تنها اسوهاي براي مردم عادي که الگوي ملائک و انبياء دانسته است. (عوالمالعلوم، ج 11، ص 172) فراتر از اين، امام حسن عسکري عليهالسلام و امام زمان عجل الله تعالي فرجه مادرشان زهرا را حجت و الگويي براي خود و ديگر ائمه دانستهاند.
اسوه بودن زهراي مرضيه سلاماللهعليها پهنهاي به گسترۀ همه جنبههاي بنيادين زندگي بشري دارد. تاريخ، گواه شخصيت جامع آن بانوي نمونه در زندگي شخصياش به عنوان بنده خدا، در زندگي خانوادگي به عنوان دختر، همسر و مادر و در زندگي و تعاملات اجتماعي به عنوان شخصيتي تأثيرگذار و فعال است. مقام عبادت و بندگي ايشان تا به آنجاست که بهترين بنده خدا در وصف او فرموده است:
«فاطمه، حوريه بهشتي در قالب انسان است، هر وقت در محراب خود برابر پروردگارش ميايستد، نورش به فرشتگان آسمان ميتابد، آنگونه که نور ستارگان بر زمين ميتابد و خداي عزّوجل به فرشتگانش ميفرمايد «اي فرشتگان من، ببينيد کنيزم فاطمه، که بزرگ کنيزان من است در مقابلم ايستاده و اعضاي بدنش از ترسم ميلرزد و دل به عبادتم سپرده است؛ مَتَى قَامَتْ فِي مِحْرَابِهَا بَيْنَ يَدَيْ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ ظَهَرَ نُورُهَا لِمَلَائِکَةِ السَّمَاءِ کَمَا يَظْهَرُ نُورُ الْکَوَاکِبِ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ يَقُولُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِمَلَائِکَتِه يا مَلَائِکَتِي انْظُرُوا إِلَى أَمَتِي فَاطِمَةَ سَيِّدَةِ إِمَائِي بَيْنَ يَدَيَّ وَ هِيَ تَرْتَعِدُ فَرَائِصُهَا مِنْ خِيفَتِي وَ قَدْ أَقْبَلَتْ بِقَلْبِهَا عَلَى عِبَادَتِي» (إرشاد القلوب إلى الصواب (للديلمي)، ج2، ص 295)
در جايگاه همسر چنان رفتار ميکرد که اميرالمؤمنين عليهالسلام ميفرمود «لَا أَغْضَبَتْنِي وَ لَا عَصَتْ لِي أَمْراً وَ لَقَدْ کُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا فَتَنْکَشِفُ عَنِّي الْهُمُومُ وَ الْأَحْزَان؛ او (فاطمه) هيچگاه من را به غضب نياورد و من را در هيچ امري نافرماني نکرد. هر گاه به فاطمه سلاماللهعليها نگاه ميکردم، غم و غصهها از من جدا ميشد.» (کشف الغمة في معرفة الأئمة (ط - القديمة)، ج1، ص363)
تربيت فرزنداني چون امام حسن و امام حسين عليهما السلام و زينب کبري سلامالله عليها نيز روشنترين گواه بر انجام رسالت مادرانه، در اعلاترين مرتبه آن است. حضرت زهرا سلام الله عليها در جامعه نيز همواره فعال و دغدغهمند بوده است. برگزاري جلسات قرآني و ديني براي بانوان و به خصوص تلاش چشمگير در ماجراهاي پس از وفات رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و ايراد خطبههاي عالمانه و اعجابانگيز در حمايت از امر امامت، برخي از نمونههاي نقشآفريني ايشان در صحنه اجتماع است. تنظيم مصحفي موسوم به مصحف فاطمه (س) از جلوههاي اعجاز و اعجاب آن بانوي بزرگوار بود؛ مصحفي که در آن تمام رويدادهاي آينده توسط مَلکي مقرب به ايشان القاء شد؛ چه اينکه با وجود تمام مسائلي که پس از فوت پدر بزرگوارشان به ايشان عارض شد و با وجود آن همه لطمههاي جسماني، در مدت زمان اندکي که از عمر آن بزرگوار باقي مانده بود، به تنظيم و تهيه آن پرداختند.
سخن گفتن از اين همه تلاش و فعاليت، آن هم در مرتبه اعلي و بدون عيب و نقص آسان نيست و با مراجعه به تجربههاي شخصي در زندگي ميتوان دشواري آن را دريافت. براي بسياري از انسانها حتي حضور نصف و نيمه در يکي از اين عرصهها دشوار و نشدني است چه رسد به برقراري تعادل ميان آنها، اما حضرت فاطمه سلامالله عليها در عين به دوش کشيدن مسئوليت در همه اين عرصهها در بالاترين سطح، به خوبي ميان آنها تعادل برقرار کرد. او به بهترين شکل نقش خانوادگي خود را ايفا کرد، بدون آنکه در زندگي شخصي و رابطهاش با خداوند خللي ايجاد کند. آن بانو والاترين حضور و تلاش اجتماعي را بر پيشاني تاريخ ثبت کرد، بدون آنکه تقوا و حيا و عفت زنانهاش آسيب بيند.
آموزههاي عترت منحصر در تاريخ نيست
سوگوارانه گاهي مشاهده ميشود برخي از سر ناداني يا غرض و به بهانه شرايط زمانه و تحولات نو در جهان مدرن، به راحتي برچسب منقضي شدن بر همۀ ميراث گذشته ميزنند و خود و جماعتي را از بهرهمندي از الگويهاي بيبديل ديني محروم ميکنند. به اعتقاد اين عده، آموزههاي نبوي و سيرۀ عترت منحصر در آن دوران است و اکنون کارايي خود را از دست داده است، در حالي که تمام ما ميدانيم در زندگي دنيوي و سنتهاي الهي، اصول و ارزشهايي ثابت و تغيير ناپذير وجود دارد که غبار زمان و زمانه بر آن نمينشيند. از سوي ديگر برخي جنبههاي زندگي انسان مربوط به شرايط زمانه و خصوصيات عصري و فرهنگي موجود است.
بنابراين اگر گفته ميشود سبک زندگي فاطمي، الگويي براي همه بشريت است، منظور اين نيست که مانند آن حضرت در خانه گِلي زندگي کرد يا گندم را آرد کرد و نان پخت. بله، چنين سنتهايي مربوط به جنبۀ تغييرپذير زندگي انسانهاست؛ بلکه منظورمان الگوگيري از آن حضرت در اصول ثابت و ارزشهاي بنيادين و تغييرناپذير زندگي است. به عبارت بهتر منظورمان الگوبرداري از زندگي شخصي آن بانو در مقام بندگي خدا، از زندگي خانوادگي ايشان به عنوان دختري نمونه، همسري وفادار و پرتلاش و اسوه در شيوههاي همسرداري و مادري دلسوز و آگاه به جزئيات تربيت فرزند و در نهايت الگوگيري از حضور مؤثر اجتماعي ايشان و سعي در ارتقاي جايگاه اجتماعيشان در عين پايبندي به اصول اخلاقي است. ضمن آنکه بر اساس اصول ثابت تشيع معتقديم فاطمه سلام الله عليها و ديگر اهلبيت عليهمالسلام انوار مقدسياند که به اذن الله نورشان تمام زمانها و مکانها را در بر گرفته و با اين نورشان شيعيان و محبان خويش را تربيت ميکنند و آنها را بهسوي اهداف الهي، ولايت ميکنند.
يادداشت: حجتالاسلام علي روشن، پژوهشگر مطالعات ديني و تاريخ اسلام