برجسته ترین آثار هنری موزه آرمیتاژ؛ از داوینچی تا ونگوگ
کجارو/اگر قصد سفر به سن پترزبورگ در روسيه را داريد، هرگز مشهورترين موزه دنيا، موزه آرميتاژ (Hermitage Museum) را فراموش نکنيد. اين موزه با داشتن بيش از سه ميليون اثر هنري در سالنها و ساختمانهاي مختلف، باعث ميشود بازديدکنندگان در بازديد از آثار دچار سردرگمي شوند. در اين مقاله شما را در ديدن آثار مهم اين موزه که يکي از جاهاي ديدني روسيه است، راهنمايي خواهيم کرد.
۱. مدونا ليتا (Madonna Litta)
با اينکه نقاش اصلي اين نقاشي هنوز مشخص نيست، بر اساس خطوط و خصوصيات، به لئوناردو داوينچي نسبت داده ميشود. اين تابلو زني را به تصوير ميکشد که در حال شير دادن به نوزادش است. صورت خانم اندکي کج و روبه بالا است و در حالي که با عشق به چهره فرزندش مينگرد، لبخندي گوشه لب او پيدا است. اين نقاشي در بيشتر سالهاي قرن ۱۹ در مالکيت خانه ميلاني ليتا (Milanese house of Litta) بود و نامش را از همين مکان گرفته است. سپس يکي از اعضاي خانواده ميلاني آن را به آرميتاژ هديه داد.
۲. ساعت طاووس (Peacock Clock)
جيمز کاکس، زرگر و پيشهور بريتانياي کبير، اين ساعت طاووسي را با اندازه واقعي ساخت. اين ساعت يک سيستم مکانيکي پيچيده دارد؛ وقتي طاووس پرهايش را باز ميکند، جغد نيز چشمانش را باز ميکند و خروس ميخواند. زماني که کاترين دوم ساعت را خريد، مکانيزم ساعت طي حملونقل آسيب ديد و مکانيکهاي روسي شروع به تعمير آن کردند. از آن روز تابهحال کاملا قابل استفاده بوده است؛ اما بهخاطر شکنندگي و ظرافت مکانيزمش، طاووس تنها هفتهاي يک بار، چهارشنبهها، پرهايش را باز ميکند.
۳. دانائه رامبرانت (Rambradt’s Danae)
هنرمند هلندي، رامبرانت، در يکي از شاهکارهايش دانائه را به تصوير کشيده است. دانائه يکي از شخصيتهاي اساطير يوناني است. او مادر پرسئوس محسوب ميشود. زئوس در هيبت يک باران طلا با دانائه آميزش کرد. در اصل، مدل رامبرانت هميسش ساسکيا بود؛ اما بعدا تصوير چهرهاش را به چهره معشوقهاش Geertje Dircx تغيير داد. اين نقاشي دوران غمانگيزي در آرميتاژ داشته است. در سال ۱۹۸۵ چندين بار با اسيد سولفوريک به آن حمله شد و با چاقو پاره شد. با اينکه تعمير موفقيتآميزي داشت، بيشتر نقاشي اصلي از بين رفت.
۴. سه الهه (The Three Graces)
اثر هنرمند ايتاليايي، آنتونيو کانووا، سه دختر زئوس، Euphrosyne، Algaea و Thalia، را بهشکل مجسمه نمايان ساخته است. اين اثر مربوط به دوران نئوکلاسيک است و مفهوم زيبايي و اينکه زنان بايد چگونه به تصوير کشيده شوند را به چالش ميکشد. اين سه خانم که از يک قطعه بزرگ سنگ مرمر با تکنيکهاي عالي تراشيده شدهاند (حتي بافت پوستشان هم پيدا است)، روبهروي هم ايستادهاند.
۵. تابوتدان الکساندر نوسکي
در اوايل قرن ۱۸ زماني که سن پترزبورگ براي اولين بار بهعنوان پايتخت اعلام شد، بقاياي تابوت الکساندر نوسکي (يک شاهزاده و قهرمان) را آوردند و شهر اکساندرنوسکي لاورا را بهعنوان منزلگاهش ساختند. طي آشوبهاي انقلاب روسيه بقاياي قبر او به غارت برده شد. تابوتدان نقره بزرگ و يکونيم تني او تکهتکه و به موزه ارميتاژ منتقل شد.
۶. بازگشت پسر مسرف (The Return of the Prodigal Son)
يکي ديگر از شاهکارهاي رامبرانت از آخرين آثار او نيز است، بازگشت پسر مسرف نام دارد. او در اين اثر صحنهاي از داستانهاي کتاب مقدس را به تصوير ميکشد. اين نقاشي بخشش را نشان ميدهد؛ يک پدر پسرش را پس از اينکه تمام ارث و اموالش را به هدر داده ميبخشد. نور بر چهره پر از عشق پدر متمرکز است. اين در حالي است که ديگر افراد در تاريکي قرار گرفتهاند. ترکيب هنري اثر، درونمايه شفقت و عشق به فرزند را نشان ميدهد.
۷. پايکوبي (Dance)
اين يکي از دو نقاشي هنري ماتيس (Henri Matisse)، با اسم مشترک است. نقاشي خواهر در موزه هنرهاي مدرن نيويورک نگهداري ميشود. اولين بار يک تاجر روسي به نام سرگي شوکين اين تابلوي بزرگ را براي عمارت در موسکو سفارش داد. اين اثر تا زمان انقلاب در همان جا ماند. پيش از سفارش، ماتيس در حال بررسي مفهوم حرکات و پايکوبي بهخصوص رقص محلي بود.
۸. Conestabile Madonna
اين نقاشي کوچک از هنرمند ايتاليايي، رافائل، مريم مقدس را نشان ميدهد که فرزندش را در حال کتاب خواندن در آغوش دارد. اين کار ناتمام باقي ماند. منتقدان هنري معتقدند که اين آخرين اثر رافائل در اومبريا، پيش از عزيمتش به فلورانس بود و به همين خاطر آن را ناتمام رها کرده است. اين اثر هديه الکساندر دوم روسيه به همسرش ماريا الکساندرونا است.
۹. دشت شقايق (Poppy Field)
کلود مونه نقاشيهاي زيادي از دشتها را در منزلش در ژيورني داشت. خيلي از آن تابلوها دشت شقايق را نشان ميدهند که امروزه يکي از آنها در موزه آرميتاژ است. در سبک امپرسيونيسم قرن ۱۹، توجهها از جزئيات گرفته و به ايدهها و احساسات منتقل ميشود. مونه يکي از رهبران اين سبک نقاشي است.
۱۰. دانائه تيسين (Titian’s Danae)
تيسين و شاگردانش نقاشيهاي زيادي با يک مضمون دارند که يکي از آنها در موزه آرميتاژ است. اين نقاشي صحنه اغواي دانائه توسط زئوس را نشان ميدهد که خود را بهشکل باراني از طلا درآورده است.
۱۱. سن پيتر و سن پولس (Saints Peter and Paul)
اين نقاشي متعلق به قرن ۱۶ و اثر هنرمند اسپانيايي، ال گرکو است. نفر سمت راست پولس است که حين خطابه و کتاب به دست نقاشي شده است. چهره او مصمم و آرام است. پيتر، در سمت ديگر، ضعيف و آشفته نشان داده شده است. اين نقاشي افراد مقدس را قديس نشان نداده است. آنها بهصورت ايدهآل نشان داده نشدهاند و ضعفهاي آنها در نقاشي پيدا است. به همين دليل اين اثر در زمان خود از طرف شاه اسپانيايي رد شد.
۱۲. ترکيببندي ۶
کاندينسکي در اين نقاشي که به چشم عوام چند لکه رنگ است، تصاوير بسياري را با هم ترکيب کرده است، از جمله برهنگي، حيوانات، نخل، باران و غيره. اين اثر برخلاف پيچيدگياش، تنها در سه روز تکميل شده است و در نتيجه يکي ديگر از شاهکارهاي کاندينسکي متولد شد و او را به برجستهترين افراد جنبش آبستره تبديل کرد.
۱۳. جان گرفتن پسوخه با بوسه کوپيدو (Psyche Revived by Cupid’s Kiss)
اين مجسمه باشکوه اثر انتونيو کانووا، دو شخصيت اسطورهاي پسوخه و کوپيدو، را نشان ميدهد که پسوخه پس از بوسههاي کوپيدو بيدار ميشود. تفاوت مرمر صاف پوست عشاق و بافت زبر صخره، نشاندهنده تکنيک و مهارت هنرمند ايتاليايي است.
۱۴. ناهار (The Lunch)
اين نقاشي جزو اولين نقاشيهاي هنرمند اسپانيايي ديهگو ولاسکوئز است. اين نقاشي يک ميز ناهار ساده با دو انار و يک تکه نان را نشان ميدهد. توجه نقاش به جزئيات باعث شده تا چروک روميزي و يقه مردان نيز فراموش نشود. نور نقاشي چهره افراد را زنده کرده است و تمام چينخوردگيها را نشان ميدهد.
۱۵. ميدان کنکورد (Place de la Concorde)
اين نقاشي يک موضوع فرعي از نقاشيهاي معمول نقاش از بالرينها است. اين نقاشي خانواده لپيک (Lepic) و سگشان را به تصوير ميکشد که در حال عبور از ميدان کنکورد پاريس هستند. موقعيت ناشيانه افراد و استفاده غيرمعمول از فضا، اولين تاثيرات عکاسي را نشان ميدهد. پس از جنگ جهاني دوم، اين نقاشي تا دههها گمشده محسوب ميشد تا اينکه مقامات روسي آن را پيدا کردند و در موزه آرميتاژ قرار دادند.
۱۶. باکخوس (Bacchus)
تصوير پرجنبوجوش و صادق بدنهاي انسانها، بدون هيچ شکي نشان ميدهد که اين اثر، اثر دستان پيتر پل روبينس است. با اينکه مضمون باکانليا در نقاشيهاي او موضوعي عمومي بود؛ اما خود باکخوس را غيرمتعارف ميکشيده است.
۱۷. نوازنده لوت (The Lute Player)
کاراواجو استاد سبک باروک ايتاليايي است. نوازنده لوت يکي از اولين آثار او و پر از نمادهاي عشق و مهرباني است. آلات موسيقي، لوت و ديگر سازهاي روي ميز، لذت زودگذر را نشان ميدهند. خود کاراواجو اين اثر را يکي از موفقترين آثارش ميداند.
۱۸. بانوي سياهپوش (Lady in a Black Dress)
اين اثر که به «بانوي رنوآر» نيز معروف است، موضوع نقاشيهاي بسياري بوده است. برخلاف لباس سياه، سايههاي خاکستري، چروکها را نشان ميدهند و بازي نور و رنگ را خلق ميکنند. صورت زن جزئيات زيادي ندارد و اين از ويژگيهاي آثار هنرمند آن است.
۱۹. جوديت (Judith)
نقاشي جوديت اثر هنرمند ايتاليايي جورجونه، يکي از کميابترين نقاشيهاي موزه آرميتاژ است. اين اثر که با ورني زرد پررنگ و غليظ پوشيده شده بود، در قرن ۱۹ تعمير شد. اين بازسازي در سال ۱۹۷۱ اثر را به بهترين حالت ممکن به حالت اوليهاش بازگرداند. موضوع نقاشي به کتاب جوديت اشاره دارد.
۲۰. خاطره باغ در اخن (خانمهاي ارل)
ونسان ون گوگ در ابتدا اين اثر را فقط براي تزئين منزلش کشيد. اين هنرمند مدت طولاني را در آرل، محل تولد اين نقاشي، زندگي کرد. پدرش او نيز يک کشيش بود. اين نقاشي دوران تعيينکننده زندگي خود نقاش در دهه ۱۸۸۰ را نشان ميدهد؛ زماني که تصميم گرفت شغلش را به هنر تغيير دهد.