تهرانی شکنجه گر ساواک؛ آنچه من کرده ام شمر نکرده بود!

جهان/ بهمن نادري پور، معروف به تهراني، از حرفه اي ترين شکنجه گران ساواک در شلاق زدن، که نقل شده هيچ شلاقي را در کف پا در يک خط تکراري نميزد، در دادگاه انقلاب ميگفت: دو تا بچه دارم، يکي شش ساله و يکي دو ساله. شما اوج جنبش را ببينيد، بچه دو ساله من توي خانه ميدويد و ميگفت خميني اي امام و من که پدرش بودم به عنوان کارمند ساواک هنوز ترديد داشتم.
اي کاش زودتر ميآمدم، شما درد مرا نميتوانيد حس کنيد، دادگاهها و مردم فقط ميتوانند جان مرا بگيرند، اما روحمان فقط مال خودمان است.
تهراني در دادگاه گفته بود وقتي که حالش از شکنجه به هم ميخورده، به مشهد ميرفته او در دادگاه ميگويد: چون سگي رو سياه به زيارت امام رضا رفتم، من هميشه به زيارت امام رضا ميرفتم و ميخواستم که مرا به راه راست هدايت کند.
تهراني ميگفت قرار بود هيأتي از صليب سرخ به زندان بيايد. از کميته مشترک به ما دستور دادند که سه نفر از اعضاي اتحاديه کارگري نبايد در زندانها وجود داشته باشند و قبل از آمدن صليب سرخ آنها را بکشيد.
ماشين را پشت زندان اوين نگه داشتيم. ازغندي (از اعضاي مؤثر ساواک) هم براي کنترل آمده بود و مراقب عبور و مرور بود تا کسي متوجه ما نشود.
ما سه نفر قرص هاي سيانور را که توسط سجده اي از کميته مشترک داده شده بود، به آنها داديم و گفتيم مسکن است بخوريد.
آنها هم بدون اينکه سؤالي کنند يا اعتراضي داشته باشند قرصها را خوردند. وقتي قرصها را داديم درب عقب ماشين را بستيم و ديگر جرأت نگاه کردن نداشتيم، سوار آمبولانس شدم و جنازهها را تحويل بهشت زهرا دادم.
خبرنگاري که در آخرين ساعات زندگي تهراني و پاي چوبه اعدام حضور داشت ميگفت وي با صداي بلند به همسرش ميگفت: من جنايت کرده ام و بايد کشته شوم و تو براي من از خانواده طلب آمرزش کن.
آنچه را من کرده ام شمر نکرده بود. من بايد اعدام شوم، در غير اين صورت نميتوانم در صورت مردمم نگاه کنم. ايمانت را از دست نده. سرت را بالا بگير و بگو شوهرت هر کاري کرده، در آخرين لحظات عمرش انسان بود.