نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
دیدنی-خواندنی

نظریه نسبیت «آلبرت انیشتین» و معجزه اصحاب کهف

منبع
فارس
بروزرسانی
نظریه نسبیت «آلبرت انیشتین» و معجزه اصحاب کهف

فارس/ موقعي که انيشتين شروع به انديشه کرد، روزگار ديگري بود؛ بيش از ۲۰۰ سال بود که علم تيغ تيز افراشته بود روي مذهب. اهل علم و به‌ويژه دانشمندان غربي با استناد به منطق بديهي و کاربردي علوم تجربي، زيستي و رياضي مدام بر عقايد مذهبي مي‌تاختند و اصلا حرف‌هاي ضدمذهب که به‌ تعبير دانشمندان غربي حرف‌هاي ضد خرافه‌پرستي بود، نشانه مهم و پُز اصلي روشنفکري و منطق‌گرايي و خردمندي محسوب مي‌شد.
شايد الان عجيب به نظر برسد و باورکردني نباشد، اما آن روزگار کار به جايي رسيده بود که در تاريخ علم مشهور است که در اواخر قرن ۱۹ دانشمندان و خيلي‌ها گمان مي‌کردند بشر تقريبا به تمام علوم دست‌ يافته است!
آن‌موقع گمان مي‌شد تا يکي ـ دو دهه ديگر کار تمام است و بشر همه‌چيز‌دان خواهد بود و علم، برتري انکارناپذيرش را بر زندگي بشر ديکته خواهد کرد و دين و اعتقادات مذهبي به‌کلي از ميان خواهد رفت. پيشاپيش «ديويد هيوم» اسکاتلندي گفته بود: «امروزه گمان نمي‌کنم که شخص خردمندي بتواند حتي يک دليل مناسب براي توجيه دين داشته باشد».
شرايط اين‌طوري بود آن روزگار که نبوغ انيشتين آمد به ميدان و گفت جمع کنيد اين بساط علم‌پرستي را!
نظريه نسبيت انيشتين نشان داد بشر هيچ‌چيز از علم و فيزيک و جهان هستي نمي‌داند و تازه اول راه است؛ دماغ آن تفاخر کودکانه به علم بشر به خاک ماليده شد!

نظريه نسبيت انيشتين، ديدگاه بشر نسبت به جهان هستي را از بنيان تغيير داد و براي بشريت درس شد!

درس اول چه بود؟

سيلي محکم نظريه نسبيت انيشتين به علم به قدري مهيب بود که تا سال‌هاي سال عده زيادي از دانشمندان حرف‌هاي او را کاملا نادرست و اشتباهات فاحش و توهين به شعور دانشمندان و اهانت به علم فيزيک و منطق تلقي مي‌کردند، اما با گذشت زمان، برخي نتايج شگفت‌انگيز نظريه نسبيت به روش‌هاي علمي اثبات شد و مدعيان برتري علم خودشان را کمي جمع‌و‌جور کردند و از گناه و ضلالت «تکبر» نجات يافتند و اين شد درس اول نبوغ انيشتين براي بشريت.

ناممکن‌ها ممکن شدند

درس دوم چه بود؟ نظريه نسبيت که در واقع ۲ نظريه نسبيت عام و نسبيت خاص را شامل مي‌شود در مجموع همه بديهيات علمي و فيزيکي بشر را به چالش کشيد و خيلي زود معلوم شد اصلا جهان هستي آن چيزي نيست که ما مي‌بينيم و مي‌پنداريم و حقايق بزرگ‌تري پشت‌ پرده اين جهان مادي وجود دارد. معلوم شد زمان مي‌تواند کند شود و مسير نور مي‌تواند تاب بردارد و ماده و انرژي قابل تبديل به يکديگر هستند و شگفتي‌هاي ديگري فاش شد که برخي امروزه به راحتي پذيرفته شده‌اند و برخي هنوز هم درک‌شان سخت است.
هرچه بود معلوم شده بود که قوانين حاکم بر جهان هستي اين قدر هم ساده نيستند و ناممکن‌ها نيز مي‌توانند ممکن باشند؛ حتي معجزه‌ها. اين تلنگر بزرگي بود براي بشر معاصر؛ بسياري از دانشمندان در طول تاريخ و به‌ويژه در دوران پس از رنسانس، معجزه را با توصيفاتي نظير «خرافه» و «اغراق» و «باور غيرمنطقي» و حتي «خطاي ديد» به کلي رد مي‌کردند.

با نظريه نسبيت معلوم شد معجزه، امري ممکن و کاملا علمي است و در واقع هر کسي که معجزه را رد کند، بي‌دانش و بي‌خرد است؛ اين هم درس دوم!

يک نگاره غربي و متعلق به هنر مسيحي از داستان اصحاب کهف

اثبات علمي براي يک معجزه

درباره انيشتين ناگفته نماند که خودش اعتقادات مذهبي محکمي نداشت يا لااقل هنوز در‌ اين‌ باره بحث و جدل زياد است و نمي‌توان با قطعيت اظهارنظر کرد. اما نبوغ انيشتين و آنچه آشکار کرد داستان روشن و واضحي دارد.
از زماني که به‌تدريج نظريه نسبيت و نتايج آن با توضيحات ساده‌تر و صريح‌تر به عرصه درک عمومي رسيد تلاش براي اثبات علمي معجزه‌هاي مشهور تاريخ نيز آغاز شد و همچنان هم ادامه دارد.
يک نمونه بسيار تأمل‌برانگيز و حيرت‌آور توضيحي است که با استفاده از نظريه نسبيت انيشتين براي معجزه اصحاب کهف ارائه مي‌شود. بنا به نظريه نسبيت، هنگامي که گرانش يا همان جاذبه که يکي از خواص بنيادين ماده است در جايي خيلي زياد باشد، موجب انحناي مسير نور، کُند‌شدن گذر زمان، کشيدگي ابعاد و تغيير شکل ماده مي‌شود.
حالا با اين توضيح، آيات ۱۷ و ۱۸ سوره کهف را بخوانيم:

«و تري الشمس اذا طلعت تزاورعن کهفهم ذات اليمين و اذا غربت تقرضهم ذات الشمال و هم في فجوه منه ذلک من ايات الله من يهد الله فهو المهتد ومن يضلل فلن تجد له وليا مرشدا»

«و خورشيد را مي‌بيني که وقتي طلوع مي‌کند، از سمت راست غارشان متمايل مي‌شود و وقتي غروب مي‌کند سمت چپشان را ترک مي‌کند و آنان در محل وسيعي از آن غارند؛ اين از نشانه‌هاي خداست. خدا هر که را هدايت کند، راه‌ يافته است و هر که را گمراه نمايد هرگز براي او ياور و دوست هدايت کننده‌اي نخواهي يافت.»

«و تحسبهم ايقاظا و هم رقود و نقلبهم ذات اليمين و ذات الشمال و کلبهم باسط ذراعيه بالوصيد لو اطلعت عليهم لوليت منهم فرارا و لملئت منهم رعبا»

«و آنان را گمان مي‌کني که بيدارند در حالي که خوابند و آنان را به جانب راست و جانب چپ مي‌گردانيم و سگشان دو دستش را در آستانه غار گسترانيده است. اگر بر آنان آگاه مي‌شدي از آنان روي برتافته و مي‌گريختي و همه وجودت از [ديدن] آنان پر از ترس مي‌شد.»

نمايي از داخل غار اصحاب کهف در اردن. چند غار در نقاط ديگر دنيا از جمله در سوريه و ترکيه نيز به غار اصحاب کهف مشهورند 

حالا شرايط اين‌طوري است که پس از نظريه نسبيت، در سال‌هاي اخير نظريه کوانتوم نيز در گستره وسيع‌تري ناممکن‌ها را «ممکن» و «کاملا علمي» معرفي مي‌کند و اين هم از سعادتمندي انسان امروزي است که در دوراني زندگي مي‌کند که حقايق در حال روشن ‌شدن است و اتحاد علم و دين دست‌يافتني‌تر از هميشه تاريخ است.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar