عملیات اچ ۳؛ پایانی بر کُریخوانیهای صدام
فارس/ ماجرا از آنجا شروع شد که همان روز اول جنگ تحميلي هواپيماهاي ايران در عملياتي برقآسا رفتند و پايگاههاي هوايي عراق را بمباران کردند و پدر نيروي هوايي رژيم بعثي درآمد! اسمش عمليات «کمان ۹۹» بود و دهانهاي متکبر بعثيها را همان اول کار شکست. بعد از آن هم مدام نيروي هوايي ايران ميرفت و يک ضربه درست و حسابي به فرودگاهها و باندهاي پرواز و هواپيماها و رادارهاي هوايي بعثيها ميزد و ميآمد. اينطوري شد که صدام به خيال خودش استراتژي جنگي پياده کرد و دستور داد هواپيماهاي عراقي در پايگاه الوليد مستقر شوند.
پايگاهي مشهور به اچ ۳ که در مرزهاي غربي عراق و در دورترين فاصله از ايران قرار داشت. حالا اگر خلبانان ايراني ميخواستند هواپيماهاي عراق را در آشيانه بزنند بايد از روي شهرهاي مهم از جمله بغداد ميگذشتند و در معرض رادارها و تجهيزات ضدهوايي فراوان قرار ميگرفتند و شانسي براي موفقيت نداشتند.
ايرانيها چه کردند؟ يک نقشه نامتعارف ريختند که خيلي هم خطرناک بود و اجرايش شجاعت ميخواست. اينطوري بود که عمليات حمله به اچ ۳ شد يکي از موفقترين و پيچيدهترين عمليات هوايي جهان و بهقول کارشناسان نظامي متهورانهترين عمليات هوايي دنيا. بيدليل نيست که عمليات اچ ۳ جزو معروفترين عمليات هوايي جهان است که مراحل مختلف طراحي و اجراي آن در دانشکدههاي نظامي دنيا تدريس ميشود.
طراحي و اجراي عمليات حمله به اچ ۳ در دانشکدههاي نظامي دنيا تدريس ميشود
چهجور عملياتي بود؟
موفقيت عمليات اچ ۳ به اين بود که به تمامي اهدافش رسيد بدون تلفات و خسارات. پيچيدهبودنش هم به اين دليل بود که با تجهيزات نظامي آنروزها و با قابليتهاي هواپيماهاي نظامي ايران اصلا چنين عملياتي ناممکن و دور از ذهن بود. در واقع فانتومها براي اينجور عملياتي طراحي نشده بودند. چهجور عملياتي؟ ايرانيها به جاي اينکه از شرق عراق وارد شوند و آن مسير خطرناک را طي کنند نقشه ريختند تا از شمال عراق و از نوار مرزي ترکيه وارد شوند و در امتداد مرزهاي شمالي و غربي عراق پيش بروند و به پايگاه اچ ۳ برسند.
يکي از سختيهاي کار اين بود که در اين مسير طولاني براي اينکه توسط رادارهاي عراق و ترکيه ديده نشوند بايد در ارتفاع پايين پرواز ميکردند. ارتفاع پايين يعني مثلا چقدر؟
حدود ۳۰ متري. حدود ۲ هزار کيلومتر پرواز در ارتفاع پايين همان کار دور از ذهني بود که اگر از هر کارشناس نظامي ميپرسيدي ميگفت ناممکن است. جالب اينکه بهدليل طولاني بودن مسير به سوختگيري هوايي هم نياز بود و هواپيماهاي ايران براي فرار از رادارهاي هوايي دشمن بايد در ارتفاع زير ۳۰۰ متري سوختگيري ميکردند و همين شد نخستينبار در دنيا که سوختگيري در ارتفاع پايين انجام شد؛ کاري که آن موقع در کشورهاي پيشرفته نظامي هم انجام نشده بود و هنوز هم با وجود تجهيزات پيشرفته و قابليتهاي ويژه هواپيماهاي نظامي معمولا انجام نميشود.
عمليات شجاعانه خلبانان ايران موضوع يک فيلم سينمايي شد ـ نمايي از فيلم حمله به اچ ۳ توليد سال ۱۳۷۳
فريب و سکوت راديويي
يک نکته مهم در طراحي عمليات اچ ۳ نيز اين بود که براي فريب دشمن تعدادي هواپيماي ايراني در حملهاي جداگانه از تبريز به سمت عراق رفتند و پالايشگاه کرکوک را بمباران کردند. عاقبت عمليات اچ ۳ اين شد که ۸ فانتوم ايراني که در ۲ گروه با نامهاي البرز و الوند از همدان برخاسته بودند در سکوت راديويي رسيدند بالاي سر پايگاه اچ ۳ و چشم دشمن روز بد را ديد!
۴۸ هواپيما از انواع ميگ و سوخو و آنتونوف و توپولوف و ميراژ به همراه ۲ رادار هوايي و ۷ فروند بالگرد يا به کلي نابود شدند يا آسيب جدي ديدند و نيروي هوايي بعثيها رفت هوا! پرواز بر فراز اچ ۳ هم بيخطر نبود و به گفته «فرجالله براتپور» فرمانده دسته هواپيماهاي پروازي ايران در اين عمليات: «پايگاه الوليد... ازنظر پدافند هوايي متحرک با هواپيماهاي ميگ ۲۱ دفاع و حفاظت ميشد در حالي که پدافند زمين به هواي اين پايگاه را موشکهاي سام -۶ و سام -۳ و سام -۲ به همراه توپهاي ضدهوايي ۳۰ ميليمتري و ۲۳ ميليمتري تشکيل داده بودند».
عکسي منسوب به پايگاه هوايي الوليد پس از انهدام
در راه بازگشت چه شد؟
پس از بمباران پايگاه اچ ۳ فانتومهاي ايران دوباره راه رفته را بازگشتند و اين بار مسير خطرناکتر بود. چون چند هواپيماي رهگير عراقي افتاده بودند دنبالشان. ايرانيها هم سرعت را زياد کردند و رفتند که رفتند.
و اين هم روايت «براتپور» از عمليات و بازگشت:
«وقتى داشتم به سمت پايگاه سوم هجوم مىبردم ديدم دوستانم اولين پايگاه را زدهاند و دود غليظى به هوا برخاسته. پايگاههاى سهگانه اچ ۳ به صورت مثلثى و در فاصلهاى تقريبا ۲۰ کيلومترى از هم قرار داشتند. پدافند پايگاه سوم خيلى سريع متوجه حمله شد و به حالت آمادهباش درآمد. براى همين ما با چرخشى ۱۸۰ درجهاى به سمت آنها هجوم برديم و پيش از آنکه بتوانند اقدامى انجام بدهند تمام پايگاه را به آتش کشيديم.
پس از انهدام اين پايگاهها دوباره به سمت مرز عراق و سوريه حرکت کرديم تا کار سوختگيرى را انجام دهيم... صدام فورى دستور داد همه هواپيماهاى عراق به پرواز درآيند و نگذارند اين هشت فروند به خاک ايران باز گردند. وقتى به نزديکى مرز سوريه رسيديم، ديدم يک دسته هواپيماى عراقى به سمت ما مىآيند. آنجا سرعتمان را زياد کرديم و موفق شديم از مهلکه بگريزيم.»
فانتومهاي ايراني در عمليات اچ ۳ کاري کردند که در واقع براي آن ساخته نشده بودند
پاداش بزرگ
عاقبت هواپيماهاي ايران آمدند و نشستند در خانهشان و چه شگفتي بزرگي! پاي هواپيما فرياد تکبير بلند شد و تلويزيون سرود مشهور «خلبانان» را براي نخستينبار پخش کرد و پيامهاي شادي مسئولان از راه رسيد براي عقابهاي ايران. اما پاداش بزرگ هم در راه بود؛ خلبانان شجاع ايران شنيدند که امام خميني(ره) از اين پيروزي بسيار خرسند شده و لبخند رضايت بر لب آورده و ۳ روز بعد هم با افتخار مهمان پير جماران شدند و فقط خدا ميداند که چقدر شکر کردند و چقدر به خود باليدند.
عکسي تاريخي از ديدار خلبانان عمليات اچ ۳ با امام(ره)