مروت مردم و ارزانی اجناس به مناسبت ماه رمضان در عهد قاجار

فارس/ خاطرات و نوشتههايي مانده است از دوران قديم که نشان ميدهد پدران و گذشتگانمان هم برکات داشتهاند و زيباييها ديدهاند در ماه مبارک رمضان. هميشه انگار «حال» روزهدار از فرد به جامعه رسيده و «حال» جامعه را خوب کرده است. در جامعه ايراني نيز بيشترين تأثير اجتماعي روزهداري اينکه مردم بيشتر اهل مدارا و مراعات ميشدند. خاطرات زيادي از حد اعلاي مراعات در جامعه روزهدار ايرانيان قاجاري نقل شده است و آنطور که «عبدالله مستوفي» در کتاب «شرح زندگاني من» آورده است: «اگر بنايي نيمهتمام بود، صاحب کار به عمله و بناها مزد تمام ميداد، ولي بيشتر از نصف روز تقاضاي کار نميکرد» و «اگر کسي طلبي از کسي داشت تا احتياج مبرم محرک او نميشد، سروقت بدهکار خود نميرفت» و «محال بود وقت افطار صداي فقيري از کوچه بلند شود و چندين نفر داوطلب براي غذا دادن به او از خانهها بيرون نيايند».
«جعفر شهري» هم در کتاب «طهران قديم» نوشته است: «بهترين و مرغوبترين خواربار با نازلترين قيمتها در اين ماه به دکانها آمده در اختيار مردم قرار ميگرفت.»
عکسي از بازارچه رمضاني در دوره قاجار در مسجد سپهسالار تهران
دنبال طلبشان از دولت هم نميرفتند!
در دوره قاجار براي اطلاعرساني درباره زمان افطاري و سحري چه کار کنند خوب است؟ توپ در ميکردند! «در عصر قاجاريه افراد قشون و قزاقخانه در دو وقت سحر و افطار در ميدان توپخانه و دروازههاي شهر مبادرت به شليک چند تير توپ ميکردند تا بدينترتيب با صداي توپ مردم را از رسيدن اين دو زمان باخبر سازند».
عادت مردمان دوره قاجار در ماه رمضان هم اينکه روزها بيشتر استراحت ميکردند و شبها به گردش و تفرج ميپرداختند؛ کل مملکت حال ديگري داشت. در اين باره «عبدالله مستوفي» نوشته است: «در اين ماه کارها تقريبا تعطيل ميشد و مردم به عبادت مشغول بودند... عروسي کمتر اتفاق ميافتاد، خريد و فروش و معاملهاي که حاجت به تنظيم قباله داشت، کم بلکه هيچ نبود، مرافعات شرعي در محاضر علما متوقف ميگشت، ادارات دولتي باز بود، ولي کسي رجوع نميکرد. اگر کسي از دولت طلبي داشت در اين ماه به مطالبه نميرفت و محصلين ديواني هم دنبال مطالبه بدهکاري افراد نميرفتند، حتي در خانهها هم جز کارهاي ناگزير زندگاني کار ديگري از نوکر و خدمتکار توقع نميکردند...
يکي از کارهاي رايج، گردش در بازارها بود. مردم، بهخصوص اعيان بعد از نماز ظهر و عصر و شنيدن موعظه براي گذراندن وقت به بازار ميرفتند و خريدهايي هم ميکردند...»
جالب اينکه نمايشگاه و بازارچه رمضاني هم برپا ميشده: «در دورههاي سابق بر اين دوره، تجار حجرههاي صحن امامزاده زيد(ع) را در ماه رمضان موقتا اجاره کرده هر يک شعبهاي از دکان خود را به آنجا برده نمايشگاهي ترتيب ميدادند... مردم بهخصوص طبقه اعيان به اين محل ميآمدند، خلاصه و سرگل همهچيز در آنجا جمع بود. بر فرض که چيزي نميخواستند بخرند در صحن گردش ميکردند و وقت ميگذراندند و انگار کار را طوري ميگرفتند که وقتي به خانه برسند وقت افطار و سر سفره گسترده بروند... من هيچ امامزاده زيد(ع) را به اين ترتيب نديدهام، اينها چيزهايي است که از بزرگترهاي خانواده شنيدهام. در دوره نيمهکودکي و نيمه جوانهمرديِ من عين اين بساط را به طرز اکمل در مسجد سپهسالار (جنب مجلس شوراي ملي) برپا و تا زمان سلطنت مظفرالدينشاه هم برقرار بود».
کسبه عهد قجري در ماه رمضان براي مردم سنگتمام ميگذاشتند؛ «بهترين و مرغوبترين خواربار با نازلترين قيمتها در اين ماه به دکانها آمده در اختيار مردم قرار ميگرفت»
همت کسبه براي رفاه مردم
درباره وضعيت اجتماعي ايام روزهداري در عهد قجر، نکته جالب اينکه با رضايت و همت کسبه و به عنوان اقدامي خودجوش، رمضان ماه ارزاني بوده است. «جعفر شهري» درباره وضعيت بازارهاي ماه رمضان در کتاب «طهران قديم» مينويسد: «شير خالص بيآب و پنيرهاي خيکي و پنيرهاي پرچک لاري (پنير پرچک لار از دهات اطراف لار و فيروزکوه و سنگسر ميآمد که مانند کره، چرب و از لذيذترين پنيرها بود) و ماستهاي چربينگرفته غيرمختارالسلطنهاي (در زمان تصدي حکومت خود قيمت اجناس را عادلانه کرده بود، اما کسبه دور از چشمش براي آنکه قيمت ارزان به ضررشان تمام نشود در ماستها آب ميريختند که به ماست مختارالسلطنه مشهور شد) و روغنهاي عطر گلابي خالص سنگسري و بختياري در خيکهاي بزرگ پشمدار در اين ماه در اختيار مردم قرار ميگرفت و در هر صورت ماهي بود که در تمام دوره سال مثل و مانندي در خوبي و ارزاني و فراواني نداشت».
«جعفر شهري» در کتاب «طهران قديم» آيينها و آداب اجتماعي ماه رمضان در دوره قاجار را روايت کرده است
مرداني که به همسرانشان جايزه ميدادند
حسن ختام اين يادآوري، آداب و احوال گذشتگان در ماه روزهداري هم روايت جايزهاي است که مردها به همسرانشان ميدادند. «جعفر شهري» مينويسد: «تهرانيها حتماً فرزندان خود را براي عادت به گرفتن روزه سحرها از خواب بيدار ميکردند و حتي مردها به همسرهاي خود در صورتي که غذاي بهتري براي سحري درست ميکردند، جايزه و انعام ميدادند. آنچه براي خرد و کلان مردم غيرقابل بخشايش بود آن که فردي بدون علت به روزهخواري بپردازد و يا احدي ديده شود که در انظار مبادرت به روزهخواري کند و يا حتي با معاذير شرعي، اطلاع روزهخواريِ کسي به گوش ديگران رسيده باشد».