چرا دشمنان فضائل «امیرالمومنین (ع)» را کتمان می کردند؟

ميزان/ محمدجواد رجبزاده پيرامون سيره اخلاقي «اميرالمومنين (ع)» گفت: «اميرالمومنين (ع)» شخصيتي با فضايل بي پايان داشتند، نشر اين فضائل يکي از دغدغههاي «پيامبر اکرم (ص)» محسوب ميشد، از سوي ديگر سفارش و تاکيد بر نشر اين فضائل از جانب خداوند متعال نيز صورت ميگرفت به عنوان مثال در آيه ۶۷ سوره مائده که مربوط به جريان غدير خم است بيان شده: «أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ ۗ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْکَافِرِينَ،اي پيغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد به خلق برسان که اگر نرساني تبليغ رسالت و اداء وظيفه نکردهاي، و خدا تو را از شرمردمان محفوظ خواهد داشت، و دل قوي دار که خدا کافران را به هيچ راه موفقيتي راهنمايي نخواهد کرد».
وي به تاکيد خداوند متعال بر فضايل «اميرالمومنين (ع)» اشاره و ابراز کرد: هنگامي که خداوند به «پيامبراکرم (ص)» خود دستور داد تا «اميرالمومنين (ع)» را در غدير خم به مردم معرفي کند به «پيامبراکرم (ص)» فرمود: اگر «اميرالمومنين (ع)» را به مردم به عنوان، ولي وصي معرفي نکني رسالت ۲۳ ساله خود را زير سوال برده ايد اين امر بيانگر اين مهم است که ارزش و جايگاه فضايل «اميرالمومنين (ع)» به حدي است که کوتاهي در آن موجب از بين رفتن زحمات ۲۳ ساله «پيامبراکرم (ص)» ميشود.
رجب زاده به تلاشهاي «پيامبراکرم (ص)» براي معرفي فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» اشاره و تصريح کرد: «پيامبراکرم (ص)» همواره تلاش کردند تا در همه شرايط حتي در روزهاي ابتدايي رسالت اين امام بزرگوار، «اميرالمومنين (ع)» را به عنوان تنها کسي که توانايي راهنمايي جامعه مسلمانان را پس از رحلتشان ميتواند برعهده بگيرد در محافل مختلف مطرح کردند، «پيامبراکرم (ص)» هنگامي که در نخستين روزهاي رسالت خود اقوام و آشنايان را در يک ميهماني دور هم جمع کرده بودند در همان زمان «اميرالمومنين (ع)» را به عنوان جانشين خود معرفي کردند.
وي به تاکيدات «پيامبراکرم (ص)» به منظور نشر فضايل «اميرالمومنين (ع)» اشاره و ابراز کرد: در اين راستا «پيامبراکرم (ص)» بارها و بارها و در موقعيتهاي مختلف در مورد نشر فضايل «اميرالمومنين (ع)» تاکيد کرده بودند. به عنوان مثال «پيامبراکرم (ص)» در حديثي ميفرمايند: «خدا براي برادرم علي فضائلي قرار داده که قابل شمارش نيست. اگر کسي فضيلتي از فضائل او را بنويسد، تازماني که اين نوشته باقي باشد ملائکه براي نويسنده آن استغفار ميکنند و اگر کسي به فضيلتي از فضائل بي شمار او گوش فرا دهد خداوند گناهاني که با گوش انجام داده ميآمرزد همچنين اگر به کتابي از فضائل او نظر کند گناهاني که با چشم کرده را ميآمرزد.
رجب زاده به پنهان ماندن برخي از ابعاد فضايل «اميرالمومنين (ع)» پرداخت و افزود: با وجود تمام تاکيداتي که در مورد فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» از سوي «پيامبراکرم (ص)» و حتي خداوند متعال انجام شده باز هم تمام ابعاد و فضايل «اميرالمومنين (ع)» مطرح نميشد. حسادت، کينه توزي، ترس از دست دادن منافع و موقعيتها از جمله علل کتمان فضائل «اميرالمومنين (ع)» توسط دشمنان ايشان بود.
وي به رويکرد دشمنان نسبت به «اميرالمومنين (ع)» پرداخت و افزود: دشمني و حسد اولين انگيزه در کتمان فضائل «اميرالمومنين (ع)» بود. دشمنان «اميرالمومنين (ع)» تلاش داشتند تا فضيلتهاي اين امام بزرگوار را پنهان کنند آنان به علت وجود حسد و کينه و از همه مهمتر ترس از دست دادن موقعيت اجتماعي خود تلاش داشتند تا فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» را از نظر آحاد مردم دور نگه دارند، اين روند بعدها در دوره بني اميه و بني عباس به خوبي ديده شد حتي در برههاي کار به جايي رسيد که به جاي بيان فضايل «اميرالمومنين (ع)» که دستور «رسول خدا (ص)» بود فرمان لعن اين امام بزرگوار بر منابر صادر شد.
اين کارشناس علوم قرآني در همين راستا ادامه داد: البته اين نوع کتمان و چشم پوشي بر حقيقت سابقا توسط برخي از اهل کتاب نسبت به «پيامبراکرم (ص)» نيز اتفاق افتاده بود، در آيه ۱۴۶ سوره بقره به اين موضوع اشاره شده: «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْکِتَابَ يَعْرِفُونَهُ کَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ ۖ وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ، گروهي که ما بر آنها کتاب فرستاديم، محمد صلّي اللّه عليه و آله و سلّم و حقّانيّت او را به خوبي ميشناسند همان گونه که فرزندان خود را، و لکن گروهي از آنان از راه عناد حق را کتمان ميکنند در صورتي که علم به آن دارند»، بنابراين تکرار اين واقعه امري عجيب و دور از انتظار نبود.
مظلوميت «امام علي (ع)»
رجب زاده مظلوميت «اميرالمومنين (ع)» در زمان ولايتشان را مورد بررسي قرار داد و ابراز کرد: اين کتمان به حدي افزايش يافته بود که وقتي «اميرالمومنين (ع)» در مسجد با ضربه ابن ملجم مرادي به خون غلتيدند و خبرش در بين مسلمين پيچيد برخي از افراد ميپرسيدند مگر حضرت «علي (ع)» نيز نماز ميکند، اين طرز تفکر نشان ميداد که دشمنان با تبليغات بسيار بر ذهن و افکار عمومي تاثير گذاشته بودند و «اميرالمومنين (ع)» را به عنوان يک فرد العياذ بالله به بخشي از جامعه معرفي کرده بودند.
اين کارشناس علوم قرآني در همين راستا اظهار کرد: در اين ميان عموم شيعيان نيز براي حفظ جان خود مجبور بودند تا فضايل «اميرالمومنين (ع)» را پنهان کنند و آن را به زبان نميآورند بدين ترتيب ابعاد گسترده فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» از ديد بسياري پنهان ماند؛ بنابراين دومين انگيزه از انگيزههاي کتمان فضيلت ايشان ترس دشمنان از به خطر افتادن جان خود بود.
احتياط «پيامبراکرم (ص)» در بيان فضايل «اميرالمومنين (ع)» در بين مردم
رجب زاده پيرامون فضايل «اميرالمومنين (ع)» بيان کرد: روايت شده «پيامبراکرم (ص)» در سخنان خود به برخي از ابعاد فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» اشاره داشتند، اما با اين حال تمام فضيلتهاي اين امام بزرگوار را بيان نميکردند، زيرا معتقد بودند که اگر تمام اين فضايل مطرح شود برخي از مردم که به بلوغ فکري و ايماني نرسيده اند توان هضم آنها را نداشتند. ايشان به «اميرالمومنين (ع)» فرمودند: «اگر نبود کاري که مسيحيان با عيسي کردند و در مورد او غلو کرده و او را فرزند خدا شمردند، فضايل بسياري از تو براي مردم بازگو ميکردم»، لذا هرگز به تمامي ابعاد فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» اشاره نميکردند و تکرار چنين رخدادي براي جامعه مسلمان را خطر محسوب ميکردند، در حقيقت «پيامبراکرم (ص)» از تکرار چنين تجربهاي تلخ نگران بودند. توجه به اين نوع کتمان افق بلندي رو به فضايل ايشان ميگشايد.
وي به تداوم اين رويه در سيره «اميرالمومنين (ع)» اشاره کرد و افزود: «اميرالمومنين (ع)» در خطبه ۱۷۴ نهج البلاغه ميفرمايند: «اگر ميخواستم تا شما را از اخباري غيبي و اسرار درونيتان آگاه کنم انجام ميدادم، اما ترس از اين را دارم که شما غلو کنيد و من را از «پيامبر اکرم (ص)» بالاتر بدانيد بنا بر اين تنها اين دانش را تنها به افرادي خاص که ايمان آنها قابل اعتماد است بازگو خواهم کرد». جالب است که در اين جا ابن ابي الحديد که شارح معتزلي نهج البلاغه است در صفحه ۱۰ از جلد دهم شرحش ميگويد: «با اين که «اميرالمومنين (ع)» بسياري از اين علوم و فضائل را کتمان کردند ميبينيم بسياري توان هضم همين مقدار را نداشته و ادعاي نبوت، بلکه الوهيت و خدايي ايشان را داشتند».
ترس از تکفير مردم
وي به عدم بصيرت و ظرفيت عامه مردم از فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» اشاره و تاکيد کرد: اگر تمام ابعاد و فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» از زبان «ائمه معصومين (ع)» و يا «پيامبر اکرم (ص)» براي مردم بيان ميشد مردم عامه توان درک تمام مراتب جايگاه و فضيلت «اميرالمومنين (ع)» را نداشتند همين امر سبب شد تا برخي از بزرگان همانند سلمان فارسي نيز از بيان فضايل «اميرالمومنين (ع)» سرباز ميزدند، در روايات آمده است روزي سلمان در محضر «اميرالمومنين (ع)» بود و خطاب به ايشان گفت: من تحقيقات فراواني در طي زندگيم در کتاب يهود و نصارا انجام دادم و فضايلي را که در وجود شما قرار دارد به عنوان بشارتي از براي وصي پيامبر آخرالزمان در کتاب آنان خوانده بودم، يا «اميرالمومنين (ع)» من فضايل شما را در کتاب تورات ديدم، اما از اينکه فضايل را براي مردم عادي مطرح کنم بيم دارم، زيرا مورد تکفير آنان قرار خواهم گرفت.
باران که در لطافت طبعش خلاف نيست
رجب زاده به توصيف ويژگيهاي برجسته «اميرالمومنين (ع)» پرداخت و افزود: نشر خوبيهاي و فضايل «اميرالمومنين (ع)» توسط «پيامبر اکرم (ص)» همانند باران لطيفي است که بر تمامي جامعه اسلامي باريده، اما هرکس به اندازه درک خود از ايشان نصيب برده، تعدادي همانند سلمان و ابوذر پس از درک فضيلتهاي «اميرالمومنين (ع)» تلاش ميکنند تا ايشان را الگويي براي زندگي خود قرار دهند و اين امام بزرگوار را هديه ارزشمند از جانب خداوند ميدانند، اما در مقابل عدهاي ديگر هستند که با ديدن و شنيدن اين فضايل راه دشمني در پيش گرفتند، «باران که در لطافت طبعش خلاف نيست، در باغ لاله رويد و در شوره بوم خس»، به عبارت ديگر «اميرالمومنين (ع)» همانند شاگردي موفق و ارزشمند براي کلاس هستند که استاد آن را تشويق ميکند عدهاي از بچهها به وجود چنين شاگردي در کلاس خود افتخار کنند و تلاش دارد تا خصايص او را به عنوان الگويي ارزشمند در زندگي مد نظر قرار دهند، اما عدهاي ديگر به دشمني با وي ميپردازند و تلاش دارند تا چهره ايشان را در مقابل ساير شاگردان مدرسه خراب کنند.
«اميرالمومنين (ع)» از دريچه نگاه مردم هم عصرش
وي به شيوه تفکر افرادي که در زمان ولايت «اميرالمومنين (ع)» زندگي ميکردند اشاره کرد و افزود: برخي کساني که در دوران ولايت «اميرالمومنين (ع)» زندگي ميکردند افرادي بودند که هنوز ايمان حقيقي و ريشه دار در وجود آنان دروني و نهادينه نشده بود، آنان درک واقعي از حقايق دين اسلام نداشتند و برخي در ظاهر اسلام آورده بودند، اما در حقيقت به دنبال منافع خود بودند آنان حتي در روزهاي آخر رحلت «پيامبر اکرم (ص)» برخوردهاي ناشايستي را با «نبي خدا (ص)» داشتند و حتي حاضر نشدند تا وصيت «پيامبراکرم (ص)» را مکتوب کنند و پس از رحلت ايشان به دنبال منافع خود وقايع و اتفاقات متعددي را رقم زدند.
رجب زاده تلاش «ائمه اطهار (ع)» براي بيان حقايق را پس از رحلت «پيامبراکرم (ص)» را متذکر شد و بيان کرد: پس از رحلت «پيامبراکرم (ص)» حضرت «فاطمه زهرا (س)» به همراه دو فرزندشان به درب خانه مهاجران و اعصار رفتند و تکتک درهاي آنها را زدند و واقعه غدير خم را که يک حقيقت بزرگ و غير قابل انکار بود را به آنان يادآوري کردند.
سه محور و سه رويکرد «اميرالمومنين (ع)»
وي محور اصلي فعاليت «اميرالمومنين (ع)» را مورد بررسي قرار داد و اظهار کرد: يادآوري واقعه غدير خم براي مردم، تلنگر زدن به ذهن خواب رفته مردم جامعه آن روزگار، گردآوري قرآن به دستور «پيامبراکرم (ص)» به عنوان يک گوهر گرانبها همچنين اجراي وصيت «نبي اکرم (ص)» مبني بر ممانعت از خونريزي بين مسلمان، به عنوان امور مهم در دستور کار «اميرالمومنين (ع)» قرار گرفت.
دستاوردهاي ارزشمند؛ قدر ناشناسيهاي بي پايان
وي پيرامون گردآوري قرآن کريم توسط «اميرالمومنين (ع)» خاطرنشان کرد: يکي از دستورات «پيامبراکرم (ص)» به «اميرالمومنين (ع)» گردآوري و تدوين قرآن کريم بود لذا «اميرالمومنين (ع)» پس از خانه نشيني اقدام به تنظيم و تدوين قرآن کريم نمودند که طي سالها بر «پيامبر اکرم (ص)» نازل گرديده بود، ايشان علاوه بر تنظيم قرآن کريم توانستند حاشيههايي را در شأن نزول قرآن و تفاسيري که از زبان خود «پيامبراکرم (ص)» بيان شده بود را مستقيماً ارائه دهند.
چند نکته مهم پيرامون علل ضربت خوردن «اميرالمومنين (ع)» توسط منافقين
رجب زاده پيرامون شهادت «اميرالمومنين (ع)» بيان کرد: گروه خوارج تصميم گرفت با کشتن سه نفر از افراد مطرح دين اسلام مسير حرکت دين را تغيير دهد، آنان بر اين گمان بودند که اسلام از مسير خود منحرف شده لذا با کشتن اين افراد ميتوانند اسلام را نجات دهند و بدين ترتيب نقشه ترور سه فرد مهم از دنياي اسلام را در آن زمان کشيدند، اما تنها ابن ملجم مرادي بود که «اميرالمومنين (ع)» را در محراب مسجد کوفه در هنگام نماز صبح به شهادت رسانيد و در اين ميان معاويه تنها زخم کوچکي برداشت، در حقيقت حضرت «اميرالمومنين (ع)» شهيد راه عدالت شدند و در راه گسترش دين حقيقي اسلام به شهادت رسيدند.
وي به توصيه «اميرالمومنين (ع)» در مورد سبک زندگي اسلامي اشاره و خاطرنشان کرد: «اميرالمومنين (ع)» در کتاب نهج البلاغه و در نامه خود به «عثمان ابن حنين انصاري» از استانداران آن زمان بيان فرمودند: شما نميتوانيد همانند من زندگي کنيد، اما بايد سه شيوه را در پيش بگيرد، اول اينکه اهل پرهيز باشيد تا در زشتي و مکافات قرار نگيرد، دوم اينکه اهل تلاش باشيد و از کوشش فرو گذاري نکنيد و سوم اينکه عفت را در پيش بگيرد، عفت در اينجا به معناي دوري از شهوت راني و شکم وارگي است و نکته آخر اينکه راستگو باشيد و از دروغ بپرهيزيد.