نماد آخرین خبر

داستان کوتاه/ ضرب المثل بوقش را زدند

منبع
عصر ايران
بروزرسانی
داستان کوتاه/ ضرب المثل بوقش را زدند
عصر ايران/ مراد از عبارت بالا که غالباً از باب طنز و تعريض و کنايه گفته مي شود اين است که فلاني روي در نقاب کشيد و از دار دنيا رفت . آورده اند که ... در قروت و اعصار گذشته که وسايل و امکانات عصر حاضر فراهم نبود بوق در غالب امور و شئون اجتماعي مورد کمال ضرورت و احتياج بوده از آن تقريباً در همه جا استفاده مي کرده اند . في المثل وسيله ارتباطي و مراصلاتي بوده ، يعني در شاهراههاي ايران ، هر چند کيلومتر به چند کيلومتر بوق زنها و شيپورچي ها ، اخبار و اطلاعات مهم و فوري را به صورت رمز به طرف مقابل اطلاع مي دادند و آن هم به ديگري مي گفت تا در ظرف چند ساعت آن خبر به مقصد مي رسيد . در جمع آوري سپاهيان و تشويق و تحريض آنان به حمله و تعرض به کار مي رفت تا خوف و هراس در قلوب آنان راه نيابد و شجاعانه بر دشمن بتازند . در جشنها و عروسيها به همراه ساز و دهل و کرنا به صدا مي آمد و بر رونق و نشاط جشن مي افزود . آسيابانها به وسيله بوق و آهنگ مخصوصي آمادگي آسيا را به روستائيان و کشاورزان اعلام مي داشتند تا گندمهاي خودشان را به سر آسيا ببرند و آرد کنند. بالاخره بوق درباره مردگان و اموات نيز به کار مي رفت. توضيح آنکه اگر مرد يا زن بيماري به هنگام شب از دار دنيا مي رفت، با آهنگ مخصوصي که مي توان آن را به آهنگ عزا تعبير کرد بوق مي زدند تا سکنه آن آبادي آگاه شوند و صبحگاهان در تشييع جنازه متوفي شرکت کنند ، دير زماني پس از انجام اين مراسم اگر احياناً افراد بي خبر از جريان مرگ آن شخص مي پرسيدند مخاطب از باب طنز يا کنايه جواب مي داد ، بوقش را زدند ، يعني از اين دنيا رفت و روي در نقاب خاک کشيد. اين عبارت رفته رفته بصورت ضرب المثل درآمد و اکنون نه تنها در مورد اموات و مردگان به کار مي رود ، بلکه درباره افرادي که از مشاغل حساس برکنار شده باشند نيز ، مورد استشهاد و تمثيل قرار مي گيرد . في المثل مي گويند فلاني بوقش را زدند يعني ديگر کاره اي نيست و از گردونه خارج شده است.