آذربایجان غربی سرزمین زیبایی ها
راسخون/ سردشت کجاست؟
سردشت در جنوب غربي آذربايجان غربي قرار دارد و يکي از شهرهاي کردنشين آذربايجان است.
مردم اين شهر که مرزهاي مهمان نوازي را جا به جا کردهاند به زبان کردي صحبت ميکنند. اين شهر با شمال عراق همسايه است و اسم اين شهر در کنار جنگ ايران با عراق که مورد حمله شيميايي قرار گرفت، زياد شنيده ميشود. شايد يکي از دلايل مهمي که خيليها به اين شهرميروند به خاطر شرايط جبري آن باشد که در مرز خيلي از شهرهاي مرزي عراق قرار دارد و حالا با اين دليل وجود بازارهاي مختلف که شايد کمتر کسي از آنها خبر داشته باشد باعث شده است که سردشت يکي از بهترين شهرهاي ممکن براي مسافرت باشد.
چه زماني به سردشت سفر کنيم؟
اگر ميخواهيد زيباييهاي اين شهر را در روياييترين حالت آن ببينيد بهتر است بهار و تابستان که خنکي آب و هواي آن جان و دلتان را تازه ميکند،
مهمان اين شهر شويد. همچنين فراموش نکنيد که به خاطر آب و هواي معتدل و جذاب اين شهر، آب و هوا هميشه در حالت ايدهآل خودش قرار دارد اما طيف رنگبندي شهر سردشت در تابستان موضوعي است که به راحتي نميتوان از آن گذشت. اما اگر دوست داريد در فصلهاي پاييز و زمستان به اين شهر مسافرت کنيد، حتما مدنظر داشته باشيد که با خود لباس گرم ببريد، چرا که انقدر سرماي عجيبي دارد که اگر بدنتان به سرماي زياد عادت نداشته باشد کاملا ميتواند خاطره بدي برايتان به جا بگذارد اما اگر عاشق باران و برف هستيد، شهر سردشت شما را از اين لحاظ راضي نگاه خواهد داشت.
شهر سردشت غرق در زيباييهايي طبيعي است و خود شهر زاده اين طبيعت زيباست. اين شهر آبشارهاي فصلي و دشتهاي سرسبز زياد و آب و هواي بسيار خنک و مطبوعي دارد که اين شهر را يک گزينه ايدهآل براي سفرهاي تابستاني ميکند.
جادههاي سردشت محال است از يادتان برود
جادههاي سردشت شما را تا رسيدن به مقصد منتظر نميگذارند و از همان مسير زيباييهاي و ديدنيهاي اين شهر شروع ميشود. مسير سردشت به ويژه از مبدا شهرهاي آذربايجان در فصل بهار به يک بهشت تمام عيار تبديل ميشود. هرجا که سر برميگردانيد آبشارهاي ريز و درشت فصلي را ميبينيد که از دل کوههاي پوشيده از جنگلهاي بلوط جاري شدهاند.
جنگلهاي بلوط با آن شکل خاص و متفاوت برگهايشان براي خودشان جاذبهاي شدهاند در مسير اين شهر. حيف است که در کنار اين آبشارها ماشين را نگه نداريد و دست و صورتتان را با آب زلال و خنک آن نشوييد تا جان و دلتان حال بيايد.
آبشار شلماش، فوران زيبايي در دل کوه
شايد معروفترين جاذبه طبيعي سردشت آبشار شلماش بالا بلند آن باشد. آبشار شلماش که در نزديکي روستايي به همين اسم قرار گرفته در واقع يک آبشار نيست بلکه مجموعهاي از ۳ آبشار است که در فاصلههاي ۲۰۰ متري از هم قرار دارند. در فصل بهار همزمان با برف شدن آبها ابشار شلماش در پرآبترين و خروشانترين روزهاي خود است.
آبشار شلماش
اما ديدن آبشار همه ماجرا نيست؛ در نزديکي آبشار جنگلهاي بلوط زيادي هستند که شکل تنه و برگ اين درختان که در فصل بهار جوانههاي برگهاي تازه با آن سبز خوشرنگ را هم زياد ميتوان آنجا ديد، فضاي جنگل را خيلي رويايي ميکند.
کاني گراوان، آبشاري از رنگها
کاني در زبان کردي به معناي چشمه است و گراوان يعني آب سنگين و سخت. کاني گراوان چشمهاي است که املاح و مواد معدني زمين را از دل آن به روي خاک ميرساند. در هر ليتر از آب اين چشمه معدني حداقل يک گرم املاح وجود دارد که همين املاح به مرور زمان روي تخته سنگ بزرگ نشستهاند و اثر طبيعي کاني گراوان را شکل دادهاند. طبيعي است که اين آب با اين همه املاح و مواد معدني که دارد دواي درد خيلي از بيماريها باشد و به همين خاطر کاني گراوان ميزبان مهمانهاي زيادي ميشود که براي درمان بيماريهاي پوستي راهي اين چشمه ميشوند.
سازه طبيعي چشمه گراوان از دور شبيه به کوههاي رنگي آلاداغلار در آذربايجان شرقي است و انگار که از آن آبشارهاي رنگارنگي در جريان است.
آبشار سردشت
هرچند با پرآب شدن رود هرمز آباد و سرسبزي طبيعت اطراف در فصل بهار ميشود با يک تير دو نشان زد؛ هم چشمه گراوان را ديد و هم از طبيعت زيبا و سرسبز آن لذت برد اما در زمستان هم طبيعت کاني گراوان عالم ديگري دارد. اين منطقه زمستانهاي پربرفي دارد و وقتي سازه چشمه در برف پوشانده ميشود به يک قلعه سفيد در فيلمها ميماند.
هر چند جاذبههاي طبيعي سردشت در جلب توجه گردشگران از جاذبههاي تاريخي آن پيشي گرفتهاند اما براي کساني که هميشه در جستجوي تاريخ هستند اين شهر يادگاريهاي تاريخي هم دارد.
پل قلعه تاسيان
قدمت اين پل به سالهاي قبل از اسلام و به دوره سامانيان برميگردد. هر چند از پل و قلعه آثاري براي ديدن به جا مانده اما انتظار ديدن بناهاي سالم را نداشته باشيد. پل و قلعههاي مربوط به دوره سامانيان به نام ايزدي قهلاتاسيان در روستايي به همين نام و در شمال شهر سردشت قرار گرفتهاند. اين پل در مسير رودخانه زاب قرار گرفته و به علت صخرهاي بودن بستر رودخانه پيريزي نشده است و پايههاي آن مستقيما روي صخرهها قرار گرفتهاند.
حمام تاريخي سردشت
حمام قديمي سردشت يا همان حمام بيستون که يادگاري از دوران قاجار و زماني است که حمامها عمومي بودند و مردم در خانههايشان حمام نداشتند. معماري اين حمام شبيه معماري حمامهاي دوره قاجار در ديگر مناطق کشور است. اين حمام در ليست آثار ملي ثبت شده است و از آنجايي که داخل خود شهر سردشت است، به راحتي ميتوانيد به بازديد از آن برويد.
بازار سردشت
بازارچه مرزي کيله سردشت
اسم بازارهاي بانه در ميان تمام بازارچههاي مرزي پررنگتر است، اما در سفر به سردشت فرصت خريد از بازارچه مرزي کيله سردشت را از دست ندهيد. به خاطر هم مرز بودن اين شهر با عراق و نداشتن تعرفه گمرک روي محصولاتي که در بازارچه ارائه ميشود، قيمت کالاها به شکل چشمگيري پايينتر است. اگر قصد خريد لوازم خانگي، آشپزخانه و مواد شوينده را داريد دست خالي از اين بازار بيرون نميآييد.
علاوه بر بازارچه مرزي، سردشت مجتمعهاي تجاري زيادي هم دارد که تعداد آنها در سالهاي اخير رو به افزايش است و در اين مجتمعها اجناس خارجي، به ويژه انواع ظروف چيني، کالاهاي الکترونيکي، لوازم خانگي و انواع شکلات را ميتوانيد تهيه کنيد.
بازارچه گلزار و بازارچه شار نيز از بازارهاي معروف سردشت هستند اما قطعا بازارچه مرزي اين شهر بسيار مشهورتر و کارآمدتر است و حتما يادتان باشد که به بازار پارچه سرچشمه سر بزنيد و از قيمتهاي مناسب اين بازار پارچهاي استفاده کنيد.
غذاي سردشت
آش دوغ داغ در خنکاي آبشارها
اگر براي اولين بار در اين مسير سفر ميکنيد شايد از ديدن آن همه بطري دوغ در زير آبشارهاي سردشت تعجب کنيد. اما براي بار دوم هم چشمتان عادت خواهد کرد و هم ممکن است خود اين دوغها و آن آش دوغهاي خوشمزه و کم نظيري که محليها وسط راه روي آتش درست ميکنند دليل سفر دوباره شما به اين شهر باشند. در طول مسير و در فواصل مختلف غرفههايي هستند و مسافران زيادي را ميبينيد که کنار اين دکهها ميايستند و با يک کاسه آش دوغ محلي تمام عيار در کنار خنکاي آبشارها زندگي را مزه مزه ميکنند.
کباب
به ديدن اين جنگلها برويد و بسته به زمان، صبحانه يا ناهارتان را در دل اين جنگلها نوش جان کنيد. کبابهاي سلطاني سردشت حرف ندارند؛ توصيه ميکنيم از همان کبابيهاي نزديک آبشار کبابهاي سلطاني را بگيريد و در جنگلهاي نزديک نوش جان کنيد. البته اين شهر انواع و اقسام کبابهاي محلي خودش را نيز دارد و با توجه به اين که اين شهر معدن کشت سماق است، کبابهاي پرسماق و خوشمزهاي را در دسترس دارد که تا مدتها طعم آن از زير زبانتان خارج نخواهد شد.
کلانه؛ پيتزاي کردي
اصالت کلانه به شهر کرمانشاه برميگردد، اما تقريبا در اکثر شهرهاي کردنشين ميتوان آن را پيدا کرد. علاوه بر آش دوغ، اين غذاي لذيذ را هم ميتوانيد در غرفههاي غذاي بين راهي سردشت نوش جان کنيد. اما اينکه کلانه را چطور و از چه چيزي درست ميکنند که طعم بهشتي دارد بايد بگويم که اين غذا فقط ترکيبي از نان و روغن حيواني و سبزي محلي است. خمير کلانه از آرد گندم درست ميشود، در فصل بهار گياه کوهي «پيچک» و در بسياري از مواقع هم پيازچه را داخل اين خمير ميپيچند آن را روي ساج ميپزند و در روغن حيواني سرخ ميکنند. اگر اوايل بهار که هنوز هوا سرد است به سردشت برويد، حتما بايد اين غذا را امتحان کنيد و ببينيد که خوردن کلانه داغ همراه با دوغ طبيعي در کنار آتش و سرماي سردشت چه تضاد زيبايي خلق ميکند. -