این آقای کراواتی نگذاشت نام «خلیج فارس» جعل شود
فارس/ «احمد اقتداري» در زندگي ۹۴ سالهاش جغرافيدان و معلم و استاد دانشگاه و وکيل دادگستري و رئيس اداره فرهنگ و نويسنده و مورخ بود، اما بهتر است بگوييم «ايرانشناس» بود. عاشق ايران بود و عاشق خليج فارس و اينطوري «قلب» خليج فارس شد؛ استاد «شفيعي کدکني» درباره او گفته است: «خليج فارس قلب ايران است و دکتر احمد اقتداري قلب خليج فارس».
درباره ايران و خليج فارس کتاب و مقاله تا توانست نوشت و چاپ کرد؛ ۴۰ کتاب و بيش از ۲۰۰ مقاله علمي منتشرشده دارد و کلي کتاب و مقاله و سخنراني و نامه و يادداشت چاپ نشده. کتابهايش هم از اين کتابهاي معمولي نبودند؛ کتاب مرجع بودند. ميزان دانشش درباره خليج فارس که روشن است و بهقول استاد «احسان اشراقي» تاريخپژوه و عضو فرهنگستان علوم ايران «امروز هر پژوهشگري بخواهد از درياي فارس و عمان و از جزاير و کرانههاي آن سخن به ميان آورد از کتابها و مقالات دکتر اقتداري بينياز نيست. نام او با خليج فارس پيوندي ناگسستني پيدا کرده است». اظهار نظر ديگري هم هست که ميگويد: «در ۶۰ سال اخير نميتوان خليج فارس را خواند و از آثار احمد اقتداري گذشت. زبانشناسها، باستانشناسها و مورخين مهمترين ارجاعات را به آثار اقتداري ميدهند». عاشق هم که ميشوي اينطوري خوب است؛ نامت پيوند بخورد با نام معشوق.
اسناد تاريخي که «احمد اقتداري» جمعآوري کرده در نيمقرن اخير در مجامع بينالمللي و حتي محافل مدعي اسامي مجعول به اثبات نام «خليج فارس» منجر شده است
«گور نِگار» ايراني!
احمد خان چطوري درباره ايران کتاب مينوشت؟ از خدا عمر و ذوق گرفته بود و بهقول خودش: «ميتوان گفت همه شهرها و ديههاي [دههاي] کشور را ديدم. همه آثار قديمي و منابع طبيعي و زيباييهاي هنري و معماري و تاريخي کشور را با دقت بازديد نمودم. بيشتر مردمان و بيشتر لهجههاي محلي را ديدم و شنيدم و در کار زبانشناسي ايراني بيش از پيش شور و شوق پيدا کردم». آنقدر آثار باستاني ايران را بررسي کرده بود که «جلال آلاحمد» او را «گور نِگار» لقب داد؛ اشارهاي به اينکه بسياري از آثار و ابنيه باستاني و اسناد تاريخي و ميراث فرهنگي ايران را او شناسانده است به ايرانيها. از دهه ۴۰ شمسي هم درباره خليج فارس و پيشينه تاريخي و اقوام و لهجهها و جزيرهها و ساکنان اين خليج هميشه فارس و هميشه ايراني کتاب و مقاله مينوشت و وقتي ديگراني از سر شيطنت يا ناآگاهي براي خليج فارس اسامي مجعول به کار ميبردند زود تذکر ميداد و پيگيري ميکرد و به معذرت واميداشت و تأکيد داشت: «خليج فارس، خليج فارس است و بس»! عاشق هم که ميشوي، اينطوري خوب است؛ غيرت داشته باشي روي معشوق.
در کتاب «خليج فارس از ديرباز تاکنون» که اولينبار در سال ۱۳۴۵ شمسي منتشر شد اطلاعات تاريخي ارزشمند و روايتهاي شگفتانگيزي درباره تاريخچه خليج فارس آورده شده است
هدفش چه بود؟
آخرسر بشنويم سخني از احمد خان پساز آنهمه تلاش براي شناسايي هويت تاريخي و فرهنگي خليج فارس و ببينيم به چه هدف و اميدي عمر در اين راه گذاشته است: «اميد من آن است که جوانان و پژوهندگان بخوانند و دريابند که چگونه خليج فارس از نظرات مختلف شايان دلبستگي و توجه است، باشد که به همه بندرها و جزيرهها و آب و خاکش دل بندند و در حفظ و آباداني آن بکوشند». عاشق هم ميشوي اينطوري خوب است؛ مثل «احمد اقتداري» آباداني و بالندگي و آگاهي بطلبي براي وطن.
بلواري در زادگاه دکتر اقتداري در شهر گِراش استان فارس به ياد «پدر مطالعات خليج فارس» نامگذاري شده است