خراسان/ عاشق نيروي هوايي بود. رفت تهران چهارماه خدمت کرد، صدايش کردند که صف بايستد. نمازش را تمام کرد بعد رفت. چون دير رسيده بود تنبيهاش کردند همان روز آمد و گفت: مادر براي اين که نماز خواندم تنبيه شدم. پتو و 30 هزار تومان پول پس داد و ديگر نرفت.
خاطره اي از شهيد « محمود عرفانيان خرما فروش»