نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
دیدنی-خواندنی

زندگی به سبک اوتاکوها!

منبع
خراسان
بروزرسانی
زندگی به سبک اوتاکوها!

خراسان/ درباره ديدن انيمه و خواندن مانگا، محصول‌هاي فرهنگي ژاپن که در سال‌هاي اخير با استقبال بسياري از مردم دنيا مواجه و بيشتر از سرگرمي يک سبک‌زندگي شده است


 بهشان مي‌گويند «اوتاکو»؛ يعني کسي که به ديدن انيمه (پويانمايي ژاپني) و خواندن مانگا (داستان مصور ژاپني) علاقه دارد اما اين تعريف دقيقي نيست. اوتاکو بودن بيشتر از سرگرمي، يک سبک‌زندگي است. «فوتباليست‌ها» را يادتان مي‌آيد؟ چطور هر هفته پاي تلويزيون ميخکوب مي‌شديم و با چه شور و هيجاني، سعي مي‌کرديم حرکات غيرممکن سوباسا و رفقا را در گل‌کوچيک تقليد کنيم؟ همه‌چيز فوتباليست‌ها، از چشم‌هاي درشت‌‌شان تا مهارت‌هاي فوتبالي‌شان، اغراق‌شده بود اما ما باور مي‌کرديم. آن‌وقت‌ها کسي نمي‌دانست «فوتباليست‌ها» انيمه است و اسم «اوتاکو» هم به گوش‌مان نخورده بود. کم‌کم صنعت انيمه قدرت بيشتري گرفت. عنصر اصلي اغراق بصري و محتوايي حفظ و دايره نفوذ و تنوع ژانرها به‌مرور و با برنامه گسترده‌تر شد. طرفدارانش در سرتاسر دنيا يک گروه و اسم پيدا کردند ولي تنها وجه اشتراک‌شان دوست داشتن انيمه نبود. يادگرفتن زبان ژاپني، جست‌وجو براي پيداکردن دستورپخت غذاهايي که در انيمه‌ها نمايش داده مي‌شود، خريدن وسايل جانبي مثل پوستر، اکشن‌فيگورها و اکسسوري، بعضي مشخصه‌هايي است که اوتاکوها را از غيراوتاکوها متمايز مي‌کند. اوتاکوها حتي روياها و فانتزي‌هاي مشترکي هم دارند مثل سفر به ژاپن، ملاقات با مانگاکاها (نويسنده‌هاي مانگا) و بازديد از مکان‌هايي که الهام‌بخش انيمه‌ها بوده‌اند. آن‌هايي که موفق به تحقق روياهاي‌شان مي‌شوند، به «توريست‌هاي اوتاکويي» معروف‌اند و تعدادشان آن‌قدر زياد است که در سال‌هاي اخير سهم بزرگي در رونق صنعت گردشگري ژاپن ايفا کرده‌اند. در ادامه از خلال گفت‌وگو با دو اوتاکو، با اين سبک زندگي نوظهور بيشتر آشنا مي‌شويم و يک کارشناس ارتباطات درباره سواد رسانه‌اي در مواجهه با انيمه اطلاعات مفيدي در اختيارمان مي‌گذارد.

از عشق‌هاي خيالي تا مديريت استرس در مدرسه!
2 اوتاکو از علاقه‌شان به انيمه و تأثير اين علاقه بر زندگي‌‌شان مي‌گويند
انيمه در دنيا از هر قشر و سني طرفداران زيادي دارد ولي هنوز در گفتمان رسمي فرهنگ کشور ما جايي پيدا نکرده است. کارشناسان رسانه، به بحث درباره اين محصول فرهنگي اقبالي نشان نمي‌دهند. متوليان فرهنگ مثل هميشه روش بي‌زحمت و البته بي‌فايده فيلتر کردن را انتخاب و خانواده‌ها يا فرزندان‌شان را در دنياي بسيار گسترده انيمه تنها رها کرده‌اند يا به تأسي از مسئولان فرهنگي، راهکار حذف و ممنوعيت را ترجيح مي‌دهند. گفت‌وگوهايي که در ادامه مي‌خوانيد، کمک مي‌کند زيروبم سبک زندگي طرفداران انيمه و روش‌هاي درست مواجهه با آن‌ها را بهتر بشناسيم.
 

شخصيت‌هاي انيمه‌اي از آدم‌هاي واقعي جذاب‌ترند
رويا      15ساله     دانش‌آموز        اهل تهران  
با رويا که اسم واقعي‌اش را نمي‌گويد، ازطريق پيج هواداري‌اش در اينستاگرام آشنا مي‌شوم. از شکل و شمايل پست‌ها و تعداد زياد کامنت‌ها اين‌طور برمي‌آيد که براي صفحه‌اش حسابي وقت مي‌گذارد. دو سال است که اوتاکو شده و از آن جايي که به‌درستي حدس مي‌زند من يک غيراوتاکويي هستم، دربرابر بعضي سوال‌ها گارد مي‌گيرد.
 چرا خودت را اوتاکو معرفي مي‌کني؟
يکي فيلم‌باز است، يکي سريال‌بين‌. اوتاکو هم کسي است که انيمه و مانگا دوست دارد. با بقيه تفاوت خاصي ندارد و نبايد اوتاکوها را از جامعه جدا ببينيم.
 علاقه به انيمه و هواداري از آن، چقدر   زمانت  رامي‌گيرد؟
براي پيج هواداري گاهي يک ساعت در روز وقت مي‌گذارم و بعضي‌وقت‌ها بيشتر. انيمه هم روزي حداقل يک قسمت (20 دقيقه) مي‌بينم و روزي حداکثر 8، 9 ساعت. وقتي پاي انيمه مي‌نشيني، بلند شدن خيلي آسان نيست. حتي شده در يک روز، 26 قسمت پشت سر هم ببينم ولي اصلا تأثير منفي روي نمره‌ها و کارهاي روزمره‌ام نداشته‌است.
 اين‌همه زمان گذاشتن براي انيمه، نتيجه‌اي غير از سرگرم شدن هم برايت داشته است؟
در مدرسه خيلي به من کمک کرد. در اين‌حد که اگر با انيمه آشنا نمي‌شدم، افتضاح به‌بار مي‌آمد! وقتي شروع به انيمه ديدن کردم، 13 ساله بودم. مدرسه‌ام را عوض کرده بودم، هيچ دوستي نداشتم و درس خواندن برايم سخت شده‌بود. با ديدن انيمه‌هاي ژانر مدرسه‌اي، روابط اجتماعي‌ام بهتر شد چون فهميدم من تنها کسي نيستم که در مدرسه استرس دارد. خيلي‌ها اين‌طوري‌اند و تا حرف نزنم، چيزي تغيير نمي‌کند.
 تأثير منفي چطور؟
راستش بعد از اوتاکو شدنم، ديگر جذب آدم‌ها نشدم. شخصيت‌هاي انيمه‌اي برايم جذاب‌ترند. ديگر اين‌که من با خشن‌ترين انيمه‌ها اوتاکو شدم. در 13سالگي، انيمه‌هايي را مي‌ديدم که در رده‌بندي سني‌شان نوشته بود مناسب 17 ساله‌هاست. بعضي انيمه‌ها ممکن است براي بچه‌هاي کوچک آسيب‌زا باشد. درست است که همه‌شان رده‌بندي سني دارند ولي به خود شخص بستگي دارد که انيمه‌هاي مناسب سنش را ببيند يا نه. خب فيلم سينمايي هم همين‌طور است.
 از روياهايت برايم بگو.
دوست دارم بروم ژاپن، مانگاکاهاي موردعلاقه‌ام را ببينم، به استوديوهاي انيمه‌اي سر بزنم، غذاي ژاپني درست کنم و مانگا بنويسم. يادگرفتن زبان ژاپني هم که روياي هر اوتاکويي است. آرزوي دست‌نيافتني من و خيلي از اوتاکوها رفتن به دنياي انيمه‌هاست.
 

دنياي انيمه آزاد و نامحدود است
حميد   20ساله       باريستا    اهل مشهد
حميد تا ديپلم درس خوانده و در کافي‌شاپ مشغول کار است. سه سال پيش با ديدن «attack on titan» به انيمه علاقه‌مند مي‌شود و از آن وقت تا حالا روزي دو ساعت وقت صرف انيمه ديدن و مانگا خواندن مي‌کند. حميد مي‌گويد اوتاکوهايي را مي‌شناسد که روزانه تا 10 ساعت هم براي فعاليت‌هاي انيمه‌اي وقت مي‌گذارند.
 چرا انيمه برايت جذاب است؟
در انيمه‌ از کليشه‌هاي روزمره خبري نيست و داستان‌هاي خيلي جذاب و دنياي آزادي دارد. مثلا براي فيلم‌هاي سينمايي، بودجه مشخصي تعيين و با توانايي‌هاي بازيگرها و جلوه‌هاي ويژه محدود مي‌شود اما در انيمه با نقاشي متحرک سروکار داريم، بنابراين هيچ چيز نمي‌تواند محدودش کند. فرهنگ ژاپني هم که در انيمه‌ها نشان داده مي‌شود، برايم جالب است.
 چقدر فرهنگ ژاپني را مي‌شناسي و چرا دوستش داري؟
اصولا اوتاکوها به همه‌چيز فرهنگ ژاپني از لباس گرفته تا غذا علاقه‌مند هستند. من به‌خاطر انيمه، شروع کرده‌ام به يادگرفتن زبان ژاپني. چون آشپزي‌ را دوست دارم، بعضي‌وقت‌ها هم دستور غذاهاي انيمه‌ها را پيدا مي‌کنم و براي خودم مي‌پزم. البته مي‌دانم به آن خوشمزگي نمي‌شود چون بعضي از مواد اوليه غذاهاي ژاپني در ايران گير نمي‌آيد. در اتاقم هم يک‌سري اکسسوري انيمه‌اي دارم ولي چيزهايي مثل اکشن‌فيگورها را به‌دليل قيمت بالاي چندميليوني‌شان نمي‌توانم تهيه کنم. البته اين را هم بگويم که يکي از دوستانم که در ژاپن زندگي مي‌کند، معتقد است آن چه در انيمه نشان داده مي‌شود، با واقعيت‌هاي اين کشور خيلي فرق دارد. مثلا در انيمه، ژاپني‌ها معمولا افراد جسوري نمايش داده مي‌شوند ولي در واقعيت غالبا خجالتي و کم‌حرف‌اند.
 ديدن انيمه تأثيري هم در زندگي‌ات داشته است؟
بله، مدتي است که ورزش را شروع کرده ام. بيشتر به خودم اهميت مي‌دهم و کارهايي را انجام مي‌دهم که از نظر خودم درست است. البته تأثير منفي هم داشته است. دلم مي‌خواهد مثل کاراکترهاي انيمه‌اي، شخصيت کامل و بي‌نقصي داشته‌باشم. راستش با خانواده هم چندباري دعوايم شده. آن‌ها معتقدند انيمه چرت‌وپرت است و به‌درد نمي‌خورد. سر همين موضوع مدتي از اجتماع دور شدم. از خودم دلزده شده و به‌خاطر سرکوفت‌هاي خانواده باور کرده‌بودم که آدم بي‌خودي هستم. چندوقت رفتم پيش روان‌پزشک و مشکلم برطرف شد. مدتي هم ساعت خوابم به‌هم ريخته‌بود. شب‌ها تا ساعت 3-4 انيمه مي‌ديدم در حالي که صبح بايد مي‌رفتم سر کار ولي الان نظم خوابم برگشته و فقط در زمان استراحت بين کارهايم انيمه مي‌بينم.
 از فانتزي‌هاي زندگي اوتاکويي برايم تعريف کن.
يکي از فانتزي‌هاي اوتاکوها که از ديد يک غيراوتاکو خيلي عجيب به‌نظر مي‌رسد، چيزي است به‌اسم «وايفو» و «هازبندو» که در ژاپني به‌معني زن و شوهر است. هر اوتاکو معمولا يک کاراکتر انيمه‌اي را به‌صورت همسر خودش تصور مي‌کند. من هم وايفو دارم. البته عشق واقعي که نيست ولي خب دوست دارم شريک زندگي‌ام ويژگي‌هايي شبيه به وايفو داشته‌باشد. اين ويژگي‌ها براي من قوي و قابل اعتماد بودن است. وايفوي بعضي‌ها ناز و کيوت است، براي يک عده جذاب بودن مهم است و بعضي‌ها جذب شخصيت‌هاي مظلوم مي‌شوند.
 بعضي‌ از اوتاکوها سعي مي‌کنند از علاقه‌شان به انيمه کسب درآمد کنند. تو تا حالا اين کار را کرده اي؟
مدتي مانگا ترجمه مي‌کردم ولي درآمدي نداشتم. اصولا اوتاکو بودن در ايران، کار سختي است. معمولا براي انيمه‌ها زيرنويس پيدا نمي‌شود. سايت‌هاي دانلود انيمه مرتب فيلتر مي‌شوند و با اين‌که عده‌اي به‌عنوان مترجم مانگا فعاليت مي‌کنند ولي نمي‌توانند ترجمه‌هاي‌شان را به‌طور قانوني بفروشند. نمي‌دانيم دولت چه مشکلي با انيمه دارد.


مصرف‌کننده چشم‌بسته انيمه نباشيم
توضيحات يک مدرس سواد رسانه و نويسنده کتاب «مطالعه مصرف مخاطبان انيمه و مانگا در ايران» درباره تأثيرات تماشاي انيمه و اين نوع سبک‌زندگي
«مرضيه ادهم»، نويسنده کتاب «مطالعه مصرف مخاطبان انيمه و مانگا در ايران»، دانشجوي دکتراي ارتباطات اجتماعي و مدرس سواد رسانه مي‌گويد: انيمه، يکي از راه‌هاي اجتماع‌پذير کردن بچه‌ها در ژاپن است. مثلا انيمه‌هايي درباره نحوه استفاده از مترو يا برخورد صحيح با حيوانات وجود دارد. در چين و کره هم فرهنگ سازي به‌کمک تصويرسازي و انيمه بسيار رايج است. حتي از اين طريق به بچه‌ها روش مواجهه با اضطراب، تنهايي و راه ارتباط برقرار کردن با ديگران را ياد مي‌دهند. انيمه، نکات مثبت زيادي دارد ولي لازم است يک نفر همراه بچه‌ها باشد.
 براي شناختن دنياي انيمه چه چيزهايي بايد درباره‌اش بدانيم؟
نوع مصرف انيمه و مانگا با پويانمايي‌ها و کميک‌استريپ‌هاي آمريکايي فرق دارد. انيمه، رده‌بندي سني و جنسيتي دقيق و با جزئيات دارد (حدود 30 دسته) و مخاطبش مي‌تواند از يک بچه 5 ساله باشد تا فردي 50 ساله که جذب محتواي سنگين سياسي، فلسفي و اجتماعي اين محصول مي‌شود. تفاوت بعدي، تعداد قسمت‌هاي انيمه‌ها و کارتون‌هاست. انيمه‌هايي را سراغ دارم که از 10-15 سال پيش هنوز توليدشان ادامه دارد و اين يعني مخاطب انيمه با آن زندگي مي‌کند. وقتي مشغول نوشتن پايان‌نامه‌ام درباره انيمه بودم که بعدا تبديل به کتاب شد، بسيار با اين بازخورد حتي ازسوي نخبگان مواجه شدم که معتقد بودند انيمه مال بچه‌هاست درحالي‌که حوزه فرهنگي گسترده‌اي است و هرم مصرف طولاني‌مدت دارد. بعضي از مخاطبان انيمه به‌دليل اين نگاه تحقيرآميز، علاقه‌شان را از ديگران مخفي مي‌کنند که مي‌تواند آسيب‌زا باشد. بعضي از خانواده‌ها هم با خيال اين‌که فرزندشان سرگرم کارتون ديدن است، دست او را باز مي‌گذارند درحالي‌که در رده‌بندي سني بزرگ سالان انيمه، صحنه‌هاي مناسب بزرگ سالان و خشونت‌آميز وجود دارد.
 مخاطب باسواد انيمه بايد چطور با اين محصول مواجه شود که مصرف‌کننده چشم‌بسته نباشد؟
نکته مهمي که ما را به سواد رسانه‌اي مخاطب‌هاي انيمه و مانگا اميدوار مي‌کند، اتاق‌هاي گفت‌وگو و صفحات هواداري در فضاي‌مجازي است. مخاطب‌هاي حرفه‌اي‌تر انيمه که بهشان «سِنسي» مي‌گويند، معمولا اطلاعات خوبي راجع به محتوا و رده‌بندي سني انيمه‌ها دراختيار ديگران قرار مي‌دهند و نقد و بحث هم در اين صفحات زياد شکل مي‌گيرد. با اين‌حال سواد رسانه، خط‌کشي نيست که آن را روي محصولات مختلف بگذاريم تا بفهميم پيام فلان انيمه خوب است يا بد. يک مفهوم سيال است و افراد بايد مرتب اطلاعات‌شان را درباره آن به‌روز کنند. مثلا يکي از موضوعاتي که مخاطب انيمه با آن بسيار سروکار دارد، مباحث اعتقادي است. منِ مسلمان، بيننده انيمه‌اي هستم که محتوايش مرتبط با اديان و اساطير شرقي است و گاهي با فرهنگ و سنت من فاصله زياد دارد. مخاطب آگاه در چنين مواردي تاريخ و اساطير ژاپن را مطالعه مي‌کند و مي‌فهمد که اگر فلان اتفاق در انيمه رخ مي‌دهد، به‌دليل مباني اعتقادي در کشور ژاپن است. مخاطب ناآگاه اما آن را به‌عنوان يک حقيقت مي‌پذيرد.
 بچه‌ها و نوجوان‌ها مخاطب تنهاي انيمه هستند و معمولا يک بزرگ‌تر قابل اطمينان همراهي‌شان نمي‌کند. وظيفه خانواده‌ها در اين ميان چيست؟
نظارت خانواده بر مصرف فرهنگي فرزندش تا 8 سالگي بايد مستقيم مداخله‌گر باشد. يعني خودشان محصول مناسب را تهيه کنند و کاملا درجريان محتواي آن باشند. از 8 تا 13 سالگي اين نظارت بايد غيرمستقيم، توافقي و دوستانه باشد. والدين در کشور ما تا نوجواني فرزندشان را رها مي‌کنند. توضيح‌شان هم اين است که بچه است، نمي‌فهمد. بعد ناگهان در 14 سالگي فرزندشان متوجه مي‌شوند که مثلا مخاطب محتواي جنسي است. تازه آن‌وقت نگران مي‌شوند و محروميت ايجاد مي‌کنند. تنها نقطه حساس‌شان هم نوع پوشش و مسائل جنسي است و نمي‌دانند داستان ممکن است وحشتناک باشد يا مغاير منطق و باورهاي خانواده.
 درباره نحوه همراهي و نظارت والدين بيشتر توضيح مي‌دهيد؟
من در آموزش سواد رسانه به والدين مي‌گويم انيمه و به‌طور کلي انواع رسانه، پستانک نيست که دراختيار بچه بگذاريد و برويد. خيلي از حرف‌ها و ابهامات کودک درقالب کارتوني که همراه والدينش مي‌بيند، حل مي‌شود. من والد هم اگر مي‌خواهم مفاهيمي مثل مسئوليت‌پذيري، دروغ نگفتن و توي صف ايستادن را به بچه‌ام ياد بدهم، با يک قسمت انيمه خيلي بهتر مي‌توانم اين کار را انجام بدهم. همراهي من با فرزندم حتي کمک مي‌کند او را بهتر بشناسم؛ درک او از ماجراي انيمه چيست؟ شخصيت بد را از خوب تشخيص مي‌دهد؟ همذات‌پنداري مي‌کند؟ بايد از رسانه به‌نفع خودمان استفاده کنيم. نکته جالب آن‌که وقتي در سن کم، رده‌بندي سني را به بچه آموزش مي‌دهيد، در نوجواني خودبه‌خود رعايت مي‌کند.
 نظارت همراه با بگيروببند متوليان فرهنگي هم که بستر آسيب را فراهم مي‌کند، کار را براي مخاطبان انيمه و والدين سخت کرده است.
قبلا سايت‌هاي ايراني خوبي در زمينه انيمه فعاليت مي‌کردند، بحث‌هاي علمي راه مي‌انداختند و روي محتوا کنترل داشتند ولي خيلي سليقه‌اي فيلتر شدند. وقتي مخاطب از فيلترشکن استفاده مي‌کند، ديگر لازم نيست وارد سايت ايراني بشود. آن‌وقت با کليدواژه‌هايي مبتني بر مسائل جنسي مواجه مي‌شود و سوالاتي برايش پيش مي‌آيد که جواب‌شان را نمي‌تواند در جاي درست پيدا کند. در کشور ما مصرف فرهنگي در دو ساحت به سمت زيرزميني شدن سوق پيدا مي‌کند؛ ساحت اول مواجهه مسئولان با رسانه است و دوم، برخورد قهرآميز خانواده‌ها که مثلا گوشي و تبلت بچه را مي‌گيرند و خيال‌شان راحت است که مشکل حل شد. اما مصرفي که مي‌توانست زيرنظر آن‌ها باشد، زيرزميني مي‌شود. به رسانه نه خيلي خوش‌بين باشيم و نه خيلي بدبين. در کشور ما نوجوان‌ها و جوان‌ها در رابطه با رسانه خيلي خوش‌بين‌اند. مثلا بهشان مي‌گويي مراقب باش چي مي‌بيني يا حواست به امنيت ات در فضاي مجازي باشد، مسخره‌ات مي‌کنند. والدين و مسئولان تصميم‌گير هم به شدت بدبين‌اند.
 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره