نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
دیدنی-خواندنی

ماجراهایی عجیب، غیر قابل توضیح اما واقعی!

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
ماجراهایی عجیب، غیر قابل توضیح اما واقعی!

باشگاه خبرنگاران/ به نقل از اسپات؛ در همه جاي دنيا داستان‌ها و روايت‌هاي بسيار عجيبي وجود دارند که مردم اين قصه‌ها را در جمع‌هاي دوستانه تعريف مي‌کنند. برخي از اين داستان‌ها ترسناک و بعضي ديگر طنز هستند، اما داستان‌هايي هم وجود دارند که عجيب و غريب هستند و هيچ منطق و توضيحي براي آن‌ها وجود ندارد. در فرهنگ مردم فيليپين داستان‌هايي وجود دارد که همه مردم آن‌ها را از گذشتگان خود شنيده اند و براي آيندگان و فرزندانشان نقل مي‌کنند.

در ادامه چند داستان عجيب و غريب محلي را مي‌خوانيد:

سفر در زمان

پس از ترور فرماندار شهر داسمارياس در اکتبر ۱۵۹۳، نگهبانان براي تأمين امنيت کاخ در انتظار تعيين جانشين او، در کاخ مستقر شدند. يکي از کساني که نگهباني مي‌داد سربازي به نام گيل پرز بود. اين سرباز حين انجام وظيفه، ناگهان احساس خواب آلودگي کرد و لحظه‌اي چشمان خود را براي استراحت بست. وقتي از خواب بيدار شد، خودش را در مکاني عجيب با ساکنان ناآشنا ديد. تنها پس از بازجويي از طرف بوميان به زبان اسپانيايي بود که متوجه شد در ميدان مکزيکو سيتي از خواب بيدار شده است جايي ۹۰۰۰ مايل دورتر از خانه اش!

داستان هايي واقعي، عجيب و غير قابل توضيح //// منتشر نشه

پس از بازجويي بيشتر، نگهبان سردرگم ماجراي باورنکردني انتقال از راه دور خود را از جمله قتل فرماندار فيليپين که هنوز در مکزيک شناخته نشده بود، بيان کرد. پرز زنداني شد، زيرا تصور مي‌شد که وي يک فراري است. سرانجام، دو ماه بعد خبر مرگ فرماندار توسط مسافران يک کشتي به مکزيک رسيد. برخي از مسافران کشتي نيز پرز را که آخرين بار در ۲۳ اکتبر در مانيل ديده بودند، شناختند. پرز آزاد شد، به فيليپين اعزام و وظيفه نگهباني خود را از سر گرفت.

داستان Berbalangs of Cagayan Sulu

در اوايل سال ۱۸۹۶، داستان‌هايي در مورد جزيره‌اي به نام ماپون، در درياي سولو بين مردم نقل مي‌شد و در اين جزيره گروهي از انسان‌هاي انسان نما معروف به Berbalangs زندگي مي‌کردند. گفته شده اين افراد داراي چشماني با مردمک‌هاي گربه مانند بودند که روحشان مي‌توانست از بدن آن‌ها فرار کند و همچنين به موجودي با بال تبديل مي‌شدند.

داستان هايي واقعي، عجيب و غير قابل توضيح //// منتشر نشه

يک ستوان نيروي دريايي انگليس به نام اتلبرت فوربس اسکرتچلي از اين جزيره بازديد کرد و در آنجا با دو رئيس قبيله که باهم رقيب بودند و هر يک خواهان کنترل همه روستا‌هاي جزيره بودند ملاقات کرد. اسکرچلي با يک راهنما در روستا شروع به گشت و گذار کرد و راهنما مدتي بعد او را رها کرد. راهنماي او، با وجود اينکه مي‌دانست ممکن است اين مرد شکار بربالانگ‌ها شود، اما او را ميان چمن‌هاي بلند کنار جاده رها کرد. اسکرچلي نه تنها صداي بال زدن را شنيد بلکه ديد که افرادي بالاي سر او پرواز مي‌کنند. صبح روز بعد، به اميد يافتن توضيحي در مورد وقايع عجيب شب گذشته، به کلبه راهنما رفت و او را مرده و با صورتي منجمد شده پيدا کرد.

نجات معجزه آساي روم پايومو

کليساي Apung Mamacalulu مکان بسيار مقدسي است. Apu مهمترين شخصيت احترام توسط Angeleños است و مردم اعتقاد دارند که معجزه مي‌کند. گواه اين داستان رومن پايومو، يک کشاورز است که در حالي که براي حيوانات خود چمن جمع مي‌کرد، توسط اسپانيايي‌ها اسير و متهم به قتل شد. بومي بيچاره مورد بازجويي و شکنجه قرار گرفت و سپس با تفنگ کشته شد.

داستان هايي واقعي، عجيب و غير قابل توضيح //// منتشر نشه

در ۲۵ اکتبر ۱۸۹۷، پايومو که محکم با طناب بسته شده بود، به محل اعدام هدايت شد. در راه از مقابل کليسايي رد شد و با ديدن ساختمان اين کليسا گفت: «خداي من، به من کمک کن! مرا محکم در آغوش بگير و با رداي مقدس خود مرا محصور کن و نجاتم ده!» ناگهان، طناب شل شد و پايومو، فهميد که به طرز معجزه آسايي نجات پيدا کرده است. نگهبانان اسپانيايي او را تعقيب کردند، اما او از ديد آن‌ها ناپديد شد. معلوم شد پايومو در يک تله ملخ به عمق ۳۰ متر افتاده که او را از شر اسيرکنندگانش پنهان کرده تا اينکه پس از چند روز او را به سلامت از چاله بيرون کشيدند.

ناپديد شدن يک مهاجر

در بناهاو عرفاني، آگريفينو لونتوک به عنوان اولين زاهد به منظور محافظت از اسرار کوه در آنجا مستقر شده بود. يکي از اين مکان‌ها اصطلاحاً Santong Jacob است، غاري با کف که فقط با خزيدن از شکاف محکم و تاريکي قابل دسترسي است. مردم بايد سه بار خود را در چاه کف غار فرو ببرند تا پاکيزه شوند. در اين غار بود که لونتوک خود را در چاه غوطه ور و سپس ناگهان احساس ضعف و عدم توانايي کرد.

داستان هايي واقعي، عجيب و غير قابل توضيح //// منتشر نشه

لونتوک وارد افسانه‌ها شده بود. ناپديد شدن او خانواده اش را نگران کرد تا اينکه بازگشت و از تجربه حضورش در سرزمين انکانتو جايي که يک روزش برابر با سه روز زمين بود، تعريف کرد. دخترش کريستا که در آن زمان ۷۳ ساله بود، اظهار داشت که پدرش روز‌ها به طور روزمره ناپديد و ناگهان دوباره از همان چاه ظاهر مي‌شود. اين پدر او بود که ابتدا کوه بنهوا را به عنوان يک کوه مقدس اعلام کرد.

داستان Loakan's Blooding Heart of Mary

در يک زيارتگاه نزديک به فرودگاه لوآکان در باگوئيو، مي‌توان مجسمه مرمري بزرگي از مريم مقدس را يافت که زماني هزاران نفر از علاقه‌مندان را به خود جلب مي‌کرد. در ژوئيه سال ۱۹۷۹، گزارش شد که مجسمه ماريان شروع به خونريزي کرده و ظاهرا در قلب او خون در جريان است. گفته مي‌شود آزمايشات آزمايشگاهي تاييد کرده اند که خون خشک شده خون واقعي انسان است، اما به طرز عجيبي، نمونه مورد تجزيه و تحليل حاوي سلول‌هاي خوني نبود.

داستان هايي واقعي، عجيب و غير قابل توضيح //// منتشر نشه

دادگاه عالي دادگستري Juvenal Guerrero اين واقعيت را تأييد کرد که پديده خونريزي قلب واقعاً اتفاق افتاده و پس از آن مردم براي دعا و نيايش در مکان اين مجسمه جمع شدند. يک کليساي کوچک ساخته شد. با اين وجود افراد مشکوکي هم بودند که ممکن است اين بازي را به راه انداخته باشند. امروزه تعدادي تصوير از اين مجسمه در مرکز مذهبي بانوي ما نگهداري مي‌شود.

صداي شيپور از آسمان لوبو

در تاريخ ۴ ژوئن ۲۰۱۵، در حدود ساعت ۳ بعدازظهر، از آسمان لوبو صدا‌هاي عجيب و وهم انگيزي شنيده شد. صدا‌هاي شيپوري مانندي که توسط وينسنت اندي مگناي حدود هفت تا ۱۰ دقيقه شنيده شد و اين صدا باعث آشفتگي حيوانات مانند پرندگان و سگ‌ها نيز شده بود. برخي حدس مي‌زدند که اين صدا‌ها در اثر باد، رعد و برق يا از نيروگاهي در نزديکي ايجاد شده باشد.

داستان هايي واقعي، عجيب و غير قابل توضيح //// منتشر نشه

با اين حال، ديگران، صدا‌هاي شيپوري مانند نشانه آخرالزماني را در نظر گرفتند. اتفاق غيرمعمول نيز در سراسر جهان نيز منعکس شد. ناسا تأييد کرد که صدا‌هاي عجيب و غريب شنيده شده در سراسر جهان tweeks، whistlers و sferics است که صداي پس زمينه زمين و نتيجه يک انتشار راديويي طبيعي است.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar