روش هایی برای تقویت ایمان به روش بزرگان دین

تبيان/ در مورد راههاي تقويت ايمان بايد بگوييم راه حلي که بزرگان دين در اين مقام ارائه داده اند، ميتواند عامل مؤثري براي اصلاح و بازسازي اخلاق به حساب آيد.
علاّمه طباطبايي (ره) ميفرمايند: اصلاح اخلاق و هواي نفس و تحصيل ملکات فاضله، تنها و تنها يک راه دارد، آن هم عبارت است از: تکرار عمل صالح و مداومت بر آن.
بايد عمل نيک را آن قدر تکرار کرد و در موارد جزئي که پيش مي آيد آن را انجام داد تا رفته رفته اثرش در نفس پايدار شود و در صفحه ي دل نقش بندد و تبديل به ملکه اخلاقي گردد. فردي که ميخواهد در مقام اصلاح آداب و رفتار خويش برآيد، توجه به آثار و نتايج اخروي ميتواند تأثير به سزايي در او داشته باشد.
وقتي که خداوند اخلاق زشت را مذمت ميکند و دارندگان چنين اخلاقي را تهديد به آتش دوزخ مي نمايد، قطعاً هر عاقلي عزم بر ترک و دوري آن را اختيار ميکند؛ و يا وقتي که ذات حق، اخلاق پسنديده و نيکو را ميستايد، شخص بر انجام آن تحريص و تشويق ميشود. علماي علم اخلاق، رعايت سه اصل کلي را در اين زمينه توصيه مينمايند و هرگاه کسي بخواهد متخلّق به اخلاق الهي گردد و آن را در خويشتن خويش دوام و قوام بخشد، لازمه اش مراعات اين سه اصل است:
۱. مشارطه: در هنگام صبح، وقت برخاستن از خواب و شروع به کار، با نفس خويش شرط کند که از حدود و احکام الهي تخطّي نکند و گناه و معصيتي را مرتکب نشود و در حد توان خود خدمت به خلق نمايد.
۲. مراقبه: يعني از شرطي که در ابتداي صبح با نفس خود بسته، محافظت و مراقبت نمايد. او بايد در طول روز با همان شرط ابتدايي زندگي کند؛ چون هر عقل سليمي حکم ميکند که تخلّف از شرط حرام است. پس همواره بايد کشيک نفس را بکشد و مراقب باشد که از مسير حق منحرف نشود.
۳. محاسبه: در وقت خواب بايد آنچه را که در روز انجام داده، محاسبهي کامل نمايد و اگر خيانتي از نفس او سر زده، فوراً توبه نمود، و نفس را تأديب نمايد که اصطلاحاً به اين اصل، معاقبه و معاتبه هم گفته ميشود؛ يعني تعقيب نمودن و مورد عتاب قرار دادن نفس. همچنين اگر خطايي از او سر نزده است خداي تعالي را شکر کند و مواظب باشد که شايد در اين خواب به او موهبت و عنايتي از جانب حق بشود.
براي بسياري از انبيا و اوليا، اولين بار در عالم خواب مکاشفاتي دست داده است. [ميرزا جواد ملکي تبريزي، رسالهي لقاء الله، ص ۶۵ به بعد]ضمنا شما را توصيه ميکنيم با انسانهاي نيک و متدين ارتباطات خود را بيشتر کنيد.
در محيطهايي مثل مسجد بيشتر رفت و آمد و توقف داشته باشيد. با علماي صالح نشست و برخاست کنيد و با مطالعه شرح حال عارفان دلسوخته و متشرع روح خود را تقويت کنيد و استقامت ببخشيد. در هر حال بر خدا توکل داشته باشيد و همه چيز را تنها از او بخواهيد. حتما دستگير شما خواهد بود. قدر خود را بدانيد و به همه مؤمنين، از جمله ما، دعا کنيد. پيروز باشيد.
با وسوسههاي شيطان نرم ميشويم و کم کم از خود بيخود شده عنان اختيار را به دستش ميسپاريم و باز گناه باز لغزش باز حس تلخ پشيماني و ياد روزهايي که خوب بوديم ميافتيم و حسرت ميخوريم داستان تکرار ميشود بلند ميشويم ميايستيم راه ميافتيم و چند قدمي نگذشته باز زمين ميخوريم.
گاهي اوقات خسته ميشويم و دردمندانه از خداوند طلب ياري ميکنيم، ميخواهيم کاري کند که ما تا نهايت مسير تا پاک شدن همراهمان بماند.
خوب ميدانيم که اين لغزشها به خاطر ضعف ايمان ماست و خوب ميدانيم که کساني با تمرين با زحمت با خون دل خوردن اين راه را رفتند و رسيدند و تا ابد سعادتمند شدند پس ما هم ميتوانيم، اما راه دارد بايد راهش را بدانيم.
راهکارهايي براي تقويت ايمان
رسول خدا در اين باره فرموده اند: الْمُؤْمِنُ أَشَدُّ فِي دِينِهِ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِيةِ وَ ذَلِکَ أَنَّ الْجَبَلَ قَدْ ينْحَتُ مِنْهُ وَ الْمُؤْمِنُ لَا يقْدِرُ أَحَدٌ عَلَى أَنْ ينْحَتَ مِنْ دِينِهِ شَيئاً وَ ذَلِکَ لِضَنِّهِ بِدِينِهِ وَ شُحِّهِ عَلَيهِ (بحار الأنوار ج۶۴ ص ۲۹۹)؛ «مؤمن در دينش از کوههاى بلند هم سختتر و پابرجاتر مى باشد، زيرا کوهها را با کندن و تراشيدن مى توان در آن نقصان پديد آورد، ولى از مؤمن نمى توان چيزى کاست، زيرا او نسبت به دينش بخل مى ورزد و به ديگران نمىدهد.»
لذا اگر بخواهيم ما نيز به چنين مرتبه و جايگاهي از ايمان نائل گرديم، بايد راههاي رسيدن به اين قله رفيع شناخته و در متن زندگي خود پياده نمائيم.
امام حسين (عليه السلام) هر که ترک کرد مجادله را، پس به تحقيق که محکم کرده است ايمان خود را تقويت عواملي که باعث استقرار و تثبيت ايمان در وجود انسان ميگردند:
۱- تقويت ايمان با بالا بردن علم و يقين
حضرت علي عليه السلام فرموده اند: قوّوا ايمانکم باليقين فانّه افضل الدّين؛ قوى و محکم گردانيد ايمان خود را بيقين پس بدرستى که آن افزونترين دين است، و منظور از «يقين» اعتقاد ثابت جازمى است که از روى دليل و برهان باشد.
۲- تلاوت قرآن
خداوند متعال در اين خصوص ميفرمايد: «إنّما المؤمنون … إذا تليت عليهم ءايته زادتهم إيمنا ….» (أنفال / ۲) مؤمنان، تنها کسانى هستند که هنگامى که آيات او بر آنها خوانده مى شود، ايمانشان فزونتر مي گردد...
۳- عمل به احکام و مواعظ الهى، مايه افزايش ايمان:
خداوند متعال در اين خصوص ميفرمايد: اگر (همانند بعضى از امتهاى پيشين) به آنان دستور مى داديم: «يکديگر را به قتل برسانيد»، و يا: «از وطن و خانه خود، بيرون رويد»، تنها عده کمى از آنها عمل مى کردند! و اگر اندرزهايى را که به آنان داده مى شد انجام مى دادند، براى آنها بهتر بود؛ و موجب تقويت ايمان آنها مى شد. (نساء /۶۶)
۴- ترک بحث و جدل باعث تحکيم و تقويت ايمان است
امام حسين (عليه السلام) هر که ترک کرد مجادله را، پس به تحقيق که محکم کرده است ايمان خود را (مصباح الشريعه-ترجمه عبد الرزاق گيلانى ص ۳۰۸)
امير المؤمنين عليه السّلام به اصحابش فرمودند: خوشا بحال کسى که محبّت ما اهل بيت در قلب او رسوخ داشته باشد، ايمان در قلب چنين کسى ثابتتر از کوه احد در مکانش خواهد بود.
۵- پرهيزکاري مايه ثبات و پايدارى ايمان ميگردد
امير المؤمنين على (ع) فرموده است، پارسايى و پرهيزکاري مايه ثبات و پايدارى ايمان است (روضة الواعظين-ترجمه مهدوى دامغانى ص ۶۸۲)
۶- محبت اهل بيت عليهم السلام انسان را در دينداري همچون کوه احد ثابت قدم ميکند
۷- کتمان اسرار و رازدارى (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج۱ ص ۳۶۲)
۸– عفو و چشم پوشى از عيب مردم (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج۱، ۳۶۲)
۹- صبر در خوشيها و ناخوشيها (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج۱، ۳۶۲)
۱۰ – نهادينه نمودن صفات مومنين در خود
در اين خصوص تنها به يک روايت از پيامبر گرامي اسلام اکتفا مينمائيم که فرمودند: در مؤمن بيست خصلت بايد باشد و هر که همه را ندارد ايمانش کامل نباشد اى على اخلاق مؤمن اينها است.
– در صف نماز حاضرند- در پرداخت زکاه شتابانند- مستمندان را خوراک دهند- دست لطف بر سر يتيم کشند- ناخن خود را پاکيزه کنند- کمر خود را ببندند- اگر حديث گويند دروغ نگويند- اگر وعده دهند، تخلف نکنند- اگر سپرده ستانند خيانت نورزند- اگر سخن گويند راست گويند- در شب خداپرستند- در روز مردان نبردند- روزها را روزهاند- شبها را زنده دارند و عبادت کنند- همسايه را نيازارند- همسايه از آنها آزار نکشد- آرام روى زمين راه روند- بسوى مساجد گام بردارند- و بخانه بيوه زنان بروند (براي کمک و مساعدت آنها) – و بگورستانها سر بزنند، خدا ما و شما را از پرهيزکاران سازد «گنجينه معارف شيعه-ترجمه کنز الفوائد و التعجب ج۱ ص ۱۱۷»
۱۱- طلب ياري خواستن از خداوند متعال جهت شعله ور ماندن ايمان در وجود انسان
ائمه اطهار (عليهم السلام) در همين زمينه دعاهايي را توصيه نموده اند که از جمله آنها دعاي عديله است. (مفاتيح الجنان فصل ششم) (۱)
امام صادق عليه السّلام فرمود: و هر گاه به برادر مومن خود تهمتى بزند ايمان از قلبش مىرود همان طور که نمک در ميان آب ذوب مى شود.
ريشه کن نمودن عواملي که باعث از بين رفتن ايمان ميشوند
در اين زمينه روايات متعددي از پيامبر اکرم و اهل بيت ايشان (عليهم السلام) نقل شده که برخي از آنها به شرح ذيل است .
۱- نداشتن محبت اهل بيت پيامبر عليه السلام ايمان را ذوب ميکند.
امير المؤمنين عليه السّلام به اصحابش فرمودند: و هر کس که دوستى ما در قلب او جاى نگيرد ايمان در قلب او مانند ذوب شدن نمک در آب ذوب مى شود. (اسرار آل محمد عليهم السلام، ص: ۵۱۵)
۲- هرگز دوستى با دشمنان خدا و رسول (صلى اللَّه عليه و آله و سلم) با داشتن ايمان قابل جمع نيست (۲)
۳- دروغ گو مزه ايمان را درک نميکند
امير المؤمنين عليه السّلام فرمودند: بندهاى مزه ايمان را درک نمى کند مگر اينکه از دروغ چه جدى و يا شوخى دست باز دارد. (بحار الأنوار، ج۶۹، ص: ۲۵۰)
۴- خيانت کننده به امانت ايمان ندارد
رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: کسى که امانتدار نيست ايمان ندارد، (نوادر راوندى-ترجمه صادقى اردستانى ص ۱۶۸)
۵- خنديدن بيش از حد ايمان را محو ميکند
رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمودند: خنديدن زياد ايمان را محو مى کند. (ايمان و کفر-ترجمه الإيمان و الکفر بحار الانوار ج۲ ص ۴۶۷)
۶- حرام خواري ايمان را دور ميکند
پيامبر اکرم فرموده اند: حرام خوردن ايمان را دور مى کند (نصايح ص ۲۱۹)
۷- زنا کردن موجب ميشود تا روح ايمان از انسان جدا گردد (اصول کافى-ترجمه مصطفوى ج۳ ص ۳۸۸)
۸- عمل ننمودن به دستورات ديني موجب تزلزل در ايمان ميگردد
امام صادق عليه السّلام فرمود: ايمان بدون عمل ثبات ندارد و عمل از ايمان است. (ايمان و کفر-ترجمه الإيمان و الکفر بحار الانوار ج۱ ص ۴۰۸) لذا از محوريترين برنامههايي که بايد داشته باشيد انجام واجبات و ترک محرمات است.
۹- حسادت ورزيدن به برادر مومن ايمان را در دل آب ميکند
امام صادق عليه السلام در اين خصوص فرموده اند: هر کس بر مؤمنى حسادت کند، ايمان در دلش همچون نمک در آب ذوب شود. (تحف العقول-ترجمه جعفرى ص ۲۸۴)
۱۰- تهمت زدن به برادر ديني ايمان را ذوب ميکند
۱۱- بي صبري ايمان را ميبرد
حضرت صادق عليه السّلام که فرمود: نسبت صبر بايمان نسبت سر است به تن همچنان که با رفتن سر تن هم از بين ميرود با رفتن صبر هم ايمان دوامى نخواهد داشت. (بحار الانوار-ترجمه جلد ۶۷ و ۶۸ ج۲)
۱۲- شوخي نمودن نور ايمان را از بين ميبرد (۳)
ابو الربيع گويد: از امام عليه السّلام پرسيدم چه کلماتى مرد را از ايمان خارج مى گرداند فرمود: هر گاه نظريهاى داد و آن نظريه بر خلافت حق بود اگر او در اجراى آن کوشش کند از ايمان بيرون مىشود.
امام موسى بن جعفر (ع) به يکى از فرزندان خود فرمود پسرم، از شوخى بپرهيز که موجب از بين رفتن نور ايمان و شخصيت تو مى شود (مواعظ امامان عليهم السلام-ترجمه جلد هفدهم بحار ص ۲۷۶)
۱۳- بي حياء ايمان ندارد
امام صادق عليه السّلام فرمود: ايمان ندارد آن کس که شرم و حياء ندارد. الحديت-روايات تربيتى ج۱ ص ۲۷۷)
۱۴- بخل از محو کننده ايمان است
امام صادق «ع»: هيچ چيز به اندازه بخل در محو کردن (کاستن و برانداختن) ايمان کارگر نمىشود. سپس فرمود: اين بخل را (در نفس انسان) حرکتى است آرام و پيوسته مانند راه رفتن مورچه؛ و آن (بخل) را شاخههايى است مانند شاخههاى شرک. (الحياة با ترجمه احمد آرام، ج۶، ص: ۹۹)
۱۵- طمع ورزي انسان را از ايمان بيرون ميکند
امام صادق (ع) فرموده اند: چيزى که انسان را از ايمان بيرون مىکند طمع است. (خصال-ترجمه جعفرى ج۱، ۲۱)
۱۶- عمل کردن بر خلاف حق انسان را از ايمان بيرون ميکند
ابو الربيع گويد: از امام عليه السّلام پرسيدم چه کلماتى مرد را از ايمان خارج مىگرداند فرمود: هر گاه نظريهاى داد و آن نظريه بر خلافت حق بود اگر او در اجراى آن کوشش کند از ايمان بيرون مىشود. (ايمان و کفر-ترجمه الإيمان و الکفر بحار الانوار ج۱، ۴۰۵)
پي نوشت:
۱- در همين زمينه دعايي نيز از شيخ طوسي نقل گرديده که در همان فصل ششم مفاتيح ذکر شده است.
۲- «لا تَجِدُ قَوْماً يؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيوْمِ الْآخِرِ يوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ …» (آيه ۲۲ سوره مجادله)
۳- به نظر ميرسد مراد از اين روايت در خصوص کساني است که شوخي و لودگي را سرلوحه زندگي خود قرار داده اند و اهل شوخيهاي بي مورد ميباشند چرا که اسلام خود به شادابي و مزاح و ايجاد نشاط در بين اطرافيان تاکيد فراوان دارد.