حرف ما هم حرف يک کارشناس است؛ حرف رييس کل بانک مرکزي نيست که شما عکسش را عمل کنيد. از ما گفتن بود. برخي مردم طوري از نمايشگاههاي بهاره و يا فروشگاههاي زنجيرهيي خريد ميکنند که انگار عنقريب است که خشکسالي بشود. اين گروه از مردم طوري خريد ميکنند که بعد از خروج آنها از فروشگاه چيزي براي ديگران باقي نميماند! اين نوع خريد کردن فوتوفن خاصي دارد که در اين فرصت کوتاه برخي از فوتوفنهايش را آموزش ميدهيم:
براي يک خريد مهيج و غارتگرانه تعداد نفرات خيلي مهم است. هر چه تعداد گروه بيشتر باشد، خريد بيشتري انجام ميشود. گروه را از افرادي انتخاب کنيد که حوصلهي در صف ايستادن را دارند. ابتدا بايد محلهاي خريد را شناسايي کنيد.
سعي کنيد دستکم با 10 نفر اقدام به خريد کنيد؛ ولي بدون برنامه عمل نکنيد. به هر نفر فهرستي از کالاهايي که بايد قفسه را از آن خالي کند، بدهيد. سعي کنيد اول به سراغ مواد فاسدشدني نرويد. کار خود را از طبقات بالا شروع و به پارکينگ ختم کنيد. حتما با وانت و يا نيسان به خريد برويد. شايد بهتر باشد با کاميون بزرگ برويد. توجه داشته باشيد که بايد به محض ورود به فروشگاه کار را شروع کنيد. هر چه ميتوانيد، سبد و چرخدستي برداريد. اجناس را شمارش نکنيد. دستتان را ببريد پشت قفسه و همهي قفسه را توي چرخ خالي کنيد! توجه داشته باشيد که هر رديف از قفسهها را يک بار ببينيد. وقت خود را با ديدن قيمتها تلف نکنيد. هر چه توي فهرست نوشته شده است، برداريد. سعي کنيد در گروه چند آدم هيکلي براي خريد برنج داشته باشيد! کسي که مثلا بتواند يک چرخدستي 200 کيلويي را بکشد. يادتان باشد بچهها هيچ جايي در عمليات شما ندارند. در پايان يادآوري ميکنم بر اساس برخي شواهد ما داريم به سمت ارزاني ميرويم، بنابراين پيشنهاد ميدهم يک بار ديگر نقشه عمليات را مرور و از ضرورت آن اطمينان حاصل کنيد. نکند فردا اين اجناس روي دست شما بمانند. حرف ما هم حرف يک کارشناس است؛ حرف رييس کل بانک مرکزي نيست که شما عکسش را عمل کنيد. از ما گفتن بود. باقي بقايتان!
رضا ساکي