نماد آخرین خبر

ریشه ضرب المثل/ چاه مکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی

منبع
بروزرسانی
ریشه ضرب المثل/ چاه مکن بهر کسی اول خودت، دوم کسی
بيتوته/ چون کسي به ديگري بدي کند يا در مجلسي يک نفر از بدي‌هايي که با او شده صحبت کند مردم مي‌گويند آنکه براي تو چاه مي‌کند اول خودش در چاه مي‌افتد. در زمان حضرت محمد(ص) شخصي که دشمن اين خانواده بود هر وقت که مي‌ديد مسلمانان پيشرفت مي‌کنند و کفار به پيغمبر ايمان مي‌آورند خيلي رنج مي‌‌کشيد. عاقبت نقشه کشيد که پيغمبر را به خانه‌اش دعوت کند و به آن حضرت آسيب برساند. به اين منظور چاهي در خانه‌اش کند و آن را پر از خنجر و نيزه کرد آن وقت رفت نزد پيغمبر و گفت: "يا رسول‌الله اگر ممکن ميشه يک شب به خانه من تشريف ‌فرما بشيد". حضرت قبول کرد، فرمود: "برو تدارک ببين ما زياد هستيم". شب ميهماني که شد پيغمبر(ص) با حضرت علي(ع) و ياران ديگرش رفتند خانه آن شخص. آن شخص که روي چاه بالش و تشک انداخته بود بسيار تعارف کرد که پيغمبر روي آن بنشيند. پيغمبر بسم‌آلله گفت و نشست. آن شخص ديد حضرت در چاه فرو نرفت خيلي ناراحت شد و تعجب کرد. بعد گفت حالا که حضرت در چاه فرو نرفت در خانه زهري دارم آن را در غذا مي‌ريزم که پيغمبر و يارانش با هم بميرند. زهر را در غذا ريخت آورد جلو ميهمانان، اما پيغمبر فرمود: "صبر کنيد" و دعايي خواند و فرمود: "بسم‌الله بگوييد و مشغول شويد" همه از آن غذا خوردند. موقعي که پذيرايي تمام شد پيغمبر و يارانش به راه افتادند که از خانه بيرون بروند. زن و شوهر با هم شمع برداشتند که پيغمبر را مشايعت کنند. بچه‌هاي آن شخص که منتظر بودند ميهمانان بروند بعد غذا بخورند، وقتي ديدند پدر و مادرشان با پيغمبر از خانه بيرون رفتند پريدند توي اتاق و شروع کردند به خوردن ته بشقاب‌ها. پيغمبر که براي آنها دعا نخوانده بود همه‌شان مردند. وقتي که زن و شوهر از مشايعت پيغمبر و يارانش برگشتند ديدند بچه‌هاشان مرده‌اند. آن شخص ناراحت شد دويد سر چاه و به تشکي که بر سر چاه انداخته بود لگدي زد و گفت: "آن زهرها که پيغمبر را نکشتند، تو چرا فرو نرفتي؟" ناگهان در چاه فرو رفت و تکه‌تکه شد. از آن موقع مي‌گويند: "چاه مکن بهر کسي اول خودت، دوم کسي".