14
18
3.8K
آخرین خبر/ یک شب دیر وقت از سر کار برمیگشتم، راه میانبر رو انتخاب کردم و از قبرستون بزرگ روستا رد میشدم.
وسط راه سه تا خانم به طرفم اومدن و گفتن خیلی میترسن و اگه میشه همراهشون برم تا سر جاده.
منم گفتم باشه و با هم راه افتادیم. بعدش وسط راه من گفتم : ترس شما رو میفهمم ، حق دارین بترسین! منم قدیما،اون وقت ها که هنوز زنده بودم از اینجا میترسیدم...
باید میدیدید چطوری میدویدند!
به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید