نماد آخرین خبر

طنز/ قبرستان تاریک و ترسناک

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
طنز/ قبرستان تاریک و ترسناک

آخرین خبر/ یک شب دیر وقت از سر کار برمیگشتم، راه میانبر رو انتخاب کردم و از قبرستون بزرگ روستا رد میشدم.
وسط راه سه تا خانم به طرفم اومدن و گفتن خیلی میترسن و اگه میشه همراهشون برم تا سر جاده.
منم گفتم باشه و با هم راه افتادیم. بعدش وسط راه من گفتم : ترس شما رو میفهمم ، حق دارین بترسین! منم قدیما،اون وقت ها که هنوز زنده بودم از اینجا میترسیدم...
باید میدیدید چطوری میدویدند!






به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره