نماد آخرین خبر

حکایت/ سلطان محمود و دیوانه

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی
حکایت/ سلطان محمود و دیوانه

آخرین خبر/ روزی سلطان محمود به دیوانه خانه رفت، دیوانه ای زنجیری را دید که بسیار می خندید. گفت: ای دیوانه! برای چه می خندی؟ دیوانه گفت: به تو می خندم که به پادشاهیت مغروری و از راه راست و ادب دور هستی!
محمود گفت: هیچ آرزویی داری؟ گفت: مقداری دنبه خام می خواهم که بخورم. محمود دستور داد تا پاره ای تُرُب آوردند و به او دادند. دیوانه تُرُب را می خورد و سرش را تکان می داد. محمود با تعجب پرسید: برای چه سرت را تکان می دهی؟
گفت: از زمانی که پادشاه شده ای، از دنبه ها چربی رفته است!

منبع : گنجینة لطایف (بازنویسی لطایف الطوایف)، صص 163‪ و 164‪.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره