برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo
  1. جذاب ترین ها
دیدنی-خواندنی

طنز/ خاطرات خیلی بد از فصل امتحانات

منبع
خراسان
بروزرسانی
طنز/ خاطرات خیلی بد از فصل امتحانات

خراسان/ من دلم برای همه چیزهای مربوط به روزهای کودکی و نوجوونی تنگ می شه به‌جز فصل امتحانات. البته تو فصل امتحانات به شدت بهره‌وریم بالا می‌رفت؛ به‌طور مثال یک کتاب 300 صفحه‌ای رو تو دو روز می‌خوندم، با ذکر این نکته که کتاب داستان بود نه کتاب درسی. حتی تو فصل امتحانات می‌تونستم تا صبح بیدار بمونم بدون این‌که کسل بشم، البته این‌بار با ذکر این نکته که درس نمی‌خوندم و تا صبح راحت دو فصل سریال رو پشت سرهم می‌دیدم. حتی تو روزهای امتحانات و برای فرار از درس خوندن داوطلبانه می‌رفتم برای خونه نون می‌گرفتم. هر چی هم مامانم می‌گفت بسه، هنوز از دیروز 30 تا نون داریم قبول نمی‌کردم. تازه  تو فصل امتحانات بود که بازی «قارچ‌خور» رو تا مرحله آخرش رفتم و دست ماریو رو گذاشتم تو دست عیالش. اصلاً این‌قدر از درس خوندن فراری بودم که یک‌بار دیدم هیچ بهانه‌ای نمونده، گیر دادم به مامانم اینا که باید برام زن بگیرین. مامانم گفت: «خب باشه می‌گیریم، اما تو 13 سالگی یه‌ذره زود نیست پسرم»؟ منم دیدم حرفش منطقی به‌نظر میاد، برای همین برگشتم سراغ میکرو تا به‌جای قارچ‌خور، تانک بازی کنم. ولی علت این‌که اولش گفتم دلم برای امتحانات تنگ نمی شه اینه که خاطره بدی دارم، یادمه ترم اول دانشگاه، بعد از امتحانات، بابام اومد آموزش دانشکده و گفت: «کارنامه این پسرم رو بدین براش امضا کنم». اون‌جا بود که دیگه آدم سابق نشدم.  
نویسنده : دانیال دایی داووداینا طنزپرداز

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره