نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
آخرین خبر بچه‌ها

حکایت شنیدنی« صدای سکه»

منبع
آخرين خبر
بروزرسانی

آخرین خبر/  یکی بود یکی نبود، غیر از خدا هیچ کس نبود. سالها پیش مردی بود که زندگی اش از راه هیزم شکنی می گذشت. او هر روز به جنگل می‌رفت و درخت خشکی را پیدا میکرد و آن را می‌شکست. بعد هیزم ها را بر دوش می‌گرفت و به بازار می‌برد و می‌فروخت.
یکی از روزها که هیزمشکن به جنگل رفت، مردی را دید که سایه به سایه ی او می‌آمد. هیزم شکن خیال کرد که آن مرد رهگذر است؛ ولی مرد به راه خود نرفت. هر جا که هیزم‌شکن نشست، او هم نشست. هر جا که او ایستاد، مرد هم ایستاد. هیزم‌شکن حرفی نزد و تبر به دست، شروع به شکستن هیزم کرد. عجیب بود که هروقت هیزم شکن ضربه ای به درخت خشک می‌زد، مرد می‌گفت : «ها !!!» یعنی از خودش صدای هیزم شکستن در می آورد. هیزم‌شکن با خود گفت : «مثل اینکه این مرد دیوانه است. من هیزم می‌شکنم و خسته می‌شوم، او می‌گوید: آه … »
هیزم‌شکن کارش را به آخر رساند. بسته ی هیزم ها را بر دوش گذاشت و راهی شد. به بازار که رسیدند، هیزم‌شکن هیزم ها را به چند سکّه فروخت و به سوی خانه اش به راه افتاد. در این هنگام، مرد بیکار ناگهان مقابل او ایستاد و گفت : «پس مزد من چه می‌شود؟»
هیزم شکن گفت: «کدام مزد؟ مگر تو امروز چه کار کرده ای که از من مزد می‌خواهی؟»
مرد بیکار گفت: «چطور ندیدی؟ هر بار که تو به درخت خشک تبر می‌زدی، من از تهِ دل می‌گفتم: آه …»
هیزم شکن لبخندی زد و گفت:  با آه گفتن که کسی خسته نمی‌شود.»

مرد بیکار گفت: «اگر مزد مرا ندهی، از تو نزد قاضی شکایت می‌کنم.»
هیزم شکن گفت : «برویم پیش قاضی تا بگویم که چه قدر کار کرده ای.»
هر دو نزد قاضی رفتند. قاضی آنچه را که گذشته بود، شنید. بعد رو به هیزم‌شکن کرد و گفت : «هرچه از فروش هیزم ها گرفته ای، به من بده . »
هیزم شکن چند سکّه ای را که گرفته بود، به قاضی داد.
قاضی سکّه ها را گرفت، روی زمین ریخت و به مرد بیکار گفت: «بگو بدانم چه صدایی شنیدی؟»
مرد بیکار گفت : «صدای چند سکّه»
قاضی گفت: «صدای این سکه ها مال توست! آنها را بردار! »
مرد بیکار گفت : «یعنی چه؟ مگر صدا را هم می‌توان به عنوان مزد برداشت، جناب قاضی؟»
قاضی گفت: «کسی که برای هیزم شکستن فقط می‌گوید آه، مزدش می‌شود صدای سکّه… برو با صدای سکه ها هرچه می‌خواهی بخر و شاد باش!»
در حالی که مرد بیکار و تنبل از تعجب به گوشه ای خیره مانده بود، هیزم‌شکن با خوشحالی سکه هایش را برداشت و رفت.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره