فرجام جنایت مخوف در لانه شیطانی مدیر آژانس مسافرتی در مشهد
خراسان/ مدیر یکی از آژانسهای مسافرتی در مشهد که زن جوانی را در لانه شیطانی به قتل رسانده و جسد مثله شده او را در گاری زباله انداخته بود، با گذشت صاحبان خون، به تحمل ۱۱ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و پرداخت دیه محکوم شد.
دهم آبان سال ۴۰۱ بود که خبر وحشتناکی بیسیمهای پلیس را به لرزه درآورد. اجزای قطعه قطعه یک انسان که پوست آن نیز کنده شده بود، درون پلاستیکهای مشکی گاری زباله شهرداری خودنمایی میکرد.
دقایقی بعد خودروهای پلیس آژیرکشان وارد خیابان ابوطالب ۶۲ شدند و بلافاصله ماجرا را به قاضی ویژه قتل عمد مشهد اطلاع دادند. طولی نکشید که با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل، تحقیقات جنایی آغاز و مشخص شد جسد مربوط به زن جوانی است که اجزای آن درون حدود ۱۰ پلاستیک مشکی زباله قرار دارد. از سوی دیگر کشف کارت شناسایی و آثاری از لوازم باقیمانده در کنار بقایای جسد، فرضیه جنایت با انگیزه مسائل اخلاقی را قوت بخشد و بدین ترتیب گروهی از کارآگاهان زبده دایره قتل عمد پلیس آگاهی خراسان رضوی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی وارد عمل شدند و با کنکاشهای تخصصی برگه رسید خرید از یک خواربارفروشی (سوپرمارکت) را پیدا کردند که «صبا» (مقتول) از آن مکان خرید کرده بود.
اما هنگامی که کارآگاهان با راهنماییهای قاضی ویژه قل عمد به فروشگاه مذکور در منطقه احمدآباد مشهد رسیدند، ناگهان چشم کارآگاهان بر تابلوی آژانس هواپیمایی در همان نزدیکی خیره ماند چرا که آنها هنگام جستوجو در بانک اطلاعاتی پلیس برای یافتن هویت واقعی زن جوان (صبا) به رفتوآمدهای خارجی وی مشکوک شده بودند. به همین دلیل یکی از کارآگاهان در پوشش مشتری وارد آژانس مسافرتی شد و با مشاهده زخمهایی روی دست مدیر آژانس، تردیدها را کنار گذاشت و با نشان دادن تصویر کارت شناسایی مقتول به او، درباره مسافر خارجی از وی سوال کرد. مدیر آژانس که دیگر رنگ از رخسارش پریده بود و سعی در کنترل رفتارش داشت، مدعی شد آن زن جوان مدتی قبل برای سفر به دبی به اینجا آمد اما به خاطر سابقه محکومیتی که داشت نمیتوانست به آن کشور سفر کند چرا که او حدود ۲ سال قبل به دبی مسافرت کرد اما در زمان قانونی به کشور بازگشت و به همین خاطر آژانس هواپیمایی ما جریمه سنگینی را پرداخت کرد.
با این اظهارات، وحید (مدیر آژانس) دستگیر و به شعبه ویژه قتل عمد دادسرا هدایت شد. اکنون مهر اتهام روی پیشانی «وحید» نقش بسته بود که دیگر نتوانست حقیقت ماجرا را پنهان کند.
این مرد ۴۲ ساله به قاضی صفری گفت: آن زن که مدعی بود به خاطر مسائل غیر اخلاقی در دبی دستگیر و زندانی شده بود، چند روز قبل با گل و شیرینی به آژانس مسافرتی آمد تا از من به خاطر پرداخت جریمه هنگفت دلجویی کند. من هم او را سوار پراید کردم و به سمت بولوار ابوطالب رفتیم. سپس او را به خانه مجردی خودم در بولوار حر عاملی بردم که گاهی برای مصرف مواد مخدر به آنجا میروم ولی آنجا به خاطر موضوعاتی خاص با یکدیگر درگیر شدیم و من هم برای جلوگیری از آبروریزی گلوی او را با تیغ موکتبری بریدم و سپس با اره آهنبری جسدش را تکه تکه کردم که به راحتی قابل حمل باشد.
در پی اعترافات متهم، وی به «لانه شیطانی» هدایت شد و در حضور مقام قضایی به بیان جزئیات این جنایت مخوف پرداخت و آلات قتاله را نیز هنگام بازسازی صحنه قتل تحویل کارآگاهان داد. از سوی دیگر با تکمیل تحقیقات، کیفرخواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر و با توجه به اهمیت و حساسیت آن، به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد.
طولی نکشید که جلسات محاکمه به ریاست قاضی دکتر مهدی عرب میستانی و مستشاری قاضی دکتر میثم قلیزاده برگزار شد و تنها متهم این جنایت مخوف پای میز محاکمه ایستاد. او که اعترافات قبلی خود را در تیررس نگاه مقامات قضایی می دید دیگر دست از داستان سراییهای گذشته برداشت و در حالی که عرق ندامت را از جبین خود پاک میکرد، زوایای پنهان این جنایت را از دهلیزهای تاریک پرونده بیرون کشید و گفت: آن زن که به کشورهایی مانند ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس سفر کرده بود دوباره قصد داشت به دبی برود اما او تا پنج سال حق ورود به آن کشور را نداشت و استعلامهای ما نیز به نتیجه نمیرسید. به همین دلیل رفت و آمدهای او به آژانس ادامه داشت تا این که روز حادثه او را به خانه مجردیام بردم ولی او تقاضای دیگری داشت که با مخالفت من روبهرو شد و مرا تهدید کرد که آبرویم را میبرد! من هم از شدت عصبانیت از پشت سر موهایش را گرفتم و با تیغ گلویش را بریدم. او در همین حال به طرف پلهها دوید تا فرار کند اما من دوباره او را به داخل خانه کشاندم و آن قدر با تیغ موکتبری به گلویش زدم که بیحرکت شد. بعد مقداری مواد مصرف کردم و سپس برای آن که بتوانم جسد را حمل کنم یک تیغه آهنبری خریدم، چون کمان اره را در خانه داشتم. بعد از آن که جسد را تکه تکه داخل پلاستیکهای مشکی زباله گذاشتم، آنها را با پراید به ابوطالب ۶۲ بردم و شبانه درون گاری زباله شهرداری انداختم که بعد از چند روز هم دستگیر شدم.
قاضی دکتر عرب میستانی که بر سطر سطر این پرونده جنایی اشراف داشت با طرح چند سؤال تخصصی، وی را وادار کرد تا همه جزئیات این جنایت هولناک را بازگو کند و در نهایت با آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافع وی در حالی رأی دادگاه صادر شد که صاحبان خون از خونخواهی زن جوان گذشتند و بدین ترتیب با منتفی شدن قصاص نفس، قضات دادگاه وی را از جنبه عمومی جرم محاکمه کردند و رأی به محکومیت این متهم دادند.