تحقق وفاق ملی؛ کلید عبور از چالشهای اقتصادی و اجتماعی در ایران
ایسنا/ استاد دانشگاه بیرجند با اشاره به ضرورت مشارکت فعال تمامی هم جناحها و شفافیت در نظام اقتصادی، گفت: وفاق ملی باید در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به معنای واقعی کلمه تحقق یابد تا بتواند عدالت اجتماعی را رقم بزند و جامعه را به سمت توسعه پایدار هدایت کند.
اسماعیل علمدار، استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک دانشگاه بیرجند، در گفتوگویی با ایسنا به بررسی ابعاد مختلف وفاق ملی در عرصههای گوناگون پرداخت.
وی با اشاره به اینکه وفاق ملی لازمه عبور از مفهومگرایی به عملگرایی در جهت مشارکت همه جریانهای سیاسی و اجتماعی و ورود به عرصه اقتصادی است، به تبیین مفهوم واژه وفاق پرداخت و گفت: مفاهیم در سطح معناشناسی واژگانی معنایی دارند، اما در سطوح دیگر مانند معناشناسی اجتماعی، معانی متفاوتی دارند. این مساله نکته مهمی است که هر کلمه در چه چارچوبی و چطور معنا میشود.
علمدار افزود: امروزه با دو موج در جامعه مواجهیم؛ موجی که وفاق را مهم قلمداد کرده و آن را برای امروز جامعه اساسی میداند و موجی که وفاق را یک ابزار سیاسی میداند تا به نوعی جامعه مدنی را با آن مشغول کرده و از لایههای عمیق آن آحاد مردم بیخبر باشند. لذا مهم است بدانیم که وفاق واقعا چه معنایی دارد و آیا مطلوب است یا نه.
وی تأکید کرد: اگر وفاق همانطور که ریشه لغوی آن میگوید، ایجاد نوعی اتحاد و هماهنگی در جامعه باشد، بیشک امر مهم و اساسی است و گرههای امروز جامعه ما به واسطه آن باز میشود. گره اقتصادی جامعه با وفاق بخش خصوصی و دولتی، با هماهنگی و همکاری مردم و دولت، با اتحاد آحاد مختلف مردم در امور مهم اقتصادی قابل حل است.
علمدار به نقش جریانهای سیاسی و اجتماعی در ایجاد وفاق ملی پرداخت و گفت: تحقق واقعی وفاق ملی مستلزم مشارکت فعال تمامی جناحها و شفافیت در نظام اقتصادی است.
وی همچنین به تجربیات موفق در گفتمان مقاومت و همکاری مردم در دوران کرونا اشاره کرد و بر لزوم سیاستگذاریهای کلان برای ایجاد همبستگی در جامعه تأکید کرد.
این استاد دانشگاه به بررسی و تحلیل محتوای گفتمانهای دولتهای گوناگون پس از انقلاب اسلامی پرداخت و بیان کرد: در دهه هفتاد، دولت سازندگی با شعار سازندگی تلاش کرد تا ادبیات زمان جنگ را به سمت گسترش زیرساختها سوق دهد. در اواخر دهه هفتاد و اوایل هشتاد، گفتمان آزادی و گفتوگوی تمدنها مطرح شد و دولت توانست با این شعار سبد رأی خوبی جمع کند.
وی ادامه داد: سپس در دوره اول آقای احمدینژاد، گفتمان عدالت به ویژه در دوره اول قابل قبول بود که مشارکت بالای ۸۵ درصدی در انتخابات ۱۳۸۸ حاکی از موفقیت این گفتمان در کشور بوده است. اما در دوره دوم، به سبب نوسانات اقتصادی و بحرانهای سیاسی داخلی، باعث افزایش فاصله طبقاتی شد.
علمدار به گفتمان اعتدال در اوایل دهه نود اشاره کرد و گفت: این گفتمان با رویکرد تعامل با دنیا و برجام و عدم توجه به سرمایههای مادی و انسانی کشور و معطل گذاشتن امورات کشور به روابط خارجی، با چالش جدی مواجه شد که عقبماندگی و دور شدن از شاخصهای توسعه و رشد اقتصادی دهه نود گواهی بر این مدعاست.
وی همچنین به گفتمان وفاق ملی اشاره کرد و گفت: هدف این است که انواع جریانهای سیاسی را حول یکدیگر جمع کند. اما شواهد نشان میدهد که این وفاق نتوانسته است همه جناحها را در وزارتخانهها دخیل کند و در نتیجه عملکرد بهتری از خود نشان نداده است.
علمدار به تأثیر وفاق ملی در عدالت اجتماعی اشاره کرد و گفت: اگر همه گروهها و جریانها در این وفاق ملی مشارکت داشته باشند، میتواند عدالت اجتماعی را رقم بزند.
وی تأکید کرد که این امر نیازمند شفافیت در نظام اقتصادی و فسادستیزی است.
این استاد دانشگاه در پایان افزود: وفاق ملی باید در حوزههای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به معنای واقعی کلمه تحقق یابد و نباید به یک واژه سطحی محدود شود. وفاق در معنای درست خود، قطعا یک نیاز اساسی برای جامعه ما و هر جامعه رو به پیشرفتی است. در جامعه ما موانع قانونی خاصی برای آن وجود ندارد. منتهی طیفهای سیاسی، هرگاه توانستند از خودبینیها عبور کنند و نفع ملی و مصلحت جمعی را مهمترین دغدغه خود قرار دهند، حتما فکر و عمل آنها منطبق بر وفاق ملی خواهد بود وگرنه در غیر این صورت، ظاهری از این واژه خواهد ماند و معنا از آن رخت برخواهد بست.
انتهای پیام