دختری که با دو پای مصدوم به سکوی قهرمانی رسید

فارس/ در دنیایی که گاهی سدهای سنتی و محدودیتها، رویاهای زنان را به چالش میکشند، دختران ایرانی با ارادهای فولادین و قلبی پر امید، مرزهای ناممکن را درهم میشکنند.
گفتوگو با یکی از دختران قهرمان ورزشکار این کهن دیار را از نظر میگذرانید.
قهرمانی رویا نیست، هدف است زهرا حفظی هستم، ۲۰ساله و ورزشکار رشته دوومیدانی در مادههای پرش سهگام و پرش طول که از سن چهارسالگی ورزش را شروع کردم و حدود ٩ سال است که بهصورت حرفهای در این رشته فعالیت دارم. تاکنون توانستهام مقامهای متعددی در سطح کشور کسب کنم و بهعنوان قهرمانی در این رشته دست یابم. البته هنوز به مقام آسیایی نرسیدهام، اما باتوجهبه سنم، فرصت زیادی برای رسیدن به این هدف دارم.
خستگیناپذیری را چگونه تعریف میکنید؟
برای رسیدن به این سطح، تقریباً هر روز تمرین کردهام. حتی در روزهای تعطیل مانند جمعهها نیز تمریناتم را قطع نکردهام. در دوران کرونا که ورزشگاهها تعطیل بودند، تمرینات خود را در پارک، کوه یا هر فضای دیگری که امکان داشت، ادامه دادم. تمرینات من شامل بدنسازی، دویدن، پرش و سایر تمرینات تخصصی رشته دوومیدانی است. این تمرینات بسیار سنگین هستند و هر فردی توانایی انجام آنها را ندارد.
رسیدن به قهرمانی چه چالشهایی دارد؟
چالشهای زیادی در این مسیر وجود داشته است. یکی از بزرگترین چالشهای من، آسیبی بود که سال گذشته قبل از مسابقات آسیایی نوجوانان و جوانان در کره جنوبی متحمل شدم. سه ماه قبل از اعزام، همسترینگ پای چپم پاره شد و به دلیل این آسیب، از اعزام به مسابقات محروم شدم. متأسفانه، به دلیل فشار روانی و ضعف روحی، همسترینگ پای راستم نیز پاره شد و هر دو پای من وضعیت بسیار بدی پیدا کردند. حتی راهرفتن برایم دشوار شده بود. بااینحال، توانستم مجدد خودم را پیدا کنم و در لیگ جوانان به مقام اول دست یابم.چالش دیگر من، دوری از خانواده بود. مربیام در تهران است و من مجبور بودم برای ادامه تمرینات، بهتنهایی در تهران زندگی کنم. از ۱۸ سالگی، مسئولیت زندگی در تهران را به عهده گرفتم. خانوادهام به من اعتماد کردند و من نیز سعی کردم از این فرصت به بهترین شکل استفاده کنم. اما زندگی در تهران، بهویژه زمانی که پیست شهید نصیری یزد برای لیگ فوتبال آماده میشد، بسیار سخت بود. مجبور شدم با هزینه شخصی در هتل و خوابگاه اقامت و از مترو برای رفتوآمد استفاده کنم تا بتوانم تمریناتم را ادامه دهم.
چگونه با شرایط آسیبدیدگی کنار آمدید؟
در دوران آسیبدیدگی، هزینههای فیزیوتراپی بسیار سنگین بود. هر جلسه فیزیوتراپی در تهران حدود ۵۰۰ هزار تومان هزینه داشت و من در هفته سه جلسه فیزیوتراپی میرفتم. این روند برای چند ماه ادامه داشت و در مجموع هزینههای زیادی را متحمل شدم. اما خانوادهام همیشه از من حمایت کردند و هیچگاه انرژی منفی به من ندادند. این حمایتها باعث شد بتوانم با شرایط سخت کنار بیایم و به مسیرم ادامه دهم.