خاک هرمز یک میلیون سال دیگر بازسازی میشود!

فرهیختگان/ خاک هرمز به سرقت رفت، غارت شد و یا برای تبرک و سوغاتی در چمدان مسافران و گردشگران جا داده شد. اسمش هر چه که باشد، در نهایت چیزی نیست جز از دست دادن طبیعت چندهزار ساله توسط تعدادی هموطن که در نهایت سواحل جنوب کشور را تا شهرهایشان توسعه دادند.
مصطفی حمزهای، راهنمای بینالمللی تور فرهنگی از جمله کسانی است که معتقدند عمر ما دیگر به دیدن ساحل نقرهای قد نخواهد داد.
وی اظهار کرد: تجدیدپذیری این ساحل بهراحتی و آسانی نیست. این خاکی که در جزیره هرمز وجود دارد، سالها و هزاران سال است که به این شکل ایجاد شده است. این خاک به رنگ نقرهای تبدیل شده و ممکن است میلیونها سال طول بکشد تا چنین خاکی تشکیل شود. ریشهیابی این موضوع نشان میدهد که آموزش کافی به افراد داده نشده است.
این راهنمای گردشگری ریشه بخشی از اتفاقات هرمز را فرهنگی و بخش دیگر را مربوط به نبود زیرساخت دانست و گفت: اگر بخواهم یک مثال واقعبینانه بزنم، فرض کنید که شما در لیوانی آب میریزید، بیشتر از ظرفیتش که آب بریزید، آب سرریز میشود. کل آن قسمت و آن فضا و شرایطی که به هر حال وجود دارد، به هم میریزد. زمانی که شما در هرمز ۳ هزار نفر جمعیت دارید، چرا باید ۵ هزار گردشگر در یک روز وارد جزیره شوند؟
نبود متولی در ساماندهی گردشگران بلای مشترک جزایر هرمزگان است
این راهنمای گردشگری هرمزگان بر این باور است که چنین مسائل و موضوعاتی باعث شده که منابع طبیعی ما از بین برود و نکته ناراحتکننده این است که هیچ برنامهای هم بابت این داستان نداریم.
وی ادامه داد: زمانی که شما وارد هرمز میشوید، یک جزیره میبینید که یک کمربندی ۲۲ کیلومتری دارد. کل جزیره یک کمربند ۲۲ کیلومتری دارد و یک گردشگر میتواند کامل دور آن را بگردد. زمانی که پایش را میگذارد در این مسیر، هیچگونه فرهنگسازیای در مورد اینکه گردشگر از کجا شروع کند و کجا شروع نکند، وجود ندارد. به محض اینکه وارد میشود، چند موتورسیکلت آنجا هستند که میخواهند خدمات بدهند. سوار آن موتورهای سهچرخ میشوند و دور تا دور جزیره را میچرخند. هر بلایی که بخواهد بر سر آثار طبیعی جزیره بیاید، میآید. ما الان، مگر فقط این ساحل ماسهای هرمز را داریم؟ ما در هنگام نیز همین وضعیت را داریم. در قشم هم همین بلا را تجربه کردهایم. در فضای جزایر همهچیز رهاست، یعنی برای گردشگر هیچ برنامهای تدوین نشده و چون رهاست، هر اتفاقی ممکن است بیفتد. زباله میریزد و محیطزیست را آلوده میکند. هیچگونه تعریفی برای گردشگر وجود ندارد که از کجا باید وارد شده و از کجا باید خارج شود و به چه شکل باید رفتار کند.
نان مردم هرمز از زیباییهای سواحلش است
یکی از پرسشهایی که ممکن است به میان بیاید این است که واکنش جوامع محلی نسبت به آسیب گردشگر چیست؟ هرمز تنها یک نمونه است و ما در جنگلهای هیرکانی و سواحل شمال نیز شاهد آسیب به طبیعت توسط گردشگران بودیم.
وی در اینباره نیز بیان کرد: چند سال پیش در جزیره لارک یکی از جزایر استان هرمزگان، یک بازدید داشتیم و دیدم که یک گردشگر شروع کرد به جمع کردن خاک در یک پلاستیک. چون این خاک در بسیاری از جزایر استان هرمزگان وجود دارد. لیدر، خیلی محترمانه گفت «ما نانمان از همین جاذبهها و همین خاک و همین زیباییهای این جزیره است. خواهشی که دارم این است که این خاک را نبرید»، جمله کاملاً فرهنگی بود. اما گردشگر این جمله را با احترام پذیرفت و گفت «چشم» خاک را روی سطح زمین ریخت و نه دعوایی شد و هیچگونه بیاحترامی هم صورت نگرفت.
حمزهای تاکید کرد: یکی از موضوعاتی که خیلی مهم است، آموزش آدمهای محلی آن منطقه است که باید بر اساس این آموزشها، آداب و معاشرت، فن بیان، و برخورد با مردم را یاد بگیرند. نه اینکه صحنهای را ببینند و با یک جمله، جنگ و نزاع به وجود بیاید. میخواهم بگویم یکی از مشکلات ما عدم آموزش است که باعث فقر فرهنگی میشود.