
روزی مرزنشینان خراسانشمالی از دل پیله

ایرنا/ زنی با لهجه ترکمنی در روستایی دورافتاده از جرگلان سینی پر از کرمهای سفید را در آغوش گرفته و لبخند میزند؛ اینها دیگر فقط کرم نیستند، پیلههای نجات زندگیاش هستند.
آنگاه که نخستین نور صبح بر دامنههای سبز راز و جرگلان میتابد، زندگی در دل خانههای گِلی با زمزمهای نرم آغاز میشود.
زنان روستا، پیش از طلوع خورشید با دستان پینهبسته و دلهایی امیدوار به سوی درختان توت میروند و برگ میچینند، میریزند در سینیهای کوچک و بزرگ و با نگاهی پرمهر به صدها کرم سفیدرنگ که آرام و بیصدا در حال تنیدن رویاهایشان هستند، لبخند میزنند.
در استان خراسان شمالی، جایی که خشکسالی و بیکاری ریشه در خاک زدهاند، کرمهای کوچک ابریشم، معجزهای آرام اما بزرگ به راه انداختهاند.
پرورش کرم ابریشم، که روزگاری در گوشهای از تاریخ فراموش شده بود، حالا دوباره جان گرفته و به صنعتی زودبازده و نجاتبخش برای زنان و خانوادههای محروم تبدیل شده است.
از توت تا توانمندی
پرورش کرم ابریشم شاید در نگاه نخست ساده به نظر برسد، اما پشت این حرفه؛ صبر، عشق و دقتی بینهایت نهفته است.
چرخهای که تنها ۴۰ تا ۴۵ روز طول میکشد در نهایت به برداشت پیلههایی سفید و ارزشمند منتهی میشود؛ پیلههایی که برای زنان روستایی، معنایی فراتر از درآمد دارند.
کمیته امداد امام خمینی(ره) در سال جاری با توزیع بیش از یکهزار و ۵۵۰ جعبه تخم نوغان، هفت هزار اصله نهال توت، صدها ابزار فنی و قفسههای پرورش، شرایطی را فراهم کرده تا بیش از چهار هزار خانوار در خراسان شمالی بهویژه در مناطق مرزی چون راز و جرگلان به نوغانداری روی آورند.
آنچه این طرح را متمایز میسازد، نقش پررنگ زنان در خط مقدم این جبهه اقتصادی است که از موفقیت هایشان می گویند.
آی جمال از کلاته ابریشم: «با یک جعبه، زندگیمان برگشت»
فاطمه ۴۳ ساله، اهل روستای کلاته ابریشم که زندگی بسیاری از مردم این روستای مرزی با پرورش کرم ابریشم می چرخد، خانهاش ساده است با حیاطی کوچک و یک اتاق خنک که حالا تبدیل به فضای پرورش کرمهای ابریشم شده است.
او میگوید: وقتی شوهرم مریض و از کار افتاده شد، چند ماهی بود که نمیدانستیم چطور زندگی رو بچرخونیم.
کمیته امداد کمک کرد و با یک جعبه نوغان این کار را آغاز کردم؛ اولش ترسیدم که خراب کنم ولی با آموزش، وسایل و پشتیبانی کارشناسان کمیته امداد پنج کیلو پیله تولید و مخارج چند ماه ما را تامین کرد و امسال سه تا جعبه گرفتم.
امیدوار و با لهجه ترکمنی صحبت می کند اما لبخند از لبش نمیافتد و می افزاید: من هیچوقت فکر نمیکردم یه روز بتونم نونآور خونه بشم.
اوغل دانا از دویدوخ: «این کرمها، بچههای من هستند»
راحله، زنی ۵۰ ساله از روستای دویدوخ، وقتی وارد اتاق پرورش میشوی، آرام مینشیند کنار سینیها و با مهربانی دست به برگها میکشد و می گوید: این کرم ها انگار بچههای من هستند، صبح تا شب با این موجودات سپری می کنم و برگ توت را با وسواس میچینم، تمیز می کنم و هوا که گرم می شود، پنجره باز میکنم، شبها حواسم هست که دما پایین نیاید.
کار آسانی نیست، ولی یاد گرفتن است، مهم اینه که آدم بخواد. وقتی اولین پیله رو با دست هایم جمع کردم، یه حس عجیبی داشتم و انگار داشتم آینده بچههایم را دستم میگرفتم.
او با صدایی آرام اما پر از امید میگوید: قبلا کمک معیشتی میگرفتم. حالا خودم درآمد دارم و حتی یکی از دخترانم را وارد این کار کردم و قرار شده با هم به سراغ دوخت پارچه ابریشم هم برویم.
زهره از قصر قجر: «ما زنای مرزنشین بلدیم بجنگیم»
زهره، جوانتر از دو زن دیگر است. ۳۰ سال دارد و دو کودک خردسال. اهل روستای قصر قجر است و تازه وارد کار نوغانداری شده، اما انگیزهاش مثالزدنی است.
مسیرهای ناتمام
شهرستان راز و جرگلان هم مرز با ترکمنستان بوده و با ۷۰ هزار نفر جمعیت دارای سه بخش مرکزی، جرگلان و غلامان است و این دیار به سرزمین دستان طلایی شهره دارد.
جرگلان، سرزمینی لبریز از رنگ، ریشه و رمق؛ جایی که ابریشم نه فقط از دل پیله، که از جان زنان ترکمن میجوشد.
در دل این دشتهای مرزی، جایی میان کوه و خاک و سنت، دختران و مادران ترکمن هر اردیبهشت به نوغانداری جان میدهند و روستاهایی چون «کلاته ابریشم» و «بهار»، نه فقط نام، که نشانی از زندگیاند.
قالیهای دورو، سوزندوزیهای پرنقش و ابریشمهایی که با عشق ریسیده میشوند، چهره واقعی جرگلاناند.
اما زنان بافنده و نوغاندار این سرزمین بکر در کنار تمام موفقیتها، هنوز کمبودهایی نیز دارند که مانع رشد کامل این صنعت میشود.
نبود بیمه شغلی برای زنان فعال، کمبود مراکز فرآوری پیله، نداشتن بازار تضمینی و نوسان قیمتها از جمله دغدغههای جدی فعالان نوغانداری است.
با وجود این، امید همچنان زنده است و بسیاری از بانوان حالا در حال یادگیری مهارتهای فرآوری پیله، تولید نخ، دوخت لباس و حتی بازاریابی برخط هستند.
حمایت هدفمند از این زنان میتواند یک زنجیره اقتصادی پایدار و بومی را در مناطق مرزی کشور فعال کند.