نماد آخرین خبر

تراژدی چاه در کوهدشت فراتر از یک بی‌احتیاطی ساده

منبع
ايرنا
بروزرسانی
تراژدی چاه در کوهدشت فراتر از یک بی‌احتیاطی ساده

ایرنا/ جان باختن هفت نفر در یک چاه کشاورزی، غم بزرگی بود که روستای بساط بیگی، بخش کوهنانی شهرستان کوهدشت در لرستان، این روزها به سوگ آن نشسته است، مویه های حزین گرفته زنان این دیار را باد با خود می برد و از دور دست ها هم به گوش می رسد و سردر گریبانیم که ما را یارای دیدن آن چشم های غمبار نیست، حادثه‌ای تلخ که تجربه اول و آخر این دیار نخواهد بود.

شامگاه جمعه بیستم اردیبهشت بود که فرماندار کوهدشت از جان باختن هر هفت نفر محبوس شده در چاهی در کوهنانی خبر داد، آنچه که روایت می‌شد اخبار رسمی و فضای مجازی حکایت از این داشت که هفت عضو یک خانواده در پی سقوط یک نفر از اعضای خانواده به درون چاه یکی پس از دیگری برای نجات به داخل چاه می روند و بازنمی گردند.

اسامی و سن جانباختگان هم اعلام شد و هیچ کودکی در بین آنها نیست و همه مردانی بین ۳۰ تا ۵۰ سال هستند و بر اثر گازگرفتگی جان خود را از دست دادند، حوادثی که در پس خود بیانگر مشکلات عجین شده با این منطقه است، هفت نفر جانباخته این حادثه در عین حال یادآور آن ۱۷ نفری بود که در سال 1387 زیرآوار ساختمانی در سعادت آباد تهران جان باختند و پیکرهای بی جانشان با ضجه و داد و فغان خانواده هایشان به کوهدشت بازگشت.

حادثه فروریختن ساختمانی در خیابان سعادت‌آباد تهران اتفاقی بود که در ساعت 8:44 روز دوشنبه ۱۰ تیرماه ۱۳۸۷ روی داد و در آن 17 کارگر اهل کوهدشت لرستان بر اثر ریزش یک ساختمان هفت طبقه در خیابان سعادت‌آباد تهران در هنگام تخریب ساختمان زیر آوار مانده و جان سپردند.

کوهدشت، نامی که هر از گاهی با اخبار ناگوار و تاثر برانگیز بر سر زبان‌ها می‌افتد، از جان باختن گروهی از کارگران ساختمانی مهاجرش در حادثه سعادت‌آباد تهران گرفته تا تصادفات جاده‌ای متعدد و اخیرا، مرگ دلخراش هفت نفر در یکی از روستاهای این شهرستان این زنجیره از حوادث تلخ که با قربانی شدن انسان‌هایی همراه است که برای تامین حداقل معاش، جان خود را از دست می‌دهند، این پرسش بنیادین را مطرح می‌سازد که چرا هزینه کسب یک زندگی حداقلی گاه به قیمت جان انسان‌ها تمام می‌شود و شریف‌ترین و بی‌صداترین اقشار جامعه، این‌چنین خاموش قربانی می‌شوند؟

فوت دلخراش هفت نفر در چاه کشاورزی در کوهدشت لرستان، بار دیگر نگاه‌ها را به سوی حوادثی تلخ جلب کرد که بیشتر به سادگی با برچسب «بی‌احتیاطی» از کنارشان می‌گذریم، معمولاً ما این حوادث را به بی‌احتیاطی افراد ربط می‌دهیم، اما واقعیت این است که این رفتارها زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی دارند که ما آن‌ها را در نگاه اول نمی‌بینیم، این باعث می‌شود رفتارهای آن‌ها برای ما مفهوم نباشد و یا در این حوادث قربانیان را سرزنش کنیم.

این سخنان تلنگری است برای یافتن ریشه‌های عمیق‌تر این فجایع، آیا فشارهای اقتصادی و معیشتی باعث می‌شود افراد بدون توجه به نکات ایمنی، به کارهایی پرخطر تن دهند؟ آیا کمبود فرصت‌های شغلی، افراد را مجبور می‌کند برای امرار معاش به مشاغل ناایمن روی آورند؟ آیا مشکلات زیست‌محیطی، مانند کمبود آب، کشاورزان را به حفر چاه‌های غیرمجاز و تلاش برای بهره‌برداری بیشتر از منابع محدود سوق می‌دهد؟
حادثه کوهدشت زنگ خطری است برای کل کشور شرایط مشابهی در بسیاری از نقاط دیگر وجود دارد، مناطقی که با فقر، بیکاری، خشکسالی و کمبود امکانات دست و پنجه نرم می‌کنند، در این شرایط، احتمال وقوع حوادث مشابه بسیار بالا است.
بنابراین، ضروری است به جای سرزنش قربانیان، به دنبال حل ریشه‌ای مشکلات باشیم، باید با ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار، حمایت از معیشت کشاورزان، مدیریت صحیح منابع آب و آموزش نکات ایمنی از تکرار این فجایع جلوگیری کنیم، تراژدی کوهدشت نباید تنها یک خبر تلخ و فراموش‌شدنی باشد، بلکه باید سرآغازی برای تغییر نگرش و اصلاح رویه‌ها باشد.

بدیهی است که توسعه‌نیافتگی هر منطقه، پدیده‌ای چندوجهی است و نمی‌توان آن را فقط به یک عامل تقلیل داد، با این حال، در مورد کوهدشت به نظر می‌رسد عوامل مرتبط با کشاورزی، تغییرات اقلیمی، خشکسالی و بحران منابع آبی، نقشی پررنگ‌تر از سایر عوامل ایفا می‌کند.

می‌توان ادعا کرد که ریشه بسیاری از معضلات این شهرستان در همین چالش‌های اقلیمی و زیست‌محیطی نهفته است، یا دست‌کم این تغییرات مشکلات موجود را تشدید کرده‌اند.

جامعه شناس و پژوهشگر اجتماعی در تحلیل این حادثه می گوید: این مسائل زیست‌محیطی، به نوبه خود پیامدهای اجتماعی و اقتصادی عمیقی در پی دارد که نمود آن را در اخبار و رویدادهای مرتبط با کوهدشت شاهد هستیم، یکی از معضلات اساسی این شهرستان، کاهش شدید منابع آب زیرزمینی است که کشاورزی را در بسیاری از مناطق روستایی محدود ساخته و ساکنان را به حفر چاه‌های غیرمجاز یا تعمیق چاه‌های مجاز واداشته است.

مجتبی ترکارانی بیان کرد: استفاده بی‌رویه از این چاه‌ها منجر به تخلیه سفره‌های آب زیرزمینی شده و این کاهش سطح آب‌های زیرزمینی، گریبانگیر دشت کوهدشت شده و به نوبه خود، فرونشست زمین را نیز در پی داشته است، تا جایی که کمبود آب، موجب کاهش کشاورزی آبی در این منطقه و سوق یافتن کشاورزان به کشت دیم شده است، اما کشت دیم نیز به دلیل خشکسالی‌های پیاپی دهه‌های اخیر، عملا بازدهی لازم را نداشته و از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نبوده در نتیجه، بسیاری از مردم این شیوه امرار معاش را رها کرده‌اند.
وی افزود: ساکنان این منطقه که بیشتر گزینه‌ای جز اقتصاد معیشتی مبتنی بر کشت دیم یا مشاغل خدماتی محدودی نظیر رانندگی و امثال آن پیش رو نداشته‌اند، با کاهش صرفه اقتصادی کشاورزی و عدم جذب در بازار کار محدود محلی، ناگزیر به مهاجرت به کلان‌شهرهایی مانند تهران و کرج شده و در آنجا به مشاغل کم‌درآمد روی آورده‌اند، برخی دیگر نیز در کوهدشت مانده و جذب اقتصاد غیررسمی و غالبا پرریسک شده و از این طریق گذران زندگی می‌کنند.

این پژوهشگر اجتماعی گفت: واقعیت آن است که در مناطق توسعه‌نیافته، حجم اقتصاد رسمی محدود بوده و مشاغل رسمی سهم اندکی از کل اشتغال را به خود اختصاص می‌دهند، در نتیجه، تعداد بیکاران و شاغلان در بخش غیررسمی به مراتب بیشتر از شاغلان بخش رسمی است، این امر منجر به آن می‌شود که بخش قابل توجهی از جامعه، به دلیل عدم جذب در مشاغل رسمی، به سمت اقتصاد غیررسمی سوق پیدا کنند و در نتیجه، این مدل اقتصاد گسترش چشمگیری می‌یابد، در حالی که درصد پایینی از جامعه امکان جذب در مشاغل رسمی را می‌یابند.

ترکارانی اضافه کرد: از آنجایی که فرصت‌های موجود در حوزه اقتصاد غیررسمی، معمولا شامل مشاغلی است که دارای ریسک و خطرپذیری بالایی هستند، این فرصت‌ها بیشتر توسط افرادی پر می‌شود که از جسارت و ریسک‌پذیری بالایی برخوردارند و ممکن است در مرز رفتارهای پرخطر و فعالیت‌های غیرقانونی حرکت کنند، در چنین شرایطی است که افرادی از این مناطق، چه به عنوان مهاجر و چه به عنوان ساکن، که در جستجوی کار هستند، به این مشاغل پرخطر روی می‌آورند، به عبارت دیگر، در یک اقتصاد غیر رسمی که فرصت‌های متعارف اشباع شده‌اند، مشاغل پرخطر نصیب این افراد می‌شود.

وی ادامه داد: پیامد روی آوردن به چنین مشاغلی، مانند «شوتی‌گری»، حمل کالای قاچاق یا کشت مواد غیرمجاز، می‌تواند گرفتاری در چرخه زندان، تصادفات جاده‌ای، جرایم قانونی و حتی درگیر شدن در رفتارهای مجرمانه باشد.

این استاد جامعه شناسی یادآور شد: از این منظر، وضعیت جوانانی که با وجود داشتن تحصیلات مناسب، امکان یافتن شغل مطلوب را ندارند و زادگاه خود را به امید یافتن آینده‌ای بهتر ترک می‌کنند، در جامعه مقصد نیز مطلوب نیستند، این افراد به دلیل فقدان سرمایه اقتصادی و اجتماعی کافی، امکان جذب مناسب در جامعه مقصد را نمی‌یابند و در جامعه جدید نیز با محرومیت‌های چندگانه‌ای مواجه می‌شوند که می‌تواند آنها را به سمت بزهکاری سوق دهد.

ترکارانی گفت: بنابراین، آنچه در مناطق توسعه‌نیافته‌ای چون کوهدشت شاهد هستیم، پیوندی از چند پدیده با یکدیگر است این وضعیت، حاصل ترکیب فقر، محرومیت و حاکمیت اقتصاد غیررسمی است که با تغییرات اقلیمی و خشکسالی‌های اخیر تشدید شده و منجر به تضعیف و فقیرتر شدن هرچه بیشتر ساکنان و تشدید مهاجرت شده است.

وی افزود: چیزی که شاید بتوان اکنون از آن به عنوان اقتصاد بقا یاد کرد که افراد سعی می کنند از هرطریقی تنها بقا خود را حفظ نموده و زنده بمانند، بنابراین گذر از یک اقتصاد رسمی به غیر رسمی به اقتصاد بقا می توانند یک علامت هشدار دهنده ای برای این گونه جوامع باشد، این اقتصاد بقا می توانند در خود پیامدها و بحران های جدی را رقم بزند، از طرفی دیگر مهاجرت، هم معلول تشدید توسعه‌نیافتگی است و هم در سطحی دیگر، خود به عاملی برای تداوم توسعه‌نیافتگی بدل می‌شود، زیرا افرادی که می‌توانستند در زادگاه خود مانده و به توسعه آن کمک کنند و دین خود را به سرزمین مادری ادا نمایند، ناگزیر به ترک آن می‌شوند و در هیاهو و گمنامی کلان‌شهرها مسیر خود را گم می‌کنند.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه در مواجه با این چالش‌ها، تدوین و اجرای مجموعه‌ای از اقدامات چندوجهی ضروری به نظر می‌رسد، افزود: یکی از این اقدامات کوتاه‌مدت و اضطراری است، تمرکز بر جلوگیری از فرسایش بیشتر سرزمین و منابع طبیعی در منطقه کوهدشت و همچنین ممانعت از فرسایش سرمایه انسانی و تخلیه اجتماعات شهری و روستایی که به دلیل خشکسالی و کمبود درآمد، در حال ترک این مناطق هستند، برای این وضعیت، اتخاذ راهکارهای فوری، اورژانسی و اضطراری برای تثبیت جمعیت و کاهش آسیب‌های آنی، حیاتی است.

ترکارانی با اشاره به ضرورت اجرای اقدامات میان‌مدت و بلندمدت اظهار کرد: پس از آنکه روند تخریب سرزمینی، زیست‌محیطی و مهاجرت کنترل و کندتر شد، باید به دنبال تدوین و اجرای راهبردهای توسعه پایدار برای این مناطق بود، این راهبردها باید شامل ایجاد فرصت‌های اقتصادی جدید و متنوع، با تاکید بر ظرفیت‌های بومی و دانش‌بنیان، به منظور جذب و نگهداشت جوانان و نیروی کار مولد در این سرزمین باشد.

نجات کوهدشت و گذار از اقتصاد بقا به توسعه پایدار
این پژوهشگر اجتماعی بیان کرد: وابستگی شدید به منابع طبیعی در حال تخریب، که اغلب با بازدهی پایین و شیوه‌های ناپایدار همراه است و با بحران‌های زیست‌محیطی تشدید می‌شود، از دیگر ویژگی‌های این اقتصاد است، این شرایط غالبا به چرخه‌ای معیوب از فقر و مهاجرت، به ویژه از مناطق روستایی به حاشیه کلان‌شهرها، منجر شده و به گسترش سکونتگاه‌های غیررسمی و آسیب‌پذیری‌های اجتماعی دامن می‌زند در نهایت، فقدان تاب‌آوری نهادی و ناتوانی ساختارهای حاکمیتی در ایجاد امنیت شغلی، ارائه خدمات حمایتی موثر و مدیریت بحران‌های اقتصادی و زیست‌محیطی، به تداوم و تعمیق این اقتصاد شکننده و پرمخاطره کمک می‌کند.

ترکارانی اضافه کرد: بحران‌های کوهدشت، ریشه در توسعه نامتوازن و چالش‌های محیط‌زیستی دارد که به اقتصاد بقا و مهاجرت دامن زده راه برون‌رفت، نیازمند یک رویکرد چندبعدی است از جمله اقدامات فوری نجات‌بخش به این صورت که برای مهار بحران‌های حاد کنونی (خشکسالی، فرسایش، مهاجرت اضطراری) و جلوگیری از وخامت بیشتر اوضاع اقداماتی فوری صورت گیرد

وی افزود: در گام بعدی باید به اصلاحات ساختاری تاب‌آور پرداخت تا با ایجاد پایداری بلندمدت، بتوان از اقتصاد غیررسمی و پرخطر به سمت یک اقتصاد رسمی، مولد و کم‌خطر حرکت کرد، این مهم از طریق سرمایه‌گذاری هدفمند در زیرساخت‌های پایدار (مانند سیستم‌های نوین آبیاری، انرژی‌های تجدیدپذیر)، حمایت از کشاورزی دانش‌بنیان و مقاوم به خشکی، توسعه صنایع تبدیلی مرتبط، ایجاد و تقویت فرصت‌های شغلی متنوع و پایدار در بخش‌های خدماتی و تولیدی محلی و تسهیل دسترسی به اعتبار و آموزش برای کارآفرینان و کسب‌وکارهای کوچک امکان پذیر است.

این دانش آموخته دکترای جامعه شناسی گفت: این چارچوب، با فراهم آوردن امکان گذار از یک اقتصاد معیشتی شکننده و پرمخاطره به یک اقتصاد رسمی، مولد و ایمن‌تر، نه تنها برای کوهدشت، بلکه برای تمامی جوامع پیرامونی که با چالش‌های مشابه توسعه نابرابر، بحران‌های محیط‌زیستی و پیامدهای آن (از جمله اقتصاد غیررسمی و مشاغل پرخطر) دست و پنجه نرم می‌کنند، قابل تعمیم و راهگشا خواهد بود.

ترکارانی اظهار کرد: هدف نهایی، ساختن آینده‌ای عادلانه‌تر، تاب‌آورتر و پایدارتر با محوریت کرامت انسانی و توسعه همه‌جانبه است.





آخرین خبر لرستان در اینستاگرام :
https://instagram.com/lorestan_todayy