گهوارههای سبز، ضریح اشک و آه در بجنورد

ایرنا/ صبح جمعه، خورشید هنوز آرامآرام از افق سر برمیآورد که خیل عظیم مادران در حالی که نوزادانشان را در آغوش دارند، روانه آستان مقدس امامزاده سید عباس (ع) میشوند، نوزادانی که با سربندهای «یا علیاصغر»، «یا حسین» و «لبیک یا زینب» فضا را عرفانی کرده اند.
آستان مقدس امام زاده سید عباس (ع) میزبان مراسم شیرخوارگان حسینی است؛ مجلسی که اشک و ماتم را با شیرینترین لبخندهای نوزادان آمیخته و جلوهای از عشق و ایثار را به نمایش گذاشته است.
مجلس به امامت حجتالاسلام شوذب شیری و با نوای جانسوز مرثیهخوان اهلبیت کربلایی سیدباقر سیدیزاده برگزار میشود؛ نوایی که دلها را به ضریح طفل شش ماهه کربلا گره میزند.
از همان لحظهای که حجتالاسلام شیری بر فراز منبر میایستد، سکوتی معنوی بر جمعیت سایه میافکند و صدای او آرام اما محکم در فضای پر از عطر گلاب و اشک طنینانداز میشود.
وی می گوید: امروز این گهوارههای کوچک، ادامه گهواره خونین علیاصغرند و پیام مظلومیت و ایثار را از قرنها پیش تا امروز به دوش میکشند.
حجتالاسلام شیری در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به فلسفه برگزاری مراسم شیرخوارگان حسینی می افزاید: اجتماع باشکوه شیرخوارگان، نماد پیوند نسلهای مختلف با نهضت عاشوراست و این مراسم، تنها یادبودی برای علیاصغر(ع) نیست؛ بلکه مدرسهای است برای تربیت نسلی که از همان آغازین روزهای زندگی با فرهنگ ایثار، مقاومت و ولایتمداری آشنا میشود.
وی خاطرنشان می کند: این گهوارهها در حقیقت سنگرهای کوچکی هستند که در برابر هجمه فرهنگی دشمن قد علم کردهاند.
حجتالاسلام شیری اضافه می کند: کربلا تنها یک حادثه تاریخی نیست، بلکه یک جریان مستمر است؛ همانگونه که ندای "هل من ناصر" امام حسین(ع) همچنان در گوش زمان طنینانداز است و امروز پاسخ به آن ندا، همین نوزادانی هستند که در آغوش مادرانشان، لباسهای سبز و سربندهای یا حسین بر پیشانی دارند.
شکستن بغضها با نوای مرثیه
نوبت که به مرثیهخوانی میرسد، کربلایی سیدباقر سیدیزاده با صدایی حزین ذکر مصیبت را آغاز میکند.
صدای او، همچون ناله مادران داغدار در فضا میپیچد: لالایی بیسرانجامی که علیاصغر در کربلا نشنید.
همین یک جمله کافی است تا اشکها بیاختیار بر گونهها سرازیر شود و مادرانی که نوزادانشان را محکمتر در آغوش میکشند، انگار که با تمام وجود، طفل 6 ماهه امام حسین(ع) را در آغوش گرفتهاند.
مادران، آرام زیر لب ذکر میگویند و بعضی دست بر سر نوزادشان میکشند و زیر لب زمزمه میکنند: ای خدا، این طفل را فدای راه حسین کن و از ایمانش، از دینش، از سربازی برای مهدی فاطمه محافظت کن.
برخی دیگر، پارچههای سبز و سفید نذری را به گهوارهها گره میزنند؛ همان گهواره نمادینی که در میانه مجلس برپا شده و به نشانه یادگار علیاصغر(ع) با گل و شال سبز و سیاه تزئین شده است.
اشک، نذر و عهدی دوباره
همهمه دعاها در پایان اوج میگیرد و مادران، پدران و حتی کودکانی که هنوز زبان سخن گفتن ندارند اما با اشکهای بیصدایشان حرفهای بزرگی میزنند، دستها را به سوی آسمان بلند میکنند.
دعای فرج، دعای سلامتی امام زمان (عج) و نذرهایی که در دل بسته میشود.
مرثیهخوان با صدای لرزان آخرین نغمه را میخواند: «السلام علیک یا علیاصغر»، «ای طفل بیگناه کربلا و مجلس»
این مراسم با نوای صلوات و عطر گلاب پایان میگیرد؛ اما بغضها هنوز باز نشده، اشکها هنوز جاری است و دلها هنوز در کربلا در کنار خیمههای نیمهسوخته، در گهوارهای خونین جا مانده است.