قلب ایران میتپد؛ روایتی از مقاومت، امید و اشکهای یک ملت

ایرنا/ شبی که آسمان ایران از خشم متجاوزان به خون نشست، تنها زخمی بر خاک این سرزمین نبود؛ روایتی شد از ایستادگی ملتی که با اشک و آتش، عشق به میهن را فریاد زد و تصویری از غیرت، امید و پایمردی را بر صفحه تاریخ حک کرد.
ملت بزرگ ایران، بار دیگر با همدلی و وحدت صحنههایی بیبدیل از میهندوستی و عشق به خاک و حریت خویش را به جهانیان نشان داد. این بار نیز در برابر تجاوزی آشکار که در تضاد کامل با قوانین بینالمللی و حقوق بشردوستانه بود، ایران نه با کینه، که با کرامت ایستاد و پاسخی درخور عزت خویش داد.
حملات هوایی و پهپادی رژیم صهیونیستی، چهره زشت جنگ را بار دیگر عیان ساخت، اما در دل این جنگ، شعله مقاومت مردم ایران فروزانتر شد. اتحاد پررنگتر، حضور پرشکوهتر و نفرت از دشمن آشکارتر گشت. فریاد مردی در تهران که زیر آوار خانهاش گفت: «ما فرزندان جنگیم، با ترس بیگانهایم» نماد عزم ملتی شد که در برابر هیچ تهاجمی سر خم نمیکند.
در میان آوار و خاکستر، قلبهایی نیز در آتش سوخت. کودکانی که از صدای موشکها زبان در کام بستند و مادرانی که در اوج نگرانی، سنگر مهر شدند تا آرامش را در دلهای کوچکشان زنده نگه دارند. زنانی که با شکمهای باردار، در میان غرش هواپیماها به فردای فرزندانشان میاندیشیدند، اما هرگز ترس را به خانه راه ندادند.
مادری، فرزند شهیدش را در آغوش گرفت و با زمزمهای بغضآلود گفت: «تو را برای زندگی به دنیا آوردم، نه برای مرگ.» دختری بر پیکر پدر شهیدش ایستاد و فریاد زد: «گریه نمیکنم از این فراغ!» اینها فقط سوگ نبود، اعلام موضع بود. مردمی با اشک در چشم و مشت گره کرده، فریاد برآوردند: «مرگ بر اسرائیل».
در کنار زخمها، جوانههای امید نیز ریشه دواند. پس از حملات، مردم با همبستگی بینظیر به کمک آسیبدیدگان شتافتند؛ زن و مرد، پیر و جوان، آستینها را بالا زدند، مجروحان را مداوا کردند، کودکان وحشتزده را در آغوش گرفتند و از دل خاکستر، زندگی را بیرون کشیدند.
اصناف و بازاریان، صحنه را ترک نکردند. بیمارستانها با تلاش شبانهروزی پزشکان و پرستاران تجهیز شدند، مسیرهای امداد باز ماند و فرماندهان در کنار مردم ایستادند. یکی از آنان گفت: «این خاک، همه هستی ماست؛ تا زندهایم، وجبی از آن را وا نخواهیم داد.»
در آن سو، نهادهای بینالمللی در برابر این نقض فاحش حقوق بشر و تمامیت سرزمینی ایران سکوت اختیار کردند. این سکوت، زخمی بر چهره عدالت جهانی بود؛ آیینهای که بار دیگر استانداردهای دوگانه و ریاکاری در نظام بینالملل را به نمایش گذاشت.
و با این همه، ایران ایستاد. با قلبهایی زخمی اما استوار. با اشکهایی که از ایمان سرچشمه میگرفت. با ملتی که در شب تجاوز، درس عزت نوشتند و سندی دیگر بر حماسهآفرینی خود افزودند.
تاریخ خواهد نوشت: در شبی که آسمان ایران به خون نشست، مردمان این دیار با دلهایشان جنگیدند و سربلند ماندند. از میدان تشییع پیکر سرداران، دانشمندان و شهیدان، تا کوچههای خاک گرفتهای که عطر غیرت در آن پیچید، این ملت ایستاد و فریاد زد: راه مدافعان وطن ادامه دارد.